Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pot hat
U
کلاه وکلای دادگستری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
poor men's lawyers
U
وکلای تسخیری
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
U
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
U
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks
U
کلاه جنگی کلاه خود
cask
U
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
U
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
report
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
U
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
courthouse
U
کاخ دادگستری
ministry of justice
U
وزارت دادگستری
justice
U
درستی دادگستری
judge advocate
U
ضابط دادگستری
courthouses
U
کاخ دادگستری
attorneys
U
وکیل دادگستری
Attorney General
U
وزیر دادگستری
themis
U
الهه دادگستری
Attorneys General
U
وزیر دادگستری
attorney
U
وکیل دادگستری
judicial court
U
دادگاههای دادگستری
barrister
U
وکیل دادگستری
lawyers
U
وکیل دادگستری
barristers
U
وکیل دادگستری
lawyer
U
وکیل دادگستری
jasey
U
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
serjeant at law
U
وکیل درجه یک دادگستری
Federal Prosecutor General
U
وزیر دادگستری فدرال
Federal Attorney General
U
وزیر دادگستری فدرال
bar association
U
کانون وکلا دادگستری
trial lawyer
U
وکیل دادگستری که دردادگاههای جنایی حضورمییابد
f.b.i
U
یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
modiste
U
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
disbarment
U
محروم کردن از حق وکالت دادگستری ممنوع الوکاله کردن
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
privileged communication
U
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
jack a dandy
U
کج کلاه
chapeau
U
کلاه
head piece
U
کلاه
cappa
U
کلاه
cap
U
کلاه
opera hat
U
کلاه له شو
pompom
U
گل کلاه
pretty fellow
U
کج کلاه
bilk
U
کلاه سر
hat
U
کلاه
ice-caps
U
یخ کلاه
ice-cap
U
یخ کلاه
headgear
U
کلاه
ice cap
U
یخ کلاه
hats
U
کلاه
aigret
U
گل کلاه
nightcaps
U
شب کلاه
panache
U
پر کلاه
capped
U
کلاه
beau
U
کج کلاه
nightcap
U
شب کلاه
cocks
U
کج نهادگی کلاه
cocking
U
کج نهادگی کلاه
black cap
U
کلاه سیاه
crush hat
U
کلاه بازیگرخانه
d's cap
U
کلاه قیفی
door lintel
U
کلاه چهارچوب
cock
U
کج نهادگی کلاه
skullcap
U
کلاه بره
belvidere
U
کلاه فرنگی
hatbox
U
جعبه کلاه
belvedere
U
کلاه فرنگی
bareheaded
U
بدون کلاه
hatboxes
U
جعبه کلاه
tiaras
U
کلاه پادشاهی
tiara
U
کلاه پادشاهی
casque
U
کلاه خود
berets
U
کلاه بره
beret
U
کلاه بره
skullcaps
U
کلاه بره
cockade
U
نشان کلاه
fools cap
U
کلاه قیفی
fop
U
کج کلاه ابله
rug
[American E]
U
کلاه گیس
stetson
U
کلاه کابوی
rip-offs
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
hatpins
U
گیرهی کلاه
hatpin
U
گیرهی کلاه
hairpieces
U
کلاه گیس
hairpiece
U
کلاه گیس
crash helmets
U
کلاه ایمنی
bathing caps
U
کلاه حمام
