Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
He reanimated the Iranian agriculture.
U
کشاورزی ایران رازنده کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To revive a memory.
U
خاطره ای رازنده کردن
agribusiness
U
تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
farm technology
U
روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
Pope, Arthur Upham
U
آرتور پوپ
[که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
sole a for iran
U
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
elevator
U
انبار غله |
[کشاورزی]
| جای غله خیز
[کشاورزی]
Iran
U
ایران
persia
U
ایران
oil from iran
U
نفت ایران
on the west of iran
U
در باختر ایران
of iranian nationality
U
تابع ایران
iranian
U
اهل ایران
iranian
U
وابسته به ایران
all iran
U
همه ایران
the iranian nation
U
ملت ایران
in iranian territory
U
در خاک
[سرزمین]
ایران
rial
U
واحد پول ایران
The Iranian currency.
U
پول رایچ ایران
avestan
U
زبان باستانی ایران
PETAG
U
شرکت فرش ایران
satrap
U
استاندار قدیم ایران
iranian mathematical sociaty
U
انجمن ریاضیات ایران
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
iran u.s. claims tribunal
U
دیوان دعاوی ایران و امریکا
For example ( instance ) , lets take Iran .
U
مثلا" فرضا" همین ایران
journal of the iranian mathematical soci
U
ماهنامه انجمن ریاضی ایران
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
He was deported from Iran.
U
اورااز ایران اخراج کردند
iranian state railways
U
راه اهن دولتی ایران
I come from Iran . I am Iranian.
U
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
Iran Carpet Company
U
شرکت سهامی فرش ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.
U
من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
Irans industry is progressing.
U
صنعت ایران درحال ترقی است
sogdian
U
اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
This car is of Iranian make (manufacture).
U
این اتوموبیل ساخت ایران است
plantership
U
کشاورزی
agricultural
U
کشاورزی
agriculture
U
کشاورزی
rural
U
کشاورزی
farming
U
کشاورزی
husbandry
U
کشاورزی
arboretum
U
کشاورزی
tillage
U
کشاورزی
agronomy
U
کشاورزی
agronomic
U
کشاورزی
Iranian goods are usally solid.
U
جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
vegetable soil
U
خاک کشاورزی
to follow the plough
U
کشاورزی کردن
extensive agriculture
U
کشاورزی وسیع
farm yields
U
بازده کشاورزی
agricultural sector
U
بخش کشاورزی
farm surplus
U
مازاد کشاورزی
agricultural economics
U
اقتصاد کشاورزی
farm labors
U
کارگران کشاورزی
agricultral waste
U
پسماند کشاورزی
agricultural investigation
U
تجسسات کشاورزی
extensive agriculture
U
کشاورزی سطحی
agricultural cooperatives
U
تعاونیهای کشاورزی
agricultural implements
U
الات کشاورزی
agricultural revolution
U
انقلاب کشاورزی
agricultural credit
U
اعتبار کشاورزی
agricultural fluctuations
U
نوسانهای کشاورزی
manure
U
کود کشاورزی
agricultural products
U
محصولات کشاورزی
agriculture
U
کشاورزی برزگری
agricultural projects
U
طرحهای کشاورزی
agricultural pollution
U
الودگی کشاورزی
farming
U
کشاورزی برزیگری
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
indo iranian
U
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
your reverence
U
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
agricultural extension services
U
خدمات ترویج کشاورزی
agriculturalist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agricultural support policy
U
سیاست حمایت از کشاورزی
elevator
U
انبار دانه
[کشاورزی]
agricultural mechanization
U
ماشینی کردن کشاورزی
agroecosystem
U
بوم سازگان کشاورزی
georgic
U
وابسته به کشاورزی روستایی
extensive agricultuse
U
کشاورزی غیر محدود
agricultural planning
U
برنامه ریزی کشاورزی
ageicultural
U
مربوطبه کشاورزی یاکشتکاری
raw produce
U
محصول طبیعی یا کشاورزی
anticrop agent
U
عامل ضدمحصولات کشاورزی
sovkhoz
U
موسسه کشاورزی وروستایی
outturn
U
محصول کشاورزی یاصنعتی
hay loader
U
لودر یونجه
[کشاورزی]
geoponic
U
مربوط به کشاورزی یاکشتکاری
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
his reverence
U
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
hacienda
U
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
agricultural labor productivity
U
بهره دهی کارگر کشاورزی
agricultural price policy
U
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
basic crops
U
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
granger
U
عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
latifundium
U
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
deep motif
U
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
diamond design
U
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower
U
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
double knotting
U
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
food and agricultural organization
U
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
fish design
U
طرح ماهی درهم یا هراتی
[این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
Tahmasb
U
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
new deal
U
برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
Murghi rugs
U
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
Joshegan
U
جوشقان
[این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Gabbeh
U
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
agroecosystem
U
اکوسیستم کشاورزی اکوسیستم زراعی
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Senneh
U
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
room-sized rug
U
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
pomegrenate design
U
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com