Perdic | کشش لاستیک روی زمین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bite U	کشش لاستیک روی زمین
	bites U	کشش لاستیک روی زمین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rubber U	لاستیک
	elastic U	کش لاستیک
	caoutchouc U	لاستیک
	tiring U	لاستیک
	tireless U	بی لاستیک
	tire U	لاستیک
	tires U	لاستیک
	tyre U	لاستیک
	inflated guiding tyre U	لاستیک
	india rubbers U	لاستیک
	india rubber U	لاستیک
	rubbers U	لاستیک
	tyres U	لاستیک چرخ
	shoe U	لاستیک چرخ
	shoeing U	لاستیک چرخ
	shoes U	لاستیک چرخ
	india rubbers U	لاستیک هندی
	vulcanite U	لاستیک سخت
	tyros U	لاستیک اتومبیل
	tyros U	لاستیک چرخ
	synthetic rubber U	لاستیک همگذاشت
	rubberize U	با لاستیک پوشاندن
	doorstop U	لاستیک پای در
	rubbery U	لاستیک مانند
	butyl rubber U	لاستیک بوتیل
	foam rubber U	لاستیک متخلخل
	tyre U	لاستیک اتومبیل
	coral rubber U	لاستیک کورال
	tyre U	لاستیک چرخ
	tyres U	لاستیک اتومبیل
	rubber bitumen U	لاستیک قیری
	doorstops U	لاستیک پای در
	dual tire U	لاستیک دوبل
	synthetic rubber U	لاستیک مصنوعی
	latex U	لاستیک خام
	tires U	لاستیک چرخ
	cold rubber U	لاستیک سرد
	tires U	لاستیک زدن به
	tiring U	لاستیک چرخ
	tiring U	لاستیک زدن به
	pneumatic U	لاستیک بادی
	spare tire U	لاستیک زاپاس
	india rubber U	لاستیک هندی
	spare tyre U	لاستیک زاپاس
	crepe rubber U	لاستیک کرپ
	tire U	لاستیک زدن به
	tire U	لاستیک چرخ
	spare tyres U	لاستیک زاپاس
	pneumatic tire U	لاستیک بادی
	combat tire U	لاستیک جنگی
	hevea rubber U	لاستیک طبیعی
	hard rubber U	لاستیک سخت
	pneumatic tube U	لاستیک اتومبیل
	baloon tire U	لاستیک اتومبیل
	natural rubber U	لاستیک طبیعی
	synthetic rubber U	لاستیک ساختگی
	touch judge U	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
	clowns U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowned U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clown U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	ground return U	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
	clowning U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	center field U	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
	pancakes U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	hercules U	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
	geotaxis U	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
	pancake U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	frost heave U	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
	regulus U	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
	nap of the earth U	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
	honest john U	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	tire mill U	دستگاه نورد لاستیک
	tire pressure U	فشار هوای لاستیک
	life belt U	لاستیک نجات غریق
	india rubber U	ساخته شده از لاستیک
	tire inflation U	فشار هوای لاستیک
	tire rolling mill U	دستگاه نورد لاستیک
	india rubbers U	ساخته شده از لاستیک
	recaps U	روکش کردن لاستیک
	retread U	روکش کردن لاستیک
	recapping U	روکش کردن لاستیک
	recapped U	روکش کردن لاستیک
	crepe rubber U	لاستیک تخت کفش
	sidewall U	کناره لاستیک اتومبیل
	The tyre is punctured (flat). U	لاستیک سوراخ شده
	re tread U	روکش کردن لاستیک
	recap U	روکش کردن لاستیک
	tire lever U	اهرم نصب لاستیک
	retreads U	روکش کردن لاستیک
	geognosy U	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	to break up U	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
	inner tube U	لاستیک تویی اتومبیل و غیره
	bead tire U	لاستیک با لبههای گرد شده
	slicks U	لاستیک بدون طرح روی ان
	let down U	باد [لاستیک را] خالی کردن
	whitewall U	لاستیک دوره سفید اتومبیل
	balloon tire U	لاستیک بادی عاج دار
	to have a flat tire [tyre] U	پنچر بودن [لاستیک اتومبیل ]
	inner tubes U	لاستیک تویی اتومبیل و غیره
	perelotok U	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
	flattest U	درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
	to repair a flat tire U	لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
	vulcanite U	لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
	flat U	درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
	to mend a puncture U	لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
	styx U	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
	rolling terrain U	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
	sergeants U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	sergeant U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	tube U	لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
	footprints U	قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
	footprint U	قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
	tubes U	لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
	vulcanization U	حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
	snow tire U	لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
	butyl U	نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
	Would you change the tyre please? U	آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	contraband of war U	قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
	no man's land U	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
	contour flying U	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
	redstone U	موشک زمین به زمین رداستون
	pershing U	موشک زمین به زمین پرشینگ
	lacrosse U	نوعی موشک زمین به زمین
	pervious ground U	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
	biosphere U	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
	talik U	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
	little john U	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
	contour flight U	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	compass rose U	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
	critical point U	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
	permafrost U	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
	topography U	نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
	geomagnetism U	نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
	vulcanize U	لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن جوش برقی زدن
	hydrographer U	نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
	surface to surface missile U	موشک زمین به زمین
	ground resolution U	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
	He had a nast fall. U	بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
	everglade U	قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
	surface to surface U	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
	surface-to-surface U	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
	earth's attraction U	جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
	surface missile U	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
	ground line U	خط زمین
	ground surface U	کف زمین
	geodetically U	زمین
	soils U	زمین
	lackland U	بی زمین
	graze U	زمین
	grazed U	زمین
	grazes U	زمین
	norland U	زمین
	earthing U	زمین
	acres U	زمین
	acre U	زمین
	land U	زمین
	rooter U	زمین کن
	extra terrestrial U	زمین
	land n U	زمین
	soil U	زمین
	soiling U	زمین
	grass roots U	کف زمین
	floors U	کف زمین
	floored U	کف زمین
	floor U	کف زمین
	earth U	زمین
	domains U	زمین
	domain U	زمین
	ground [British] [floor] U	کف زمین
	floor U	کف زمین
	real estate U	زمین
	terrain U	زمین
	cinder track U	زمین دو
	cinder tracks U	زمین دو
	aerospace U	جو زمین
	this earthly round U	زمین
	ground U	کف زمین
	field U	زمین
	globe U	زمین
	globes U	زمین
	ground U	زمین
	tellus U	زمین
	fielded U	زمین
	ground U	: زمین
	fields U	زمین
	earths U	زمین
	landfall U	ریزش زمین
	field hockey U	زمین هاکی
	playground U	زمین بازی
	foreland U	زمین جلوامده
	landfalls U	ریزش زمین
	palsy U	زمین گیری