Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
night interception
U
کمین شبانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
black out
U
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
lurk
U
جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
lurked
U
جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
lurks
U
جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
lurking
U
جهش کردن پس از کمین از کمین در امدن
perdu or due
U
درحال کمین کمین کنان
parlour boarder
U
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension
U
شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
night vision
U
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
on the lurk
U
در کمین
forestalls
U
کمین
ambush
U
کمین
ambuscade
U
کمین
ambushes
U
کمین
ambushed
U
کمین
ambushing
U
کمین
awaits
U
در کمین
minimally
U
کمین
forestall
U
کمین
raid
U
کمین
raided
U
کمین
raiding
U
کمین
minimal
U
کمین
raids
U
کمین
forestalled
U
کمین
awaiting
U
در کمین
await
U
در کمین
awaited
U
در کمین
nightly
U
شبانه
nocturnally
U
شبانه
nocturnal
U
شبانه
ambush
U
کمین کردن
ambush
U
در کمین نشستن
ambushed
U
در کمین نشستن
scuppering
U
کمین کردن
scuppers
U
کمین کردن
ambushed
U
کمین کردن
ambushes
U
کمین کردن
to lie in a
U
کمین کردن
perdue
U
درحال کمین
perdu
U
درحال کمین
minterm
U
کمین لفظ
minimal function
U
تابع کمین
lurkingly
U
کمین کنان
lurking place
U
کمین گاه
insidiate
U
در کمین نشستن
insidiate
U
کمین کردن
ambuscade
U
کمین گاه
ambushing
U
در کمین نشستن
ambushing
U
کمین کردن
ambushes
U
در کمین نشستن
to lie in w
U
کمین کردن
scuppered
U
کمین کردن
scupper
U
کمین کردن
lurks
U
کمین کردن
lurking
U
کمین کردن
lurked
U
کمین کردن
lurk
U
کمین کردن
waylays
U
کمین کردن
waylaying
U
کمین کردن
waylaid
U
کمین کردن
waylay
U
کمین کردن
stalk
U
کمین کردن
stalks
U
کمین کردن
sniper
U
کمین کردن
stalking
U
کمین کردن
snipers
U
کمین کردن
stalked
U
کمین کردن
hostels
U
شبانه روزی
pavor nocturnus
U
وحشت شبانه
night operations
U
عملیات شبانه
night and day
U
شبانه روز
moonshiner
U
قاچاقچی شبانه
d. and night
U
شبانه روز
cracksman
U
دزد شبانه
night order
U
دستورات شبانه
nocturnal prayer
U
نماز شبانه
night interception
U
رهگیری شبانه
night landing
U
فرود شبانه
he went by night
U
شبانه رفت
nighttide
U
جزر و مد شبانه
hostelry
U
شبانه روزی
night order
U
دستور شبانه
hostel
U
شبانه روزی
circadian
U
شبانه روزی
nightlife
U
تفریحات شبانه
burglarizing
U
شبانه دزدیدن
night school
U
اموزشگاه شبانه
night schools
U
اموزشگاه شبانه
nocturnal
U
نمایش شبانه
round-the-clock
شبانه روزی
quotidian
U
شبانه روزی
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
burglarize
U
شبانه دزدیدن
vespertinal
U
شبانه عشایی
overnight
U
در مدت یک شب شبانه
burglarizes
U
شبانه دزدیدن
burglarized
U
شبانه دزدیدن
strike force
U
نیروی کمین یا ضربت
raiding party
U
قسمت مامور کمین
schoolwork
U
تکلیف شبانه دانشجو
night interception
U
استراق سمع شبانه
nocturn
U
سحر خوانی شبانه
nightlife
U
شرکت در تفریحات شبانه
watch and ward
U
حق نگهبانی روزانه و شبانه
battle lights
U
چراغ خاموشی شبانه
circadian rythm
U
ریتم شبانه روزی
boarders
U
شاگرد شبانه روزی
first post
U
شیپور خبر شبانه
boarding school
U
اموزشگاه شبانه روزی
boarder
U
شاگرد شبانه روزی
hosteler
U
مقیم شبانه روزی
boarding schools
U
اموزشگاه شبانه روزی
night
U
شب هنگام برنامه شبانه
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
floorshow
U
نمایش باشگاههای شبانه
moonlight fliting
U
اسباب کشی شبانه
nights
U
شب هنگام برنامه شبانه
still hunting
U
شکار باروش در کمین نشستن
sneak raid
U
کمین سریع تک برق اسا
ambuscade
U
دام محل اجرای کمین
ambuscade
U
یکدسته نظامی کمین کرده
boarding
U
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
se'nnight
U
یکهفته هفت شبانه روز
sennight
U
یکهفته هفت شبانه روز
night line
U
ریسمان ماهی گیری شبانه
friars lantern
U
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
witch moth
U
پروانه بید شبانه شب پره
night cap
U
گشتی رزمی هوایی شبانه
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
whippoorwill
U
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
snipe
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
night clothes
U
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
honky tonk
U
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
serenades
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
cover charge
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
rading party
U
قسمت مامور تک در عملیات کمین دسته مامور شبیخون
ignisfatuus
U
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
vigils
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigil
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
to fly with the owl
U
کارهای شبانه کردن شبگردی کردن
youth hostel
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostels
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب ساعات خاموشی شبانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com