English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
woolier U ژاکت پشمی
woolies U ژاکت پشمی
wooliest U ژاکت پشمی
woollier U ژاکت پشمی
woollies U ژاکت پشمی
woolliest U ژاکت پشمی
woolly U ژاکت پشمی
woolie U ژاکت پشمی
wooly U ژاکت پشمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cardigan U ژاکت کش باف پشمی
cardigans U ژاکت کش باف پشمی
blazer U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazers U نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
Other Matches
worsted yarn U نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
pull over U ژاکت
jackets U ژاکت
sweaters U ژاکت
sweater U ژاکت
fecket U ژاکت
jacket U ژاکت
cardigans U پارچه ژاکت
twin-sets U ژاکت دوگانه
heating mantle U ژاکت حرارتی
heating jacket U ژاکت حرارتی
cardigan U پارچه ژاکت
smoking jacket U ژاکت مردانه
slipcover U ژاکت ملافه
banian U ژاکت فلافل هندوها
surcoat U ژاکت زنانه قرن 61
pea jacket U ژاکت ضخیم ملوانان
turtlenecks U ژاکت یقه دار
turtleneck U ژاکت یقه دار
sack coat U ژاکت یا کت دارای یک یا دوردیف دگمه
mess jacket U ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
camisole U نوعی ژاکت استین دار
The jacket is too tight in the arms. U این ژاکت بازوهایش تنگ است.
straightjacket U ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
straitjacket U ژاکت ویژه خفت کردن دیوانگان
silks U ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
anoraks U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak U نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
flocculous U پشمی
flocculose U پشمی
flocky U پشمی
woollen U پشمی
lanate U پشمی
lanose U پشمی
woolen yarn U نخ پشمی
woolen U پشمی
woolie U لباس پشمی
wooled U جامه پشمی
wooly U لباس پشمی
woolliest U : لباس پشمی
Berlin U کاموای پشمی و نر
woolies U : لباس پشمی
woollen U پارچههای پشمی
worsted U پارچه پشمی
tapestry yarn U نخ چهارلای پشمی
woolier U : لباس پشمی
woolly U : لباس پشمی
woollies U : لباس پشمی
woollier U : لباس پشمی
camel hair U پارچهکلفتو پشمی
drugget U گلیم پشمی
wooliest U : لباس پشمی
shell U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
drugget U پارچه پشمی زمخت
shalloon U پارچه پشمی استری
fur ruff U کلاه پشمی کت پارکا
drapers U پارچه پشمی باف
guernsey U لباس بافته پشمی
draper U پارچه پشمی باف
dud U نوعی پارچه پشمی
wool U جامه پشمی نخ پشم
wools U جامه پشمی نخ پشم
woolen U پارچههای پشمی پشمینه
kendal green U پارچه پشمی سبزرنگ
tuque U کلاه بافته پشمی زمستانی
Bolivia U پارچهی پشمی ضخیم و نرم
caddice U لباس مندرس نوعی نخ پشمی
berets U کلاه گرد ونرم پشمی
balmoral U یکنوع نیم تنه پشمی
dornick U نوعی پارچه پشمی وابریشمی
caddis U لباس مندرس نوعی نخ پشمی
beret U کلاه گرد ونرم پشمی
cassi mere U پارچه پشمی جناغی مردانه
duffle U نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
melton U نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
jade U [پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
duffel U نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
wool of short staple U پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
pea jacket or coat U جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
fearnought U یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
serge U پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
virgin wool U [پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
raw wool U پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
fall wool U پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
tartan U یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
goat hair U موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
vase structure U بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Khotan rug U فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com