English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
fishhook U قلاب ماهیگیری
angles U قلاب ماهیگیری
angle U قلاب ماهیگیری
fish hook U قلاب ماهیگیری
squids U قلاب سنگین ماهیگیری
double hook U قلاب ماهیگیری دو طرفه
squid U قلاب سنگین ماهیگیری
barbs U انحنای قلاب ماهیگیری
treble hook U قلاب ماهیگیری سه طرفه
barb U انحنای قلاب ماهیگیری
sportfishing U ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
gang hook U دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
snell U وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
false cast U پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
curvecast U پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
spin casting U پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
lure U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lured U وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
backhand cast U انداختن قلاب ماهیگیری ازپشت دست
jigs U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
jig U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
spinning U پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
bottom bouncing U ماهیگیری با قایق و تکان دادن پی درپی قلاب
trolls U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
leaders U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
surfcasting rod U چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
fly tying U گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
troll U بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
baited U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
baits U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
still fishing U ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
plugs U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
subcutis U عمیق ترین قسمت زیر پوست
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
fixed spool U قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
bird's nest U قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
barrels U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrel U قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
hook U ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hooks U ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
gates U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
bilge U پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
tippet U قسمت کوتاه نخ نازک درانتهای نزدیک به قلاب
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
cupped U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cup U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost U پایین ترین زیر ترین
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
maidservant U کلفت
trull U کلفت
housemaids U کلفت
moll U کلفت
tirewoman U کلفت
molls U کلفت
stockier U کلفت
labrose U لب کلفت
stocky U کلفت
stockiest U کلفت
femme de chambre U کلفت
swabber U کلفت
charwoman U کلفت
squatty U کلفت
charwomen U کلفت
hand maid U کلفت
servant maid U کلفت
handmaid U کلفت
chambermaid U کلفت
thicker U کلفت
thick U کلفت
chambermaids U کلفت
handmaiden U کلفت
handmaidens U کلفت
thickest U کلفت
burly U کلفت
woman U کلفت
housemaid U کلفت
ladys maid U کلفت
biddy U کلفت
blobber U کلفت
bonne U کلفت
heavy-set U کت و کلفت
chamber maid U کلفت
chamberer U کلفت
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
thickens U کلفت کردن
thick skinned U پوست کلفت
thickens U کلفت ترشدن
thickened U کلفت ترشدن
thickened U کلفت کردن
thicken U کلفت ترشدن
thicken U کلفت کردن
blunts U کلفت کردن
blunting U کلفت کردن
bluntest U کلفت کردن
doubling U کلفت ریسی
stodgy U گردن کلفت
stiff necked U گردن کلفت
impassive U پوست کلفت
thick warp U نخ تار کلفت
thick weft U نخ پود کلفت
box coat U پالتوی کلفت
girl U دوشیزه کلفت
girls U دوشیزه کلفت
bondwoman U کلفت زرخرید
baryphonia U کلفت صدایی
ruffian U گردن کلفت
gold foil U زرورق کلفت
ruffians U گردن کلفت
blunter U کلفت کردن
yak U گاومیش دم کلفت
dumpy U گردن کلفت
hawsers U طناب کلفت
plank U تخته کلفت
incrassate U کلفت کردن
incrassate U کلفت شدن
inspissate U کلفت کردن
junk board U مقوای کلفت
muslinet U مشمش کلفت
parlour maid U کلفت سرمیز
pachydrmatous U پوست کلفت
pachydermatous U پوست کلفت
ancilla U پیشخدمت زن کلفت
moppy U کلفت بلند
waitresses U ندیمه کلفت
waitress U ندیمه کلفت
odalisque U کلفت یا صیغه
hoodman blind U گردن کلفت
yaks U گاومیش دم کلفت
roughneck U گردن کلفت
hawser U طناب کلفت
blunted U کلفت کردن
thick-skinned U پوست کلفت
thickening U کلفت سازی
blunt U کلفت کردن
heavyset U کلفت زمخت
thickset U تنگ کلفت
poutingly U لب کلفت کنان
backmost U پس ترین
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
moreen U پارچه کلفت پردهای
ruffianly U گردن کلفت وحشی
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
thug U قاتل گردن کلفت
thugs U قاتل گردن کلفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com