English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dead freight U کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage U کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hire purchase U کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
back freigt U پرداخت کرایه
advance freight U پیش پرداخت کرایه حمل
carriage payed U کرایه حمل پرداخت شده
forwarding merchant U حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
i made little of it U چندان سودی از ان نبردم استفادهای از ان نکردم
bulk carriers U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
freightage U وسیله حملی که ازنظرقیمت مناسب است ولی کندعمل میکند
freight U وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
azymic U ور نیامده
he has not come U نیامده است
irredenta U از گرو در نیامده
unaccounted U بحساب نیامده
Hasnt she come then ? U مگر نیامده ؟
azyme U نان ور نیامده
Nobody has come yet . U هیچکس هنوز نیامده
uncharged U بحساب هزینه نیامده
unearned U از طریق کار به دست نیامده
terra incognita U قطعه زمین از گرو در نیامده
inopinate U غیر مترقب بقکر نیامده
oatcake U کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage U کسری پرداخت کسر پرداخت
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
fare U کرایه
transport charges U کرایه
hires U کرایه
fared U کرایه
carriage forward U پس کرایه
hire U کرایه
freight U کرایه
carrige forward U پس کرایه
cost of transport U کرایه
rent U کرایه
freight forward U پس کرایه
freight collect U پس کرایه
meed U کرایه
balance of freight U پس کرایه
leases U کرایه
passage money U کرایه
back rent U پس کرایه
back freigt U پس کرایه
fraught U کرایه
backfreight U پس کرایه
lease U کرایه
faring U کرایه
fares U کرایه
hiring U کرایه
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
hires U کرایه کردن
passage money U کرایه مسافر
hiring U کرایه کردن
let out on hire U کرایه دادن
carrige U کرایه حمل
hires U کرایه دادن
demurrage U کرایه معطلی
hiring U کرایه دادن
tenant U کرایه نشین
hacks U درشکه کرایه
freight U کرایه کشتی
freight U کرایه کردن
hack U درشکه کرایه
tenants U کرایه نشین
hire U کرایه دادن
hach U کرایه دادن
hire U کرایه کردن
hacked U درشکه کرایه
carfare U کرایه ماشین
faring U کرایه مسافر
renter U کرایه نشین
passage U دریا کرایه
passages U دریا کرایه
to charter U کرایه کردن
carfare U کرایه اتوبوس
fare U کرایه مسافر
fared U کرایه مسافر
rent U کرایه کردن
affreight U کرایه کردن
fares U کرایه مسافر
to hire out something U کرایه دادن چیزی
hires U اجرت کرایه کردن
fare U کرایه حمل و نقل
hire U اجرت کرایه کردن
fared U کرایه حمل و نقل
hiring U اجرت کرایه کردن
fares U کرایه حمل و نقل
chartering U دربست کرایه دادن
chartered U دربست کرایه دادن
How much is the fare to ... ? کرایه تا ... چقدر است؟
faring U کرایه حمل و نقل
charters U دربست کرایه دادن
charter U دربست کرایه دادن
cartage U کرایه گاری مکاری
portage U کرایه فرفیت کشتی
twon car U اتومبیل کرایه مسافری
tenants U کرایه نشین متصرف
to freight out and home U دوسره کرایه کردن
tenant U کرایه نشین متصرف
to rent out something U کرایه دادن چیزی
to let something on a lease U کرایه دادن چیزی
railway freight U کرایه راه اهن
to let something [British E] [Real Estate] U کرایه دادن چیزی
back rent U کرایه عقب افتاده
carriage forward U کرایه در مقصدپرداخت میشود
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
rent U کرایه اجاره کردن یا دادن
Rented (rental) car. U اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
taximeter U نشان دهنده کرایه تاکسی
freighter U کرایه کننده کشتی باری
freighters U کرایه کننده کشتی باری
carrige forward U کرایه به عهده گیرنده کالا
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
What's the charge per hour? U کرایه هر ساعت چقدر است؟
hackney U درشکه کرایه اسب کرایبه
What is the charge per day? U کرایه روزانه چقدر است؟
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
lodging house U محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
What's the fare to the airport? U نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
voyage charter U کرایه کشتی جهت سفری خاص
i am behind in my rent U کرایه خانه ام عقب افتاده است
out leased U انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
tie line U کانال مخابراتی کرایه داده شده
What's the fare to Manchester? U کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
cost and frieght U قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
subsidized accommodation U منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
What's the fare to city centre? U نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
What's the fare to this address? U نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
livery stable U اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
subscribe U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing U تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
baltic exchange U بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
carriages U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
carriage U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hiring U اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hires U اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hire U اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
refunding U پس پرداخت
refunds U پس پرداخت
refund U پس پرداخت
payment U پرداخت
discharging U پرداخت
defrayal U پرداخت
making good U پرداخت
refinishing U پرداخت
disbursement U پرداخت
refunded U پس پرداخت
glosser U پرداخت گر
finishes U پرداخت
burnisher U پرداخت گر
finish U پرداخت
payments U پرداخت
finishing touches U پرداخت
furbisher U پرداخت گر
finishing U پرداخت
settlements U پرداخت
settlement U پرداخت
polishes U پرداخت
bleaching U پرداخت
discharges U پرداخت
remitment U پرداخت
lustreer U پرداخت
trim U پرداخت
rendering U پرداخت
renderings U پرداخت
polish U پرداخت
expenditure U پرداخت
glaze U پرداخت
glazes U پرداخت
discharge U پرداخت
pay U پرداخت
pt U پرداخت
pays U پرداخت
paying U پرداخت
outlay U پرداخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com