Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hyposensitize
U
کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
sensitivity ratio
U
نسبت حساسیت
allergy
U
حساسیت نسبت بچیزی
allergies
U
حساسیت نسبت بچیزی
sensibility to praise
U
حساسیت نسبت به ستایش
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
photosensitive
U
دارای حساسیت نسبت به نور
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
photosensitize
U
نسبت بنور حساسیت پیداکردن
diathesis
U
تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
allergy
U
حساسیت نسبت به چیزی
[پزشکی]
tone-deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
mantoux test
U
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
stenotopic
U
دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
class conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-consciousness
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
aggregate cement ratio
U
نسبت مواد سنگی به سیمان
recursive equations
U
معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
hyperalgesis
U
حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
dragon design
U
طرح اژدها
[در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
several
U
بعضی
some
U
بعضی
divers
U
بعضی
cretain
U
بعضی
sometimes
U
بعضی اوقات
occasionally
<adv.>
U
بعضی ازاوقات
allegedly
U
بنابگفتهء بعضی
alleged
U
بنابگفتهء بعضی
once in a while
<adv.>
U
بعضی ازاوقات
sometimes
U
بعضی مواقع
frequently
[quite often]
<adv.>
U
بعضی ازاوقات
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
piezoelectric
U
ارتباط در بعضی موادکریستالی
Some children are afraid of the dark.
بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
bell-conopy
U
[سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
cutin
U
پوشش خارجی بعضی گیاهان
chitin
U
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
megaspore
U
هاگدان بزرگ وغیرجنسی بعضی سرخسها
nurse a grudge
<idiom>
U
احساس تنفر از بعضی مردم را داشتن
proconsul
U
افسر دارای بعضی اختیارات کنسولی
hookup
U
تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
draft mode
U
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
zonate
U
واقع بروی یک خط مانند بعضی ازهاگهای چندتایی
index number
U
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
stenosis
U
تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
vanish
U
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes
U
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing
U
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
goat antelope
نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
awn
U
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
bote
U
حق مستاجر به برداشتن چوب برای بعضی مصارف
vanished
U
بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
impressibility
U
حساسیت
sensitometer
U
حساسیت
sinsitivity
U
حساسیت
elasticity
U
حساسیت
sensitiveness
U
حساسیت
susceptivity
U
حساسیت
friction
U
حساسیت
liking
U
حساسیت
frictions
U
حساسیت
sensitivities
U
حساسیت
sensibility
U
حساسیت
allergy
U
حساسیت
allergies
U
حساسیت
sensibilities
U
حساسیت
sensitivity
U
حساسیت
myelin sheath
U
ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
... however sometimes it just can't be helped.
U
... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
hyperesthesia
U
ازدیاد حساسیت
hyperaesthesia
U
ازدیاد حساسیت
terminal sensitivity
U
حد بیشینه حساسیت
sensitivities
U
میزان حساسیت
sensitivity
U
میزان حساسیت
allergic
U
وابسته به حساسیت
allergic
U
دارای حساسیت به
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
keenness
U
ذکاوت حساسیت
sentience
U
حساسیت جسمانی
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
sensitivity training
U
حساسیت اموزی
coefficient of elasticity
U
ضریب حساسیت
responsively
U
با تاثر یا حساسیت
protopathic sensitivity
U
حساسیت ابتدایی
differential sensitivity
U
حساسیت افتراقی
impassibility
U
عدم حساسیت
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
coloring sensitive
U
حساسیت رنگ
inelasticity
U
عدم حساسیت
light sensitive
U
با حساسیت نوری
price elasticity
U
حساسیت قیمت
hyposensitize
U
عدم حساسیت
static sensitivity
U
حساسیت استاتیک
sensitive
U
دارای حساسیت
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
absolute sensitivity
U
حساسیت مطلق
hyperesthesia
U
فزونی حساسیت
photosensitivity
U
حساسیت به نور
stress testing
U
تست حساسیت
allergy
U
حساسیت
[پزشکی]
desensitization
U
حساسیت زدایی
occasional
U
وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
neural net
U
مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
tuning pipe
U
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
cabin blower
U
در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
filters
U
چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter
U
چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
systematic desensitization
U
حساسیت زدایی منظم
t group
U
گروه حساسیت اموزی
gravimeter
U
حساسیت سنج وزن
allergic rhinitis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
somesthesis
U
حساسیت به حسهای بدنی
mouse
U
مقابل حساسیت Mouse
mouses
U
مقابل حساسیت Mouse
spectral sensitivity characteristic
U
مشخصه حساسیت مرئی
exquisiteness
U
حساسیت نازکی طبع
static luminous sensitivity
U
حساسیت نوری استاتیک
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
sensitivity training group
U
گروه حساسیت اموزی
pollenosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
hyperirritable
U
دارای حساسیت شدید
jumpiness
U
حالت بیقراری حساسیت
neurasthenia
U
سر درد و حساسیت بی مورد
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
measuring sensitivity
U
حساسیت اندازه گیری
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
k tungsten sensitivity
U
حساسیت تنگستن در 4582کلوین
intermediate frequency sensitivity
U
حساسیت فرکانس میانی
hayfever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
hay fever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollinosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
current sensitivity of a crystal rectifi
U
حساسیت یکسوکننده بلورین
autoharp
U
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
dieresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis
U
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
allergen
U
مادهای که باعث حساسیت میشود
look
U
زمان حساسیت مدار مین
actinautographic
U
دارای حساسیت در مقابل نور
coarse mine
U
نوعی مین دریایی با حساسیت کم
sensitometry
U
اندازه گیری حساسیت چشم
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
looks
U
زمان حساسیت مدار مین
meteoropathy
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
atmosphere related syndrome
[ARS]
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
looked
U
زمان حساسیت مدار مین
hyperesthesia
U
حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
notche sensitivity index
U
ضریب حساسیت در مقابل شیار
esthesia
U
فرفیت احساس و ادراک حساسیت
rule of reason
U
تفسیر کردن قانون به طورغیر عادلانه به منظور حفظ بعضی انحصارات غیر قانونی
crown colony
U
بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
microspacing
U
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
hyperirritability
U
حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
sensitivity analysis
U
تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
photosensitize
U
بوسیله نور به چیزی حساسیت دادن
antibiotics
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
hypersensitive
U
دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
field alterable control element
U
یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
silver thread
U
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
declaratory statute
U
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
S-border
U
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
adaptations
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation
U
توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
sumptuary law
U
قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
quercetin
U
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
filed
U
زمینه اصلی فرش
[که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
antihistamine
U
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
double knotting
U
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
uberrima fides
U
صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
material
U
مواد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com