Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
textualist
U
کسیکه درنقل یا اقتباس عبارات چالاک است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
metaphrast
U
کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
phraseogram
U
خط یا خطوط نماینده عبارات
italicism
U
عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
she'll
U
مخفف عبارات زیر will she shall she
parallelism
U
ترادف عبارات اشتراک وجه
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
interpolates
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolated
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolating
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolate
U
در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
flowerily
U
چنانکه دارای عبارات پرصنعت یاتعارف امیزباشد
excerption
U
اقتباس
derivations
U
اقتباس
derivation
U
اقتباس
adaption
U
تطبیق اقتباس
adopts
U
اقتباس کردن
adopting
U
اقتباس کردن
adopt
U
اقتباس کردن
adaptation
U
تطبیق اقتباس
extracts
U
اقتباس کردن
extracting
U
اقتباس کردن
extracted
U
اقتباس کردن
extract
U
اقتباس کردن
extraction
U
اقتباس اصل
adaptations
U
تطبیق اقتباس
quotations
U
اقتباس عبارت
quoteworthy
U
قابل اقتباس
quotation
U
اقتباس عبارت
adapt
U
اقتباس کردن
spry
U
چالاک
dextrous
U
چالاک
adroit
U
چالاک
mercurial
U
چالاک
friskier
U
چالاک
frisky
U
چالاک
nippy
U
چالاک
nattier
U
چالاک
nattiest
U
چالاک
natty
U
چالاک
friskiest
U
چالاک
dexterous
U
چالاک
jimmies
U
چالاک
jimmy
U
چالاک
snack
U
چالاک
snacks
U
چالاک
peppy
U
چالاک
feirie
U
چالاک
vivaceous
U
چالاک
it is a passage from gulistan
U
اقتباس از گلستان است
snippel
U
قطعه اقتباس شده
inverted commas
U
نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
jobs
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
conversions
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
job
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
nimbler
U
چالاک زرنگ
vibrant
U
پرطراوت و چالاک
lissom
U
تاشو چالاک
sprightly
U
سرزنده چالاک
liven
U
چالاک شدن
niftier
U
زیرک چالاک
niftiest
U
زیرک چالاک
handier
U
چابک چالاک
lissome
U
تاشو چالاک
nimble
U
چالاک زرنگ
nifty
U
زیرک چالاک
handiest
U
چابک چالاک
pawky
U
مکار چالاک
nimblest
U
چالاک زرنگ
volitant
U
چابک چالاک
handy
U
چابک چالاک
deft
U
کاردان چالاک
the a.of boreign words
U
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
borrow
U
وام گرفتن اقتباس کردن
borrowed
U
وام گرفتن اقتباس کردن
borrows
U
وام گرفتن اقتباس کردن
kwic
U
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
prompt
U
چالاک سوفلوری کردن
prompted
U
چالاک سوفلوری کردن
prompts
U
چالاک سوفلوری کردن
cento
U
قطعه یاتصنیفی که از چند جا اقتباس شده باشد
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
low comedy
U
نمایشنامه مضحکی که اززندگی مردم طبقه سوم اقتباس شده
adapts
U
تعدیل کردن اقتباس کردن
adopts
U
اتخاذ کردن اقتباس کردن
adapting
U
تعدیل کردن اقتباس کردن
adopting
U
اتخاذ کردن اقتباس کردن
one who
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
constructionist
U
کسیکه قانون
stalker
U
کسیکه میخرامد
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
whomso
U
بهر کسیکه
long shot
U
کسیکه درمسابقات
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com