English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
images U مجسم کردن خوب شرح دادن مجسم ساختن
sudarium U دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
oceanus U خدای دریا خدای اقیانوس
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
christly U شایسته مسیح مربوط به مسیح
Noel U سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
Who knows?You never can tell. U کسی چه می داند ؟
She considers herself to be the mastermind. She thimks she knows it all. U خودش را عقل کل می داند
Who knows what the end wI'll be? U عاقبت کاررا کی می داند ؟
Even a fool knows this . U یک احمق هم این رامی داند
Any fool knows that . U اینرا دیگه هرخری می داند
in my f. U به ایین سوگند خدامی داند
Every one is supposed to know to read and write . U فرض بر اینست که هر کس خواندن ونوشتن را می داند
experts U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
expert U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
She considers it beneath her dignity to work . U کار کردن را کسر شأن خود می داند
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> U صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
Blessings are not valued till they are gone. <proverb> U قدر عافیت کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید.
If Ali is the camel-driver , he knows where to lea. <proverb> U اگر على ساربان است مى داند شتر را کجا بخواباند .
cast pearls before swine <idiom> U از بین بردن چیزی ارزشمندی بوسیله کسی که قدرش را نمی داند
to keep somebody in suspense <idiom> U کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
rationalism U سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
asclepius U خدای طب
my goodness (my God) <idiom> U اوه خدای من
thank god U سپاس خدای را
the supreme being U خدای تعالی
the a of days U خدای ازلی
the almighty god U خدای قادرمطلق
the ever lasting U خدای سرمد
the supreme U خدای بزرگ
the infinite god U خدای سرمد
the invisible U خدای نادیده
the supreme U خدای تعالی
aeolian U خدای بادها
godling U خدای کوچک
neptune U خدای دریاها
parcae U سه خدای سرنوشت
lar n U خدای خانگی
poseidon U خدای دریا
god the father U خدای پدر
ares U خدای جنگ
titan U خدای خورشید
titans U خدای خورشید
odin U خدای خدایان
personofied U مجسم
parsonified U مجسم
incarnate U مجسم
anointed U مسیح
messianic U مسیح
antichrist U ضد مسیح
Christ U مسیح
jahweh U یهو خدای یهود
the ever lasting fod U خدای ازلی و ابدی
pluto U خدای عالم اسفل
mars U بهرام خدای جنگ
satrun U خدای بذر کاری
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
latri U پرستش خدای برحق
He is a pastmaster at it . U خدای اینکار است
hymens U خدای عروسی ونکاح
hymen U خدای عروسی ونکاح
idol U خدای دروغی مجسمه
depicting U مجسم کردن
depict U مجسم کردن
depicted U مجسم کردن
embodied labor U کار مجسم
picture U مجسم کردن
pictured U مجسم کردن
pictures U مجسم کردن
picturing U مجسم کردن
presentive U مجسم سازنده
image مجسم کردن
depicts U مجسم کردن
to picture to oneself U مجسم کردن
the picture of joy U خوشی مجسم
scenic U مجسم کننده
visualizer U مجسم کننده
figures U مجسم کردن
portrayal U مجسم سازی
portrayals U مجسم سازی
figuring U مجسم کردن
figure U مجسم کردن
christlike U مسیح وار
christly U مسیح وار
IHS U نمودار مسیح
messiahs U مسیح موعود
lachryma christi U اشک مسیح
jesus christ U عیسی مسیح
christhood U مسیح بودن
vicar of christ U مسیح پاپ
antichrst U دشمن مسیح
messiah U مسیح موعود
Christmases U عیدمیلاد مسیح
Christmas U عیدمیلاد مسیح
pseudo christ U مسیح نما
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
uranus U خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
minerva U صنایع یدی خدای پزشکی
jhvh U یهوه خدای قوم یهود
trinity U معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
woden U "ادین " خدای روز چهارشنبه
hermes U خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
Jehovah U یهو خدای بنی اسرائیل
saturnalia U جشن خدای زحل عیاشی
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
hephaestus U خدای اتش وفلز کاریhipster
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
relived U در نظر مجسم کردن
relives U در نظر مجسم کردن
relive U در نظر مجسم کردن
reliving U در نظر مجسم کردن
hypotyposis U تشریح مجسم کننده
embodies U مجسم کردن دربرداشتن
embody U مجسم کردن دربرداشتن
embodied U مجسم کردن دربرداشتن
presence U درنظر مجسم کننده
character U مجسم کردن شخصیت
embodying U مجسم کردن دربرداشتن
characters U مجسم کردن شخصیت
carols U سرودشب عیدمیلاد مسیح
christology U مبحث مسیح شناسی
pseudo christ U مسیح کاذب دجال
gospels U بشارت درباره مسیح
anno domini U بعد از میلاد مسیح
dominical U یعنی حضرت مسیح
neo christianity U دین نوین مسیح
carol U سرودشب عیدمیلاد مسیح
gospel U بشارت درباره مسیح
He scorns and sneers at everyone. He is contemptuous of everyone. U هیچکس راداخل آدم نمی داند (حساب نمی کند )
pan- U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pans U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
priapus U خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
pan U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
parthenon U پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
dionysus U >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
incarnate U برنگ گوشتی مجسم کردن
picture to oneself U پیش خود مجسم کردن
personifier U مجسم کننده شخصیت دیگری
terrorism U عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
evangelises U بشارت بدین مسیح دادن
judns be trayed jesus U یهودابه مسیح خیانت کرد
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
evangelising U بشارت بدین مسیح دادن
evangelised U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes U بشارت بدین مسیح دادن
Yule U جشن میلاد عیسی مسیح
evangelizing U بشارت بدین مسیح دادن
evangelized U بشارت بدین مسیح دادن
evangelize U بشارت بدین مسیح دادن
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
bacchic ornament U [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
satyric U وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
vesta U الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
habeas corpus U دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
theanthropic U مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
envisaging U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisages U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
zoomorphic U دارای خدایان مجسم بشکل جانور
envisaged U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisage U انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
personalize U شخصیت را مجسم کردن ونشان دادن
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
Anno Domini [AD] <adj.> پس از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
zechariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zachariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
bacchic U وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
kalki U نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
The painting portrays the death of Nelson. U این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
an impersonal deity U خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
icons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
ikons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
the holy grail U دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
before Christ [BC] قبل از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
icon U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
objectify U بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
Doom U [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
monophysite U کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
Floret [rosette] U [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
essene U راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
apocrypha U کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
apolline U [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com