English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
charley horse U کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
muscle tonus U کشیدگی طبیعی عضلانی
dystonia U اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
myoclonus U گرفتگی عضلانی
cramps U گرفتگی عضلانی
cramp U گرفتگی عضلانی
charly horse U کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
atonia U فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity U فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atony U فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
strains U کشیدگی
elongation U کشیدگی
kurtosis U کشیدگی
strain U کشیدگی
knighting U سوارکار
jockette U سوارکار زن
horsewoman U سوارکار
jockeys U سوارکار
jockey U سوارکار
horsewomen U سوارکار
horse man U سوارکار
knight U سوارکار
knights U سوارکار
knighted U سوارکار
tows U کشش کشیدگی
bulk modulus U ضریب کشیدگی
pretensioning U پیش کشیدگی
strain energy U انرژی کشیدگی
stretch reflex U بازتاب کشیدگی
tautness U کشیدگی وسفتی
tow U کشش کشیدگی
transannular strain U کشیدگی دو سر حلقه
angle strain U کشیدگی زاویهای
introversion U بدرون کشیدگی
bulk density U چگالی کشیدگی
bug boy U سوارکار مبتدی
jump rider U سوارکار در پرش
postboy U سوارکار مسابقه
valets U خدمتگزار سوارکار
valeted U خدمتگزار سوارکار
valet U خدمتگزار سوارکار
valeting U خدمتگزار سوارکار
traction sensation U احساس کشیدگی پوست
tonicity U کشیدگی طبیعی عضله
pretension method U روش پیش کشیدگی
tonus U کشیدگی طبیعی عضله
boy U سوارکار مسابقه اسبدوانی
boys U سوارکار مسابقه اسبدوانی
baeyer strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی بایر
ring strain theory U نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
hamstring pull U کشیدگی عضله پشت ران
mounts U اسب مسابقه با سوارکار مانت
mount U اسب مسابقه با سوارکار مانت
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
tone U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
narrowing U بهم کشیدگی ساقه یا دهنه جوراب
tones U کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
muscular U عضلانی
muscled U عضلانی
sarcous U عضلانی
driving U بردن مسابقه در نتیجه فشارزیاد سوارکار
classical seat U وضع بدنی سوارکار روی زین
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
dystrophy U پلاسیدگی عضلانی
muscleman U آدم عضلانی
beefcake U آدم عضلانی
proprioceptor U گیرنده عضلانی
musculature U نظام عضلانی
muscularity U عضلانی بودن
muscular spindle U دوک عضلانی
muscular fatigue U خستگی عضلانی
muscular endurance U استقامت عضلانی
tethanus U گرفت عضلانی
thews U نیروی عضلانی
myasthenia U ضعف عضلانی
intramuscular U درون عضلانی
meathead U آدم عضلانی
myoneural U عضلانی وعصبی
clonus U تشنج عضلانی
muscle U نیروی عضلانی
muscles U نیروی عضلانی
muscular dystrophy U تحلیل عضلانی
asynergia U ناهماهنگی عضلانی
brawniness U عضلانی بودن
stiffness U کوفتگی عضلانی
silks U ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
weigh out U توزین سوارکار و زین و یراق پیش از مسابقه
fine miscle movement U حرکت فریف عضلانی
muscular dystrophy U تحلیل وفاسد عضلانی
myokinetic test U ازمون جنبش عضلانی
hypertonicity U فزونی تونوس عضلانی
neuromuscular coordination U هماهنگی عصبی- عضلانی
brawn U نیرو نیروی عضلانی
moton U طرح عمل عضلانی
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
paresis U فلج خفیف ضعف عضلانی
fibrillation U انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
broken fibres U تار عضلانی پاره شده
paretic U دچار فلج ناقص یا عضلانی
musculature U وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
muscle up U بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
neuromuscular U وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
fascicle U دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus U دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
psychomotor U ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
joint U دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
eclipsed U گرفتگی
mugginess U گرفتگی
spasm U گرفتگی
fouling U گرفتگی
decongestant U گرفتگی بر
spasms U گرفتگی
crick U گرفتگی
sultriness U گرفتگی
stasis U گرفتگی
mud silting U گل گرفتگی
mud filling U گل گرفتگی
blocking up U گرفتگی
decongestants U گرفتگی بر
haziness U مه گرفتگی
eclipse U گرفتگی
inurement U خو گرفتگی
eclipses U گرفتگی
congestion U گرفتگی
unstuck U بی گرفتگی
addicts U : خو گرفتگی
melancholia U گرفتگی
mistiness U مه گرفتگی
eclipsing U گرفتگی
addict خو گرفتگی
sea sickness U دریا گرفتگی
grubbiness U گرم گرفتگی
silting up U لای گرفتگی
sand filling U ماسه گرفتگی
fouling U جرم گرفتگی
fouling U لای گرفتگی
writer's cramp U دست گرفتگی
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
mountain sickness U کوه گرفتگی
morphiomania U خو گرفتگی به مرفین
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
birth mark U ماه گرفتگی
graphospasm U گرفتگی دست
lunar eclipse U ماه گرفتگی
incurrence U تعلق گرفتگی
aggradation U شن گرفتگی برنهاد
inundation U سیل اب گرفتگی
mant U زبان گرفتگی
coprostasis U شکم گرفتگی
dust laden U خاک گرفتگی
cramps U گرفتگی عضله
cramp U گرفتگی عضله
roup U گرفتگی صدا
archer's paralysis U گرفتگی عضله کمانگیر
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
contretemps U بدشانسی گرفتگی حالت
systremma [leg cramps] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
eclipse of the moon U ماه گرفتگی انخساف
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی ساق پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
hoarseness U گرفتگی صدا یا سینه
obstruction U جلو گیری گرفتگی
obstructions U جلو گیری گرفتگی
opiumism U خو گرفتگی بکشیدن افیون
birthmark U علامت ماه گرفتگی بر بدن
iodism U خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmarks U علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging U گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
weigh in U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
weigh-in U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
weigh-ins U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
cramp in the leg U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
foghorn U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorns U شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
scaliness U پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
adenoid U عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
warp tension U کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
blocking U گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com