bathing cap
U
کلاه حمام
stetson
U
کلاه وسترن
stetsons
U
کلاه کابوی
stetsons
U
کلاه وسترن
avant-sorps
U
کلاه فرنگی
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
trilbies
U
کلاه شاپو
welch
U
کلاه گذاشتن
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
miyred
U
کلاه دار
kepi
U
کلاه کپی
high hat
U
کلاه بلند
helmet liner
U
کلاه کاسک
helmet liner
U
کلاه فیبری
hat tree
U
کلاه اویز
hat in hand
U
کلاه دردست
hat block
U
قالب کلاه
steel helmet
U
کلاه اهنی
gaud
U
کلاه برداری
mutch
U
کلاه کتانی
periwig
U
کلاه گیس
tricorn
U
کلاه سه ترک
tricone
U
کلاه سه ترک
summer house
U
کلاه فرنگی
steel cap
U
کلاه فولادی
snowcap
U
برف کلاه
service cap
U
کلاه خدمت
postiche
U
کلاه گیس
pitch cap
U
کلاه زفت
petasus
U
کلاه بالدار
peruke
U
کلاه گیس
galea
U
کلاه خود
pavilions
U
کلاه فرنگی
hood
U
کلاه خود
hood
U
کلاه اهنی
swindlers
U
کلاه بردار
hoods
U
کلاه خود
swindlers
U
کلاه گذار
swindler
U
کلاه بردار
mantle
U
کلاه توری
swindled
U
کلاه برداری
swindler
U
کلاه گذار
fraudulence
U
کلاه برداری
hatter
U
کلاه فروش
capping
U
کلاه سازی
mantles
U
کلاه توری
panama hats
U
کلاه پاناما
panama hat
U
کلاه پاناما
hoods
U
کلاه اهنی
bonnet
U
کلاه سرگذاشتن
bonnets
U
کلاه سرگذاشتن
pavilion
U
کلاه فرنگی
wig
U
کلاه گیس
wigs
U
کلاه گیس
swindle
U
کلاه برداری
pergolas
U
کلاه فرنگی
pergola
U
کلاه فرنگی
helmets
U
کلاه اهنی
swindles
U
کلاه برداری
helmets
U
کلاه خود
helmet
U
کلاه اهنی
helmet
U
کلاه خود
plumes
U
پر کلاه زنان تل
balaclava
U
کلاه دوچشمی
hats
U
کلاه کاردینالی
hat
U
کلاه کاردینالی
balaclavas
U
کلاه دوچشمی
fraudulent
U
کلاه بردار
streamers
U
نوارلباس یا کلاه
caskets
U
کلاه خدمت
frauds
U
کلاه برداری
casket
U
کلاه خدمت
polls
U
راس کلاه
polled
U
راس کلاه
poll
U
راس کلاه
milliners
U
کلاه فروش
fraud
U
کلاه برداری
plume
U
پر کلاه زنان تل
Welsh
U
کلاه گذاشتن
streamer
U
نوارلباس یا کلاه
milliner
U
کلاه فروش
porringer
U
کلاه کاسه مانند
miyred
U
مانند کلاه اسقف
postilion
U
نوعی کلاه زنانه
to sel a person a pup
U
کلاه کسیرا برداشتن
leghorn
U
کلاه سبدی ایتالیایی
mitriform
U
مانند کلاه اسقف
postillion
U
نوعی کلاه زنانه
pavilions
U
عمارت کلاه فرنگی
porkpie hat
U
کلاه تمام لبه
pavilion
U
عمارت کلاه فرنگی
to bewig
U
کلاه گیس زدن
periwig
U
کلاه گیس زدن
peak
U
کلاه نوک تیز
periwigged
U
کلاه گیس دار
neck or nothing
U
یا سر میرود یا کلاه می اید
tin hat
U
کلاه خود فلزی
hooded anorak
U
کاپشن کلاه دار
shako
U
کلاه بلند نظامی
shiner
U
ستاره کلاه ابریشمی
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
palm off
<idiom>
U
سرکسی کلاه گذاشتن
boaters
U
کلاه حصیری لبهدار
crash helmets
U
کلاه خود ایمنی
squaring
U
مرتب کردن کلاه
squares
U
مرتب کردن کلاه
squared
U
مرتب کردن کلاه
square
U
مرتب کردن کلاه
peaks
U
کلاه نوک تیز
To puff with pride.
<proverb>
U
باد در کلاه افکندن.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com