Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dwarf
U
کوتاه جلوه دادن
dwarfed
U
کوتاه جلوه دادن
dwarfing
U
کوتاه جلوه دادن
dwarfs
U
کوتاه جلوه دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emblazonry
U
جلوه دادن
set off
U
جلوه دادن
show off
U
جلوه دادن
to set off
U
جلوه دادن
highlighting
U
جلوه دادن
show-offs
U
جلوه دادن
to put forward
U
جلوه دادن
show-off
U
جلوه دادن
image enhancement
U
جلوه دادن تصویر
cut a figure
U
خود را جلوه دادن
worsens
U
بدتر جلوه دادن
worsened
U
بدتر جلوه دادن
worsen
U
بدتر جلوه دادن
display highlighting
U
جلوه دادن تصویر
talk through one's hat
<idiom>
U
بزرگ جلوه دادن
willful misrepresentation
U
عمدا" بد جلوه دادن
blazon
U
جلوه دادن منتشرکردن
worsening
U
بدتر جلوه دادن
give oneself away
<idiom>
U
گناهکار جلوه دادن
make over
<idiom>
U
بی تفاوت جلوه دادن
legitimized
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimising
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimises
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimised
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizing
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizes
U
منطقی و معقول جلوه دادن
gloss over
<idiom>
U
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
antique wash
U
دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
flower design
U
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
briefest
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefer
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefed
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
brief
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
clicked
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks
U
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
post knotting
U
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
bravery
U
جلوه
smarting
U
جلوه گر
seeming
U
جلوه
manifestations
U
جلوه
flaunts
U
جلوه
manifestation
U
جلوه
gaily
U
پر جلوه
expressions
U
جلوه
smartest
U
جلوه گر
flaunt
U
جلوه
showy
U
پر جلوه
lustrous
U
پر جلوه
meretriciousness
U
جلوه
flaunted
U
جلوه
sights
U
جلوه
sight
U
جلوه
flaunting
U
جلوه
expression
U
جلوه
flourished
U
جلوه
glitziest
U
پر جلوه
smarter
U
جلوه گر
flourishes
U
جلوه
glitzier
U
پر جلوه
resplendent
U
پر جلوه
flourish
U
جلوه
gorgeous
U
با جلوه
shows
U
جلوه
showed
U
جلوه
show
U
جلوه
smart
U
جلوه گر
showing
U
جلوه
smarted
U
جلوه گر
smarts
U
جلوه گر
showings
U
جلوه
glitzy
U
پر جلوه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
lustre
U
جلوه درخشش
withers
U
جلوه گاه
resplendency
U
درخشندگی جلوه
exhibitive
U
جلوه دهنده
resplendence
U
درخشندگی جلوه
pomposity
U
جلوه وشکوه
panache
U
خودنمایی جلوه
self display
U
جلوه گری
glitz
U
هر چیز پر جلوه
coloratura
U
زیر و بم و جلوه
flashily
U
جلوه کنان
to show up
U
جلوه گر شدن
coloraturas
U
زیر و بم و جلوه
gloss
U
جلوه فاهر
display
U
جلوه نمایاندن
luster
U
جلوه درخشش
emotional expression
U
جلوه هیجانی
displays
U
جلوه نمایاندن
displaying
U
جلوه نمایاندن
displayed
U
جلوه نمایاندن
looms
U
جلوه گری ازدور
looming
U
جلوه گری ازدور
flashed
U
بروز ناگهانی جلوه
loom
U
جلوه گری ازدور
loomed
U
جلوه گری ازدور
flash
U
بروز ناگهانی جلوه
flashes
U
بروز ناگهانی جلوه
gaudiness
U
خودنمائی جلوه فروشی
parade
U
نمایش با شکوه جلوه
paraded
U
نمایش با شکوه جلوه
parades
U
نمایش با شکوه جلوه
parading
U
نمایش با شکوه جلوه
lustre
U
درخشیدن جلوه داشتن
luster
U
درخشیدن جلوه داشتن
blazonry
U
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
loom
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
looms
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
finicking
U
جلوه فروش مشکل پسند
looming
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
loomed
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
playback rate scale factor
U
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
Floret
[rosette]
U
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
Ertman gul
U
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
gold lace
[braids]
U
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
spherization
U
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
Dudley carpet
U
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dragon sumak
U
طرح سومک اژدهایی
[این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
garden design
U
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
lamp
قندیل
[این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
stockiest
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
down
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
concise
U
کوتاه
short
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
low
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
stunts
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
stockier
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
scut
U
دم کوتاه
of short duration
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
miniatures
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
little
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
Lenkoran medallion
U
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
kepse motife
U
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
half timber
U
الوار کوتاه
short period
U
دوره کوتاه
shear
U
کوتاه کردن
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
hide bound
U
کوتاه فکر
piaffer
U
یورتمه کوتاه
cutty sark
U
دامن کوتاه
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
let us be brief
U
کوتاه کنیم
detruncate
U
کوتاه کردن
truncating
U
کوتاه کردن
To back down .
U
کوتاه آمدن
lie down
U
استراحت کوتاه
fubsy
U
کوتاه وکلفت
truncates
U
کوتاه کردن
conte
U
داستان کوتاه
draw in
U
کوتاه شدن
lie-down
U
استراحت کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com