Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
source
U
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
machined
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
uninterruptable power supply
U
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
direct objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
powering
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powers
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
portable
U
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
real time
U
سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
compiling
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
vab
U
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
multimedia
U
کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
interval timer
U
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
string
U
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
processor
U
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
symbolically
U
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
symbolic
U
1-هرزبان کامپیوتری که در آن محل ها با نام مشخص شده است .2-هر زبان که برای نوشتن که منبع به کار می رود
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
light
U
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lighted
U
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lightest
U
امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
graphic
U
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
metacompilation
U
کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند
array
U
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
arrays
U
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
automatics
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
huygen's principle
U
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
ups
U
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
deadlock
U
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source
U
منبع خطی منبع شبکه
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
internally stored program
U
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
U
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computerised ordering systems
U
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
compilation
U
کامپایل
compile
U
کامپایل
compiles
U
کامپایل
compiled
U
کامپایل
compiling
U
کامپایل
compilations
U
کامپایل
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
compile time
U
زمان کامپایل
compilation time
U
زمان کامپایل
recompile
U
کامپایل مجدد
compile language
U
زبان کامپایل
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
compilations
U
اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
compilation
U
اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
phases
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
compile and go
U
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
phased
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phase
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
computerization
U
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
compiled
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiles
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compile
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compilation
U
زمانی که طول می کشد تا کامپیوتر برنامه را کامپایل کند
compilations
U
زمانی که طول می کشد تا کامپیوتر برنامه را کامپایل کند
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
development
U
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
developments
U
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
metacompilation
U
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posts
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
automation
U
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
preprocessor
U
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
recompile
U
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
self compiling compiler
U
کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
logs
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
cisterns
U
منبع
cisterns
U
منبع اب
head spring
U
منبع
fountain
U
منبع
small reservoir at well top
U
منبع
fountains
U
منبع
source code
U
کد منبع
resourc
U
منبع
water supply
U
منبع اب
hotbed
U
منبع
water supplies
U
منبع اب
fount
U
منبع
rootstock
U
منبع
resource
U
منبع
source
U
منبع
cistern
U
منبع اب
origins
U
منبع
supplied
U
منبع
origin
U
منبع
pools
U
منبع
pool
U
منبع
references
U
منبع
reference
U
منبع
receptacles
U
منبع
water system
U
منبع اب
hotbeds
U
منبع
pooled
U
منبع
supply
U
منبع
supplying
U
منبع
cistern
U
منبع
receptacle
U
منبع
wellspring
U
منبع
energy supply
U
منبع انرژی
magnetic storage
U
منبع مغناطیسی
lighting source
U
منبع روشنایی
isogenous
U
دارای یک منبع
radiation source
U
منبع تشعشع
power source
U
منبع قدرت
noises
U
منبع تغذیه
light point
U
منبع روشنایی
aliunde
U
از منبع دیگر
light source
U
منبع نور
power supplay
U
منبع قدرت
power supply
U
منبع انرژی
power supplay
U
منبع تغذیه
power supply
U
منبع تغذیه
excitation source
U
منبع برانگیختگی
agency of communications
U
منبع ارتباط
message source
U
منبع پیام
neutron source
U
منبع نوترون
image source
U
منبع تصویر
cold body
U
منبع سرد
cooling water supply
U
منبع اب سرد
current supply
U
منبع جریان
cold water supply
U
منبع ابسرد
heat supply
U
منبع حرارتی
data source
U
منبع داده
incandescent source
U
منبع ملتهب
authority
U
منبع موثق
grid bias supply
U
منبع ولتاژشبکه
information source
U
منبع اطلاعات
energizer
U
منبع انرژی
noise
U
منبع تغذیه
elevator boot
U
منبع بالابر
fountainhead
U
منبع خبر
elevated tanke
U
منبع اب هوائی
electron emitter
U
منبع الکترون
mains supply
U
منبع شبکه
attack origine
U
محل یا منبع تک
illuminant
U
منبع نور
store of value
U
منبع ارزش
source document
U
سند منبع
original
U
منبع سرچشمه
voltage source
U
منبع ولتاژ
source data
U
دادههای منبع
source computer
U
کامپیوتر منبع
voltage source
U
منبع قدرت
voltage source
U
منبع الکتریسیته
second source
U
منبع دوم
source program
U
برنامه منبع
source language
U
زبان منبع
wellhead
U
منبع چشمه
system resource
U
منبع سیستم
source routine
U
روال منبع
thermal reservoir
U
منبع گرمایی
source register
U
ثبات منبع
thermal reservoir
U
منبع گرما
source of power
U
منبع انرژی
source of power
U
منبع قدرت
source listing
U
لیست منبع
word of mouth
<idiom>
U
از منبع موثق
resource
U
منبع ممر
resource management
U
مدیریت منبع
resource sharing
U
اشتراک منبع
mines
U
منبع مامن
mined
U
منبع مامن
resource file
U
فایل منبع
resource allocation
U
اختصاص منبع
source
U
منبع برق
source
U
منبع منشاء
originals
U
منبع سرچشمه
mine
U
منبع مامن
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
lexical analysis
U
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
literate
U
که میتواند بخواند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com