English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slacken U کندکردن
slackened U کندکردن
slackening U کندکردن
slackens U کندکردن
let up U کندکردن
let-up U کندکردن
let-ups U کندکردن
clog U کندکردن
clogged U کندکردن
clogs U کندکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decelerate U کندکردن اهسته کردن
decelerating U کندکردن اهسته کردن
decelerates U کندکردن اهسته کردن
decelerated U کندکردن اهسته کردن
to gear down U باعوض کردن دنده کندکردن
pull out U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
pull-out U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
pull-outs U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com