Perdic | چوب مخصوص تمرین شمشیربازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	singlestick U	چوب مخصوص تمرین شمشیربازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	masks U	کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
	mask U	کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
	practice ammunition U	مهمات مخصوص تمرین هدف
	submarine sanctuaries U	مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
	dry sum U	تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
	emergency drill U	تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
	escrime U	شمشیربازی
	fence U	شمشیربازی
	fences U	شمشیربازی
	master off U	استاد شمشیربازی
	escrime U	شمشیربازی کردن
	field of play U	پیست شمشیربازی
	salle d'armes U	زمین شمشیربازی
	fencing U	مسابقه شمشیربازی
	strip U	سطح پیست شمشیربازی
	shinai U	خیزران شمشیربازی ژاپنی
	lanista U	شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
	guard line U	خط اغاز مسابقه شمشیربازی
	ground judge U	داور زمین شمشیربازی
	inside lines U	خطوط حمله شمشیربازی
	fencing time U	زمان مسابقه شمشیربازی
	piste U	زمین شمشیربازی 2 در 41متر
	president U	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
	presidents U	مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
	kendo U	شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
	fence off U	کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	novice U	جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
	novices U	جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	tilted U	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
	foiled U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	tilt U	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
	tilts U	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
	foiling U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	foils U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	foil U	مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
	guarding U	حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
	guards U	حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
	guard U	حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	rehearsals U	تمرین
	ure U	تمرین
	actions U	تمرین
	action U	تمرین
	work out U	تمرین
	drilling U	تمرین
	rehearsal U	تمرین
	drill U	تمرین
	drilled U	تمرین
	trains U	تمرین
	drills U	تمرین
	trained U	تمرین
	train U	تمرین
	exercises U	تمرین
	exercise U	تمرین
	practice U	تمرین
	exercised U	تمرین
	use U	تمرین
	uses U	تمرین
	rehearsals U	تمرین از بر خواندن
	mules U	اتومبیل تمرین
	staging U	تمرین اب خاکی
	staging U	تمرین کردن
	woodshed U	تمرین کردن
	practising U	ورزش تمرین
	rehearsals U	تمرین نمایش
	maneuver U	تمرین نظامی
	rehearsal U	تمرین از بر خواندن
	practises U	ورزش تمرین
	circuit training U	تمرین دایرهای
	woodsheds U	تمرین کردن
	mule U	اتومبیل تمرین
	combatdrill U	تمرین رزمی
	gymnastical U	تمرین زورخانهای
	combat exercise U	تمرین رزمی
	rehearsing U	تمرین کردن
	rehearses U	تمرین کردن
	rehearsed U	تمرین کردن
	rehearse U	تمرین کردن
	joint exercise U	تمرین مشترک
	training U	تعلیم و تمرین
	practicing U	ورزش تمرین
	practice U	تمرین کردن
	battle drill U	تمرین رزم
	evolution U	تمرین عالی
	practice effect U	اثر تمرین
	rehearser U	تمرین کننده
	service practice U	تمرین اموزشی
	practice period U	دوره تمرین
	pratique U	تمرین عملی
	behavior rehearsal U	تمرین رفتار
	mobilization exercise U	تمرین بسیج
	mass practice U	تمرین فشرده
	massed practice U	تمرین بی وقفه
	negative practice U	تمرین منفی
	overtrain U	تمرین بیش از حد
	physical exercise U	تمرین بدنی
	physical exercise U	تمرین ورزشی
	practice U	ورزش تمرین
	practice teaching U	تمرین معلمی
	workshop practice U	تمرین کارگاهی
	drill U	تمرین کردن
	exercises U	تمرین دادن
	fartlek U	تمرین دو استقامت
	warm down U	تمرین سبک
	drill U	تمرین مته
	exercize U	تمرین تکلیف
	dry run U	تمرین جنگی
	exercise term U	اسم تمرین
	unspaced practice U	تمرین بی فاصله
	experience U	تمرین دادن
	experiencing U	تمرین دادن
	exercise U	تمرین دادن
	try-out U	تمرین نهایی
	try-outs U	تمرین نهایی
	practise U	ورزش تمرین
	field exercise U	تمرین صحرایی
	workout U	تمرین شدید
	workouts U	تمرین شدید
	work out <idiom> U	تمرین کردن
	field exercise U	تمرین رزمی
	wind sprint U	تمرین دو سریع
	fore exercise U	تمرین مقدماتی
	training time U	زمان تمرین
	exercised U	تمرین دادن
	formal exercise U	تمرین صوری
	work out U	تمرین امادگی
	exercisable U	قابل تمرین
	drills U	تمرین مته
	experiences U	تمرین دادن
	drilling U	تمرین نظامی
	training distance U	مسافت تمرین
	drills U	تمرین کردن
	exercise code word U	رمز تمرین
	rehearsal U	تمرین نمایش
	gunning U	تمرین تیراندازی
	drilled U	تمرین کردن
	drilled U	تمرین مته
	skeet U	انداختن تمرین تیراندازی
	punch ball U	گلابی تمرین بوکس
	shadow ball U	تمرین گوی اندازی
	sand bag U	سستی عمدی در تمرین
	drilling U	تمرین نظامی کردن
	gyms U	محل تمرین بوکس
	gym U	محل تمرین بوکس
	speedbag U	گلابی تمرین بوکس
	rehearsal U	تمرین کردن عملیات
	flash card U	ورقه تمرین بصری
	practises U	ممارست تمرین کردن
	practising U	ممارست تمرین کردن
	fire drill U	تمرین اطفاء حریق
	command post exercise U	تمرین پاسگاه فرماندهی
	drill marching U	تمرین پیاده روی
	dojang U	سالن تمرین تکواندو
	distributed practice U	تمرین فاصله دار
	headharness U	کلاه تمرین بوکس
	headguard U	کلاه تمرین بوکس
	head gear U	کلاه تمرین بوکس
	combat firing U	تمرین تیراندازی رزمی
	directed exercise U	تمرین هدایت شده
	practise U	ممارست تمرین کردن
	practicing U	ممارست تمرین کردن
	multiple drill U	تمرین چندکاره یا مختلط
	multiple drill U	تمرین چند یکانی
	moom poolgi U	تمرین کردن تکواندو
	mobilization exercise U	تمرین بسیج نیروها
	backboard U	دیوار تمرین تنیس
	mass practice U	تمرین بدون استراحت
	map exercise U	تمرین روی نقشه
	live exercise U	تمرین با تیر جنگی
	live exercise U	تمرین رزمی حقیقی
	big bag U	کیسه شن تمرین بوکس
	heavy bag U	کیسه شن تمرین بوکس
	fire drills U	تمرین اطفاء حریق
	controlled exercise U	تمرین کنترل شده
	rehearsals U	تمرین کردن عملیات
	toss ball against a wall U	تمرین ابشار با دیوار
	work out U	برنامه یک جلسه تمرین
	weight program U	تمرین وزنه برداری
	exercises U	ورزش تمرین کردن
	triceps extension U	تمرین تقویت ماهیچه سه سر
	exercised U	ورزش تمرین کردن
	exercise U	ورزش تمرین کردن
	punching bags U	کیسه شن تمرین بوکس
	practice U	ممارست تمرین کردن