English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mooch U گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creeping mine U مین متحرک ازاد
float fishing U ماهیگیری با قایق متحرک
quadrantal davit U قایق بالابر متحرک
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
sliding seat U نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
trolls U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
troll U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
kippers U ماهی ازاد نر
salmontrout U ماهی ازاد
kipper U ماهی ازاد نر
salmon trout U ازاد ماهی
salmon trout U ماهی ازاد
fingerling U ماهی ازاد
salmontrout U ازاد ماهی
salmon U ماهی ازاد
daggerboard U تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
laspring U ماهی ازاد کوچک
jack mackerel U ماهی ازاد کالیفرنیا
samlet U ماهی ازاد کوچک
lox U ازاد ماهی دودی
fishingboat U قایق ماهی گیری
steelhead U ماهی ازاد شمال امریکا
boat U کشیدن ماهی بداخل قایق
boats U کشیدن ماهی بداخل قایق
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
to release for a ransom U با گرفتن فدیه ازاد کردن
gigs U بازوبین ماهی گرفتن
angles U باقلاب ماهی گرفتن
angle U باقلاب ماهی گرفتن
fly fish U بامگس ماهی گرفتن
bite U قلاب گرفتن ماهی
bites U قلاب گرفتن ماهی
To fish in troubled waters. U از آب گل آلود ماهی گرفتن
gig U بازوبین ماهی گرفتن
grabble U با دست ماهی گرفتن
grabbling U ماهی گرفتن با دست
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
trawl U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trout U ماهی قزل الا گرفتن
trawling U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawled U باتور کیسهای ماهی گرفتن
doubled up U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
bass bug U حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gigs U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
doubled U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
gig U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
burdended U فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
fish pot U سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
privileged U مجاز به ادامه مسیر و گرفتن سرعت درصورت رسیدن قایق دیگر به ان
canopy U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies U روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
pinch U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinches U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
lubber's line U علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind U حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
tacking U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack U سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
boat space U فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
sea calf U گوساله ماهی سگ ماهی
showboat U قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
teleost U ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
moveable U متحرک
drawbridge U پل متحرک
dynamically U متحرک
dynamic U متحرک
ambulant U متحرک
bascule bridge U پل متحرک
drawbridges U پل متحرک
locomotory U متحرک
remoter U متحرک
remotest U متحرک
movable bridge U پل متحرک
vagile U متحرک
vagility U متحرک
floating U متحرک
remote U متحرک
lock U سد متحرک
locks U سد متحرک
movable dam U سد متحرک
mobile U متحرک
mobiles U متحرک
moving U متحرک
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
working fluid U سیال متحرک
draw arch U طاق پل متحرک
travelling crane U جرثقیل متحرک
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating tool U ابزار متحرک
adjustment wheel چرخ متحرک
on the wing U سیار متحرک
transient target U هدف متحرک
diarthrosis U مفصل متحرک
slides U غلاف متحرک
floating kidney U کلیه متحرک
escalade U پله متحرک
slide U غلاف متحرک
floating crane U جرثقیل متحرک
zoogamete U جنس متحرک
floating capital U سرمایه متحرک
floating bridge U پل متحرک موقتی
turret U برج متحرک
turrets U برج متحرک
adjustable support پایه متحرک
flying lines U لولههای متحرک
flying machine U بارفیکس متحرک
adjusting lever U اهرم متحرک
wanding kidney U کلبه متحرک
adjustable shelf صفحه متحرک
walking dictionary U فرهنگ متحرک
adjustment pedal پدال متحرک
adjustment slide فلز متحرک
fluid capital U سرمایه متحرک
adjustable seat صندلی متحرک
dynamic economy U اقتصاد متحرک
walking library U کتابخانه متحرک
vacillant U متحرک اونگی
undersurface U متحرک درزیرسطح
dynamic balay U حمایت متحرک
jibbed U بازوی متحرک
nephroptosis U کلیه متحرک
mobile reserve U احتیاط متحرک
jibs U بازوی متحرک
jibbing U بازوی متحرک
fluid U مایع متحرک
fluids U مایع متحرک
mobile U جنگ متحرک
mobiles U جنگ متحرک
jib U بازوی متحرک
drawbridges U دریچه متحرک
semimobile U نیمه متحرک
drawbridge U دریچه متحرک
locomotor U جنبده متحرک
quadrantal davit U جرثقیل متحرک
booms U بازوی متحرک
animation U نقاشی متحرک
booming U بازوی متحرک
mobile plant U دستگاه متحرک
mobile phase U فاز متحرک
mobile defense U پدافند متحرک
travelling load U بار متحرک
mobile charge U بار متحرک
mobile station U فرستنده متحرک
mobile turnable ladder U نردبان متحرک
mobile warfare U جنگ متحرک
roll kitchen U اشپزخانه متحرک
animations U نقاشی متحرک
boom U بازوی متحرک
boomed U بازوی متحرک
gradients U مدرج متحرک
gradient U مدرج متحرک
stepladder U نردبان متحرک
jack knife bridge U پل متحرک تاشو
spermatozoid U یاخته نر و متحرک
swirls U گرداب متحرک
swirling U گرداب متحرک
swirled U گرداب متحرک
swirl U گرداب متحرک
hot money U پول متحرک
hauling part U قسمت متحرک
movable head U با نوک متحرک
moving head U با نوک متحرک
moving average U میانگین متحرک
stepladders U نردبان متحرک
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com