English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outness U کیفیت خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
outwardness U کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
Other Matches
retrain U ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage U اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo U اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
letter quality printer U چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
featuring U کیفیت
features U کیفیت
feature U کیفیت
kinds U کیفیت
how U کیفیت
kindest U کیفیت
kind U کیفیت
featured U کیفیت
modalities U کیفیت
qualities U کیفیت
modality U کیفیت
color U کیفیت
state U کیفیت
state- U کیفیت
stating U کیفیت
states U کیفیت
stated U کیفیت
quality U کیفیت
letter quality U کیفیت حرفی
letter quality U کیفیت حرف
quality control U کنترل کیفیت
circumstances U چگونگی کیفیت
gestaltqualitat U کیفیت گشتالتی
magnetic quantity U کیفیت مغناطیسی
print quality U کیفیت چاپ
quality assurance U اطمینان از کیفیت
quality engineering U مهندسی کیفیت
quality U بهترین کیفیت
qualitatively U از لحاظ کیفیت
quality certificate U گواهی کیفیت
qualities U بهترین کیفیت
grades U کلاس کیفیت
Quality Control کنترل کیفیت
certificate of quality U گواهی کیفیت
acceptable quality level U کیفیت مناسب
drawing quality U کیفیت کشش
numbers U بیان کیفیت
number U بیان کیفیت
cutting quality U کیفیت برش
ubiety U کیفیت مکان
grade U کلاس کیفیت
spiritusoity U کیفیت معنوی
image quality U کیفیت تصویر
speciosity U کیفیت معین ومشخص
signal quality detector U اشکارگر کیفیت سیگنال
high quality steel U فولاد با کیفیت خوب
quality control approval U تایید کنترل کیفیت
air quality criterion U معیار کیفیت هوا
fair average quality U کیفیت متوسط مناسب
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
stamping quality U کیفیت قالب گیری
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
letter quality U چاپ با کیفیت خوب
played U کیفیت یاسبک بازی
high quality cast iron U چدن با کیفیت عالی
ambient quality standard U استاندارد کیفیت پرمون
play U کیفیت یاسبک بازی
nlq U کیفیت تقریبا" عالی
gross national quality U کیفیت ناخالص ملی
specialty U اختصاص کیفیت ویژه
playing U کیفیت یاسبک بازی
plays U کیفیت یاسبک بازی
thread fineness U [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
high quality sheet steel U ورق فولادی با کیفیت خوب
degradation U کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
control chart U جدول کنترل کیفیت تولید
contractor quality control U سیستم کنترل کیفیت پیمانها
fine U کیفیت بسیار بالا و عالی
fined U کیفیت بسیار بالا و عالی
acceptable quality level U سطح کیفیت قابل قبول
finest U کیفیت بسیار بالا و عالی
quality assurance U عملیات اطمینان از کیفیت جنس
performances U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
prints U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
performance U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
printed U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
layers U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
highest U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highs U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
layer U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
drafted U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
draft U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafts U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
high U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
quality U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
qualities U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
draft mode U چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
correspondence quality U چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
to effuse U از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
traffic U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficked U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffics U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
to p off an awkward situation U حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
TFT screen U روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
guarantees U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guarantee U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
images U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guaranteed U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image printer U چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
vectors U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
gringos U خارجی
exosphere U خارجی
outward U خارجی
exogenous U خارجی
gringo U خارجی
outsider U خارجی
outsiders U خارجی
foreign U خارجی
abextra U خارجی
international line U خط خارجی
exoteric U خارجی
exotic U خارجی
extern U خارجی
alien U خارجی
exterior U خارجی
exteriors U خارجی
outer U خارجی
aliens U خارجی
outboard U خارجی
externals U خارجی
extras U خارجی
peripheral U خارجی
extraneous U خارجی
oversea U خارجی
outsides U خارجی
external U خارجی
outside U خارجی
extra U خارجی
extra- U خارجی
external combustion U احتراق خارجی
apothesis U منحنی خارجی
external menory U حافظه خارجی
external circuit U مدار خارجی
external command U فرمان خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
external label U برچسب خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external cost U هزینه خارجی
external control U کنترل خارجی
external load U بار خارجی
external memory U حافظه خارجی
arris U زاویه خارجی
external force U نیروی خارجی
external benefits U فواید خارجی
concrete object U عین خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
ectoparasite U انگل خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
externalities U پی امدهای خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
external operation U عملیات خارجی
load curve U خم بار خارجی
negative externalities U زیانهای خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
apophysis U منحنی خارجی
spillover benefits U منافع خارجی
spillover costs U هزینههای خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
immission U انتشار خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
imbody U صورت خارجی
superior planets U سیارههای خارجی
foreign trade U تجارت خارجی
foreign trade U بازرگانی خارجی
renvoi U تبعیدشخص خارجی
overseas trade U معاملات خارجی
overseas agent U نماینده خارجی
outboard profile U نیمرخ خارجی
outer connection U اتصال خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com