English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
jackdaw U کلاغ پیشه
jackdaws U کلاغ پیشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mag U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
professional U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professionals U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
well there are actors and actors U آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
squat jump U کلاغ پر
crowing U کلاغ
crows U کلاغ
crowed U کلاغ
crow U کلاغ
corvi U کلاغ
corvus U کلاغ
corbie U کلاغ لاشخور
croaks U صدای کلاغ
carrion crow U کلاغ بغدادی
pie U کلاغ زنگی
pie U کلاغ جاره
raven U کلاغ سیاه
pies U کلاغ زنگی
rook U کلاغ سیاه
rook U کلاغ زاغی
rooks U کلاغ سیاه
rooks U کلاغ زاغی
magpies U کلاغ جاره
magpie U کلاغ جاره
croaking U صدای کلاغ
croaked U صدای کلاغ
croak U صدای کلاغ
pies U کلاغ جاره
corvine U کلاغ مانند
crake U کلاغ زاغی
kae U کلاغ بیشه
ravens U کلاغ سیاه
piet U کلاغ زاغی
piet U کلاغ جاره
ravined U کلاغ مانند
oblique bond U رج چینی کلاغ پر
wild bryony U پنجه کلاغ
king closer U اجر کلاغ پر
croaker U وزغ یا کلاغ
hellweed U پنجه کلاغ
rooklet U بچه کلاغ
ravens U غراب کلاغ زنگی
daw U مرغی شبیه کلاغ
strobile U جوز کلاغ چلغوزه
crake U غراب صدای کلاغ
coronoid U مانند نوک کلاغ
raven U غراب کلاغ زنگی
coracoid U مانند نوک کلاغ
magpies U کلاغ زاغی ادم وراج
magpie U کلاغ زاغی ادم وراج
The sky was black with crows. U آسمان از کلاغ سیاه شده بود
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
careered U پیشه
line of business U پیشه
calling U پیشه
careering U پیشه
careers U پیشه
artificer U پیشه ور
handicraftsman U پیشه ور
craftbrother U هم پیشه
avocation U پیشه
career U پیشه
occupations U پیشه
trade U پیشه
crafts U پیشه
craft U پیشه
tradesmen U پیشه ور
artisans U پیشه ور
artisan U پیشه ور
functions U پیشه
mysteries U پیشه
functioned U پیشه
function U پیشه
mystery U پیشه
occupation U پیشه
walk of life U پیشه
professions U پیشه
profession U پیشه
job U پیشه
tradesman U پیشه ور
traded U پیشه
jobs U پیشه
vocations U پیشه
walks of life U پیشه
vocation U پیشه
the long robe U پیشه قضائی
practice U کار پیشه
freelancer U پیشه ور آزاد
amative U عاشق پیشه
pursuits U حرفه پیشه
trade U پیشه حرفه
practice U رویه پیشه
line of business U شاخه پیشه
traded U پیشه حرفه
profession of medicine U پیشه پزشکی
pursuit U حرفه پیشه
chisel tooth دندان پیشه
oppressive U ستم پیشه
professionally U از لحاظ پیشه
amorist U عاشق پیشه
studio U پیشه گاه
studios U پیشه گاه
supervisory U مباشر پیشه
handicraft U پیشه دستی
career women U زن دارای حرفه یا پیشه
professions U افهار پیشه و حرفه
craft guild U صنف پیشه وران
traded U پیشه وری کاسبی
good will U حق کسب و پیشه وتجارت
ministry of industry U وزارت پیشه و هنر
professions U پیشگانی پیشه کار
professionally U ازراه پیشه یاکسب
profession U افهار پیشه و حرفه
profession U پیشگانی پیشه کار
industry U پیشه و هنر ابتکار
industries U پیشه و هنر ابتکار
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
he is a physician byprofession U پیشه او پزشکی است
career woman U زن دارای حرفه یا پیشه
trade U پیشه وری کاسبی
to retain a freelancer U استخدام کردن پیشه ور آزاد
specialisms U پیروی علم یا پیشه ویژه
specialism U پیروی علم یا پیشه ویژه
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
actual job [job held] [occupation held] U پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
lay deacon U شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
rigger U کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
practician U کسیکه دست بکار پیشه ایست وکیل دست در کار
to engage somebody as somebody U کسی را به عنوان کسی [در پیشه ای] استخدام کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com