English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gymnastic U ژیمناستیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parallel bars U پارالل ژیمناستیک
gymnast U قهرمان ژیمناستیک
gymnasts U قهرمان ژیمناستیک
gymnastics U ورزش ژیمناستیک
gyms U سالن ژیمناستیک
gym U سالن ژیمناستیک
decline board U پیش تخته ژیمناستیک
belly grind U چرخ فلک ژیمناستیک
break one's fall U افتادن از وسیله ژیمناستیک
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
mill circle U چرخ اسیاب ژیمناستیک
still rings U حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
apparatus U اسباب و وسایل ژیمناستیک
routines U یک سری حرکت ژیمناستیک
routinely U یک سری حرکت ژیمناستیک
stoop vault U پرش از خرک ژیمناستیک
routine U یک سری حرکت ژیمناستیک
pommel horse U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
horse [gymnastics apparatus] U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
vaulting horse U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
vaulting U پرش از روی اسباب ژیمناستیک
springboard U پیش تخته پرش در ژیمناستیک
side horse U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
springboards U پیش تخته پرش در ژیمناستیک
beat board U ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
mount U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mounts U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
underswing U تاب دادن بدن در زیر میله ژیمناستیک
scale U حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
to jackknife U با بدن سیخ از روی خرک حلقه پریدن [ژیمناستیک]
cartwheel [gymnastics exercise] U چرخ فلک [ورزش ژیمناستیک] [ورزش]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com