Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
How much new machinery has been installed ?
U
چه اندازه ماشین آلات جدید نصب شده است ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to respond to something
U
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
to react to something
U
واکنش نشان دادن به چیزی
[مهندسی برق]
[مهندسی ماشین آلات]
component efficiency
U
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
metal ware
آلات فلزی
rehyphenation
U
تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
imagism
U
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installing
U
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs
U
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install
U
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
updates
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
new
U
جدید
up-to-date
U
جدید
maidens
U
جدید
novels
U
جدید
novel
U
جدید
maiden
U
جدید
new-
U
جدید
modern
U
جدید
recent
U
جدید
unprecedented
U
جدید
unprecedentedly
U
جدید
newest
U
جدید
up to date
U
جدید
newer
U
جدید
modern physics
U
فیزیک جدید
probed
U
اکتشاف جدید
innovation
U
حرکت جدید
innovations
U
حرکت جدید
newfound
U
جدید الاکتشاف
fresh target
U
هدف جدید
It's not new.
جدید نیست.
probes
U
اکتشاف جدید
neologisms
U
واژه جدید
neologism
U
واژه جدید
new deal
U
سیاست جدید
new deal
U
قرار جدید
neoteric
U
جدید تازه
reorganization
U
صورت جدید
postulancy
U
جدید الورودی
the new testament
U
عهد جدید
probe
U
اکتشاف جدید
neogenesis
U
تولید جدید
reprinted
U
چاپ جدید
modern system
U
نظام جدید
freshmen
U
جدید الورود
freshman
U
جدید الورود
modern sector
U
بخش جدید
neophytes
U
جدید الایمان
modern
U
جدید مدرن
neophyte
U
جدید الایمان
postulant
U
جدید الورود
New Year
U
سال جدید
reprint
U
چاپ جدید
reprinting
U
چاپ جدید
revision
U
چاپ جدید
reprints
U
چاپ جدید
recent development
U
بسط جدید
revisions
U
چاپ جدید
proselyte
U
جدید الایمان
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
rehoused
U
بخانه جدید رفتن
neoanthropic
U
وابسته به انسان جدید
one nails drives another
U
غم جدید غم کهنه را بر از یاد
kakapo
U
طوطی زلاند جدید
rehouses
U
بخانه جدید رفتن
rehousing
U
بخانه جدید رفتن
drafts
U
بازیگر جدید تیم
drafted
U
بازیگر جدید تیم
acclimating
U
به اب و هوای جدید خو گرفتن
acclimates
U
به اب و هوای جدید خو گرفتن
neo-
U
پیشوند بمعنی جدید
reseats
U
صندلی جدید دادن
acclimated
U
به اب و هوای جدید خو گرفتن
acclimate
به آب و هوای جدید خو گرفتن
imagism
U
مکتب شعر جدید
reseat
U
صندلی جدید دادن
used
U
آنچه جدید نیست
draft
U
بازیگر جدید تیم
resurfaces
U
لایهی جدید افزودن
neoanthropic
U
شبیه انسان جدید
neoplatonism
U
مکتب افلاطونیون جدید
on the bandwagon
<idiom>
U
مشهوریت گروه جدید
bring some new facts to light
<idiom>
U
کشف حقایق جدید
currency
U
جدید بودن نقشه
currencies
U
جدید بودن نقشه
resurfaced
U
لایهی جدید افزودن
resurface
U
لایهی جدید افزودن
forwarding address
آدرس پستی جدید
ultramodern
U
خیلی جدید متجدد
reseating
U
صندلی جدید دادن
reseated
U
صندلی جدید دادن
neo
U
پیشوند بمعنی جدید
involucrum
U
تشکیل استخوان جدید
rehouse
U
بخانه جدید رفتن
restore
U
برگرداندن به وضعیت جدید
restored
U
برگرداندن به وضعیت جدید
restores
U
برگرداندن به وضعیت جدید
restoring
U
برگرداندن به وضعیت جدید
development
U
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
release
U
قراردادن محصول جدید دربازار
kiwi
U
نوعی مرغ زلاند جدید
released
U
قراردادن محصول جدید دربازار
get in the swing of things
<idiom>
U
به شرایط جدید عادت کردن
releases
U
قراردادن محصول جدید دربازار
analysis
U
یات هزینههای محصول جدید
natality
U
تعداد زایش وموالید جدید
neology
U
استعمال واژه یااصطلاح جدید
New Testament
U
کتب عهد جدید مسیحیان
infanticide
U
قاتل بچه جدید الولاده
developments
U
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
epoch
U
اغاز فصل جدید عصر
newfound
U
جدید الاختراع تازه پیداشده
neoplatonic
U
وابسته به فلسفه افلاطونی جدید
acclimation
U
اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
cenogenesis
U
ایجاد میشود نسل جدید
installation
U
تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
kiwis
U
نوعی مرغ زلاند جدید
renaming
U
دادن نام جدید به فایل
demotic
U
وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
renames
U
دادن نام جدید به فایل
renamed
U
دادن نام جدید به فایل
rename
U
دادن نام جدید به فایل
epochs
U
اغاز فصل جدید عصر
installations
U
تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
granfather file
U
یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
zelanian
U
Zeland New وابسته به زلاند جدید
precursors
U
ماده متشکله جسم جدید
precursor
U
ماده متشکله جسم جدید
maori
U
قبایل مائوری زلاند جدید
The new bI'll was ratified. Unanimously.
U
لایحه جدید باتفاق آراءتصویب شد
upgrades
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
researched
U
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
upgrade
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
development
U
برنامه ریزی تولید محصول جدید
neolith
U
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
developments
U
برنامه ریزی تولید محصول جدید
researches
U
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researching
U
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
This is the site for a new scool .
U
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
icot
U
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
capital budget
U
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
research
U
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com