English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cramp U گرفتگی عضله
cramps U گرفتگی عضله
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
evertor U عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor U عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
archer U کمانگیر
archers U کمانگیر
bowman U کمانگیر
horseback archer U کمانگیر سوار بر اسب
crossbow man U کمانگیر با کمان صلیبی
bracer U محافظ بازوی کمانگیر
stand U طرز یا محل ایستادن کمانگیر
finger stall U چرم انگشتانه مانند کمانگیر
finger tip U چرم انگشتانه مانند کمانگیر
armguard U قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
gaps U مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
kissing button U برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
gap U مسافت بین نوک هدف وصفحه نشانه از نظر کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
muscles U عضله
muscle U عضله
triceps U عضله سه سر
thews U عضله
ciliary muscle U عضله مژگانی
extensor U عضله بازکننده
myalgia U درد عضله
ejaculator U عضله انزال
protractors U عضله ممدده
antagonists U عضله مخالف
agonist muscle U عضله موافق
flexor U عضله خم کننده
flexor U عضله تاکننده
protractor U عضله ممدده
humeri U استخوان عضله
humerus U استخوان عضله
humeruses U استخوان عضله
adducent muscle U عضله مقربه
biceps U عضله دوسر
myograph U عضله نگار
myography U عضله نگاری
trapezius U عضله ذوذنقه
tensor U عضله ممدده
benders U عضله خم کننده
bender U عضله خم کننده
tics U پرش عضله
tic U پرش عضله
transverse U عضله مستعرضه
sweeney U فلج عضله
antagonist U عضله مخالف
smooth muscule U عضله صاف
splenius U عضله محرکه
stabilizer muscule U عضله نگاهدارنده
sartorius U عضله خیاطه
sweeny U فلج عضله
pronator U عضله مکبه
orbicular muscle U عضله باسطه
mugginess U گرفتگی
unstuck U بی گرفتگی
decongestants U گرفتگی بر
melancholia U گرفتگی
sultriness U گرفتگی
inurement U خو گرفتگی
mud filling U گل گرفتگی
mud silting U گل گرفتگی
stasis U گرفتگی
haziness U مه گرفتگی
spasm U گرفتگی
decongestant U گرفتگی بر
mistiness U مه گرفتگی
addict خو گرفتگی
crick U گرفتگی
eclipsing U گرفتگی
addicts U : خو گرفتگی
eclipses U گرفتگی
spasms U گرفتگی
eclipsed U گرفتگی
eclipse U گرفتگی
congestion U گرفتگی
fouling U گرفتگی
blocking up U گرفتگی
tonicity U کشیدگی طبیعی عضله
tonus U خاصیت انقباض عضله
relax U ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing U ازاد و شل شدن عضله ها
injured muscle U عضله اسیب دیده
supinator muscle U عضله برون گردان
myosin U پروتئین اساسی عضله
myocardium U عضله قلب میان دل
psoas U عضله قطن پیسواس
abductor U عضله دور کننده
pulled muscle U عضله کشیده شده
stabilizer muscule U عضله ثابت کننده
crick U انقباض عضله پیداکردن
supinator U عضله مدیره بخارج
tonus U کشیدگی طبیعی عضله
lobe U بخشی از عضله یا مغز
lobes U بخشی از عضله یا مغز
sphincter U عضله تنگ کننده
calf machine U دستگاه پرورش عضله
relaxes U ازاد و شل شدن عضله ها
abductors U عضله دور کننده
adductor U عضله نزدیک کننده
complexus U عضله پهن گردن
roup U گرفتگی صدا
cramps U گرفتگی عضلانی
cramp U گرفتگی عضلانی
sand filling U ماسه گرفتگی
sea sickness U دریا گرفتگی
silting up U لای گرفتگی
grubbiness U گرم گرفتگی
birth mark U ماه گرفتگی
dust laden U خاک گرفتگی
incurrence U تعلق گرفتگی
fouling U جرم گرفتگی
inundation U سیل اب گرفتگی
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
morphiomania U خو گرفتگی به مرفین
writer's cramp U دست گرفتگی
graphospasm U گرفتگی دست
mountain sickness U کوه گرفتگی
mant U زبان گرفتگی
lunar eclipse U ماه گرفتگی
aggradation U شن گرفتگی برنهاد
myoclonus U گرفتگی عضلانی
fouling U لای گرفتگی
coprostasis U شکم گرفتگی
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
epicardium U قسمت خارجی عضله قلب
crimp U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped U پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps U پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
hamstring pull U کشیدگی عضله پشت ران
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
contretemps U بدشانسی گرفتگی حالت
eclipse of the moon U ماه گرفتگی انخساف
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
obstructions U جلو گیری گرفتگی
obstruction U جلو گیری گرفتگی
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
opiumism U خو گرفتگی بکشیدن افیون
hoarseness U گرفتگی صدا یا سینه
isokinetic exercise U تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی
masseter U ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
tone U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tones U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
levator U عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
iodism U خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmarks U علامت ماه گرفتگی بر بدن
birthmark U علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging U گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
stapedial U وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
isotonic exercise U تقویت عضله ها به کمک وسایل مقاومتی محرک
iron boot U کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
adenoid U عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
charley horse U کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
scaliness U پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
In the long run fatty food makes your arteries clog up. U در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
myocarditis U اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com