English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulated cable U کابل عایق بندی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulated cable U کابل عایق شده
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
laggin U عایق بندی
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation defect U نقص عایق بندی
insulation class U کلاس عایق بندی
insulation fault U نقص عایق بندی
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
insulation loss U تلف عایق بندی
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
insulating brick U اجر عایق بندی
insulation power factor U ضریب قدرت عایق بندی
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation shielding U زره پوش کردن عایق بندی
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
insulators U عایق
pawl U عایق
floor insulator U عایق کف
waterproofs U عایق اب
insulation U عایق
waterproof U عایق اب
insulant U عایق
cloggy U عایق
waterproofed U عایق اب
non conductor U عایق
impediment U عایق
impediments U عایق
detent U عایق
insulator U عایق
dielectric U عایق
drag chain U عایق
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
insulation board U صفحه عایق
rainproof U عایق باران
insulating material U جسم عایق
insulative U عایق کردن
insulated layer U لایه عایق
insulated wire U سیم عایق
insulated wall U دیواره عایق
insulated plier U انبر عایق
insulation testing apparatus U عایق سنج
insulated tongs U انبر عایق
insulates U عایق سازی
insulates U عایق کردن
dielectric isolation U جداسازی با عایق
braking U عایق مانع
drag hook U قلاب عایق
braked U عایق مانع
brake U عایق مانع
rachet U گیره عایق
electrical insulator U عایق الکتریکی
insulating varnish U لعاب عایق
insulating material U مواد عایق
insulate U عایق سازی
insulating compound U مواد عایق
insulate U عایق کردن
insulating cement U سیمان عایق
insulating bushing U بوش عایق
brakes U عایق مانع
obstruction U مانع عایق
insulant U ماده عایق
fish paper U عایق کاغذی
non conducting U عایق برق
mica dielectric U عایق میکا
cleat U عایق انگلیسی
soundproof U عایق صدا
adiabatic U عایق گرما
wall insulator U عایق دیوار
ideal dielectric U عایق کامل
resistance U عایق مقاومت
circular loom U نای عایق
sound insulation U عایق صدا
weatherproof U عایق هوا
obstructions U مانع عایق
non conducting U عایق گرما
insulated U عایق دار
insulation U عایق گذاری
insulating U عایق سازی
slot insulation U عایق شیار
insulating U عایق کردن
insulating material U ماده عایق
battery insulator U عایق باتری
insulation U عایق کاری
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
tightening material U مواد عایق کننده
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulation of concrete U عایق کاری بتن
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
mess kit U فرف عایق غذاخوری
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
isolate U عایق دار کردن
isolating U عایق دار کردن
heat insulation U عایق کاری حرارتی
weatherbeater <adj.> U عایق رطوبتی، آب بند
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
form insulation U عایق کاری قالب
damper U عایق تعدیل کننده
flameproof U عایق شعله ضد اتش
utilidor U لوله عایق کننده
insulate U با عایق مجزا کردن
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
insulated conduit tube U لوله عایق شده
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
insulates U با عایق مجزا کردن
isolates U عایق دار کردن
insulated conductor U هادی عایق شده
lead in insulator U عایق سیم انتن
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
insulation fault U نقص عایق کاری
insulating U با عایق مجزا کردن
ferroxcube U مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
insulation U روپوش کشی عایق کردن
bushing U عایق غلاف حیله گردان
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
storm door U درب عایق هوای توفانی
quad U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
cold plug U شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
ratchets U گیره عایق چرخ ضامن دار
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
weathertight U محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangle U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangles U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
own ship's course bus U کابل او اس سی
cable assembly U کابل
Kabul U کابل
cable clip U پل کابل
cable head U سر کابل
cabling U کابل
cabled U کابل
cable کابل
kapton U نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
cablet U کابل کوچک
sockets U کفش کابل
cable shield U لوله کابل
cable guard U نگهدارنده کابل
cable grip U چنگال کابل
clips U مفصل کابل
hoisting cable U کابل بالاکش
clippings U مفصل کابل
cable way U مسیر کابل
b.x. conductor U کابل ب ایکس
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com