English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fix U که اندازه کلمه
fixes U که اندازه کلمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ruler U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers U میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
data word size U اندازه کلمه داده
paired registers U دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
Other Matches
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
faithfully <adv.> U کلمه به کلمه
worded U کلمه
MOT U کلمه
letter for letter <adv.> U کلمه به کلمه
MOTs U کلمه
to the letter <adv.> U کلمه به کلمه
parol U کلمه
verbatim <adv.> U کلمه به کلمه
word for word <adv.> U کلمه به کلمه
verb U کلمه
verbs U کلمه
exactly <adv.> U کلمه به کلمه
word U کلمه
word for word U کلمه به کلمه
road sense U کلمه
word mark U نشان کلمه
computer word U کلمه کامپیوتری
triliteral U کلمه سه حرفی
control word U کلمه کنترل
keyword U کلمه کلیدی
instruction word U کلمه دستورالعمل
trisyllable U کلمه سه هجائی
word length U طول کلمه
adverbum U کلمه بکلمه
hyphenation U تقسیم کلمه
chains U از کلمه قبلی
word length U درازای کلمه
the root of a word U اصل کلمه
chain U از کلمه قبلی
data word U کلمه داده
alphabetic word U کلمه الفبایی
passwords U کلمه رمز
word mark U علامت کلمه
letter perfect U کلمه بکلمه
literatim U کلمه بکلمه
passes U کلمه عبور
passed U کلمه عبور
pass U کلمه عبور
memory word U کلمه حافظه
password U کلمه رمز
word processors U کلمه پرداز
mosul U نکته کلمه
wordmonger U کلمه پرداز
word time U زمان کلمه
catchword U کلمه راهنما
numeric word U کلمه عددی
qualifiers U کلمه توصیفی
word processor U کلمه پرداز
toneme U کلمه متشابه
cliche U کلمه مبتذل
choice of words U کلمه بندی
machine word U کلمه ماشین
word choice U کلمه بندی
wording U کلمه بندی
diction U کلمه بندی
verbiage [American English] U کلمه بندی
qualifier U کلمه توصیفی
synonyms U کلمه مترادف
synonym U کلمه مترادف
graph U هجای کلمه
ablaut U تصریف کلمه
ghost word U کلمه غیرمصطلح
tessera U کلمه عبور
vocable U کلمه صوتی
double word U کلمه مضاعف
fullword U تمام کلمه
watchword U کلمه رمزی
code words U کلمه رمز
watchwords U کلمه رمزی
doubleword U کلمه مضاعف
graphs U هجای کلمه
function word U کلمه دستوری
word processing U پردازش کلمه
prickleback U کلمه ماهی
full word U کلمه کامل
etymon U ریشه کلمه
falderol U کلمه بی معنی
formative U کلمه مشتق
fallal U کلمه بی معنی
code word U کلمه رمز
reserved word U کلمه محفوظ
oath U کلمه قسم
oaths U کلمه قسم
half word U نیم کلمه
parts of speech U اقسام کلمه
verbatim U کلمه بکلمه
full word U تمام کلمه
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
septet U کلمه هفت بیتی
folk etymology U کلمه سازی توده
psw U کلمه وضعیت پردازنده
program status word U کلمه وضیت برنامه
initialed U حرف اول کلمه
program status word U کلمه وضعیت برنامه
word oriented computer U کامپیوتر کلمه گرا
word processing center U مرکز پردازش کلمه
word processing program U برنامه پردازش کلمه
central U کلمه با طول کوتاه
fixed word length U کلمه با طول ثابت
octet U کلمه هشت بیتی
end spell U خاتمه هر کلمه رمز
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
password U اسم شب کلمه عبور
stand alone word processor U کلمه پرداز خودکفا
channel status word U کلمه وضعیت مجرا
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
morpheme U بسیط کلمه واژک
reiterative U کلمه دال برتکرار
passwords U اسم شب کلمه عبور
phraseology U کلمه بندی انشاء
quadrisyllable U کلمه چهار هجائی
polysyllable U کلمه چند هجایی
word processing society U انجمن پردازش کلمه
word of mouth U صدای کلمه شفاهی
wps U انجمن پردازش کلمه
channel command word U کلمه فرمان محرا
status word U کلمه وضعیت نما
word processing system U سیستم پردازش کلمه
phrase U کلمه بندی کردن
commies U مخفف کلمه communist
commie U مخفف کلمه communist
phrasal U مربوط به کلمه بندی
in the p sense of the word U بمعنی واقعی کلمه
phrased U کلمه بندی کردن
phrases U کلمه بندی کردن
disyllable U کلمه یاقافیه دوهجایی
chutes U مخفف کلمه پاراشوت
chute U مخفف کلمه پاراشوت
initials U حرف اول کلمه
initial U حرف اول کلمه
initialing U حرف اول کلمه
initialled U حرف اول کلمه
initialling U حرف اول کلمه
pease U جمع کلمه pea
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com