Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oatcake
U
کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fritters
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
fritter
U
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
oats
U
جودوسر
azymic
U
ور نیامده
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
irredenta
U
از گرو در نیامده
azyme
U
نان ور نیامده
unaccounted
U
بحساب نیامده
he has not come
U
نیامده است
Hasnt she come then ?
U
مگر نیامده ؟
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
Nobody has come yet .
U
هیچکس هنوز نیامده
uncharged
U
بحساب هزینه نیامده
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
unearned
U
از طریق کار به دست نیامده
terra incognita
U
قطعه زمین از گرو در نیامده
inopinate
U
غیر مترقب بقکر نیامده
corn meal
U
ارد گندم - ارد جودوسر
dead carriage
U
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead freight
U
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
cookies
U
کلوچه
cookie
U
کلوچه
cooky
U
کلوچه
pastry cook
U
کلوچه پز
griddle
U
فر کلوچه پزی
crackers
U
کلوچه کوچک
pieman
U
کلوچه فروش
pomfret cake
U
کلوچه سوس
biscuit
U
کلوچه خشک
biscuits
U
کلوچه خشک
cracker
U
کلوچه کوچک
shortcake
U
کلوچه ترد
griddles
U
فر کلوچه پزی
shortbread
U
کلوچه ترد
genoa cake
U
کلوچه بادامی
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
pie
U
کلوچه گوشت پیچ
rissoles
U
کلوچه فیمه دار
griddles
U
کلوچه پز ماهی تابه
rissole
U
کلوچه فیمه دار
mince pie
U
کلوچه گوشت دار
buns
U
یکجور کلوچه یاکماج
bun
U
یکجور کلوچه یاکماج
griddle
U
کلوچه پز ماهی تابه
mince pies
U
کلوچه گوشت دار
pomfret cake
U
کلوچه شیرین بیان
pattypan
U
تابه کلوچه پزی
pies
U
کلوچه میوه دارپای
corndodger
U
کلوچه ارد ذرت
pie
U
کلوچه میوه دارپای
pies
U
کلوچه گوشت پیچ
hoecake
U
کلوچه ارد ذرت
scones
U
کلوچه یاکیک چای بیسکویت
scone
U
کلوچه یاکیک چای بیسکویت
tartlet
U
کلوچه میوه دار کوچک
sour ball
U
کلوچه سخت ترش مزه
scon
U
کلوچه یا کیک چای بیسکویت
frangipani
U
بوته یاسمن نوعی کلوچه
pasty
U
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
cruller
U
کلوچه تخم مرغی سرخ شده
pasties
U
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
waffles
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffling
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffled
U
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
pound cake
U
کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
griddle cake
U
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
seed cake
U
کلوچه تخم زده یا زیره زده
retour sans protet
U
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
they mingle their tears
U
با هم گریه می کنند
PRI
U
پشتیبانی کنند
he is well spoken of
U
از او تعریف می کنند
he warned them to obey
U
اطاعت کنند
the trumpets blows
U
شیپورها صدا می کنند
compatible
U
با هم درست کار می کنند
had it trans ted
U
بدهید ترجمه کنند
My feet hurt.
U
پاهایم درد می کنند.
daisy chain
U
سومین را و... فراخوانی می کنند
they dispute about nothing
U
درسرهیچ نزاع می کنند
charnel house
U
مردگان راتوده می کنند
i hear him complain
U
میشنوم که شکایت می کنند
Murray code
U
- بیت استفاده می کنند
they make much noise
U
خیلی صدا می کنند
they make much noise
U
زیاد شلوق می کنند
knife board
U
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
they are in full retreat
U
سخت عقب نشینی می کنند
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
Those who agree,raise their hands.
U
موافقین دستهایشان رابلند کنند
They act after their kind.
جنس خود رفتار می کنند.
they went to r. themselves
U
رفتند که نامه نویسی کنند
screen coordinator
U
هماهنگ کنند پوشش دریایی
the iron interest
U
کسانی که در اهن کار می کنند
fire support coordinator
U
هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fillister
U
رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
collaret
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
oleomargarine
U
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
mud sill
U
پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
mountain dew
U
ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
nogging
U
اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
tandems
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tandem
U
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
oast
U
کورهای که رازک را دران خشک می کنند
mouse
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouses
U
که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
ccd
U
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
musette
U
اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
the police are on his track
U
مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
pontoon
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoons
U
کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
The story goes that …
U
آورده اند که (چنین روایت کنند )…
Birds of a feather flock together .
<proverb>
U
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
tightropes
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
combatable
U
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
They fight like cat and dog .
U
باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
numerical
U
داده ذخیره شده کار می کنند
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
tightrope
U
طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
She is the talk of the town .
U
همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
combination
U
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
mealing table
U
صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
koumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
saw doctor
U
ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
Providence watches over him.
U
از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
hydropath establishment
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
manil hemp
U
کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
kirmess
U
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
huck aback
U
حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
live lining
U
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
corporal oath
U
سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
departmental LAN
U
چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
hydrotherapeutic
U
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
lachryma christi
U
باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
The surely clean you out in this nightclub .
U
دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
carriages
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
messages
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
rissole
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
message
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
carriage
U
کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
In a quarrel they do not distribute sweetmeat.
<proverb>
U
توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
time
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
Can you get it repaired?
U
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
timed
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
boat people
U
پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
These trees deprive the house of light .
U
این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
qualifying shares
U
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter.
U
سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
priestcraft
U
دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
times
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
rissoles
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
pentarch
U
یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
generation
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generations
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey.
U
پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
mutton chop
U
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
analogue
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
They live abroad for the greater part of the year.
U
آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
analogues
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogues
U
خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
Atari ST
U
و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
command sponsored dependent
U
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
an out match
U
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
accross the slope system
U
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
candle ends
U
باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
picalilli
U
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
pneumatic
U
بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
resurection pie
U
کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
symmetry ink
U
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
initial
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
initialing
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initials
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialled
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialed
U
توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
protonotary apostoloc
U
یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com