Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adjustable frame
چهارچوب قابل تنظیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
knife rest
U
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
birdcages
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
adjustable
U
قابل تنظیم
variable speed gear drive
U
گیربکس قابل تنظیم
adjustable antenna
آنتن قابل تنظیم
flat nose plier
U
انبردست قابل تنظیم
adjustable lever
U
اهرم قابل تنظیم
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
adjustable buckle
سگک قابل تنظیم
adjustable clamp
گیره قابل تنظیم
adjustable catch
دستگیره قابل تنظیم
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
adjustable gib
U
پشت بند قابل تنظیم
pantograph
U
دستگاه رسام قابل تنظیم
adjustable stop
U
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
angular adjustable
قابل تنظیم بطور زاویه ای
inductor with adjustable air gap
U
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable double endwrench
آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable waist tab
نوار دور کمر قابل تنظیم
adjustable stabilizer
U
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
soft tooling
U
ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
adjustable strap
بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
kaplan pump
U
نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
warm standby
U
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
frame
U
چهارچوب
cradling
U
چهارچوب
frame work
U
چهارچوب
doorjamb
U
چهارچوب
frameworks
U
چهارچوب
yokes
U
چهارچوب
framework
U
چهارچوب
privilege
U
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
bedsteads
U
چهارچوب تختخواب
hurdles
U
چهارچوب جگنی
sliding
U
چهارچوب متحرک
bedstead
U
چهارچوب تختخواب
paneling
U
قاب چهارچوب
hurdle
U
چهارچوب جگنی
door lintel
U
کلاه چهارچوب
frame of reference
U
چهارچوب داوری
frames of reference
U
چهارچوب داوری
frame
U
چهارچوب تنه
cratch
U
اغل چهارچوب
bedstand
U
چهارچوب تختخواب
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
slides
U
صفحه لغزنده چهارچوب
base frame
U
چهارچوب زیر دستگاهها
format
U
ابعاد و چهارچوب فرش
spinning frame
U
چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
frame agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
slide
U
صفحه لغزنده چهارچوب
master agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
structure
U
چهارچوب دار
[قالی]
outline agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
skeleton agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
basic agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
trave
U
چهارچوب اسب بندی
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tenter
U
چهارچوب پارچه خشک کنی
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
stile
U
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
tenterhook
U
گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
stiles
U
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
outside art
U
[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
e r p
U
اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
sensible
U
قابل درک قابل رویت
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
timing
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
regulation
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
alignments
U
تنظیم
alignment
U
تنظیم
regularization
U
تنظیم
set out
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
shaping regulating
U
تنظیم
calibration
U
تنظیم
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
check gate
U
دریچه تنظیم
pilot valve
U
سوپاپ تنظیم
regulator
U
تنظیم کننده
adjusted
U
تنظیم شده
family planning
U
تنظیم خانواده
adjusting
U
تنظیم کردن
jack screw
U
پیچ تنظیم
regulating valve
U
سوپاپ تنظیم
conduction
U
هدایت تنظیم
to put in to shape
U
تنظیم کردن
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
to make out
U
تنظیم کردن
rheostat regulation
U
تنظیم با رئوستا
check valve
U
شیر تنظیم
thermoregulation
U
تنظیم دمایی
regulating switch
U
کلید تنظیم
adjusts
U
تنظیم کردن
regulators
U
تنظیم کننده
adjust
U
تنظیم کردن
vertical adjustment
U
تنظیم عمودی
thermoregulation
U
تنظیم حرارت
checks
U
دریچه تنظیم
purity adjustment
U
تنظیم خلوص
electronic tuning
U
تنظیم الکترونی
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
spark setting
U
تنظیم جرقه
thermostatic regulation
U
تنظیم با دماپای
regiments
U
تنظیم کردن
regiment
U
تنظیم کردن
adjustment of fire
U
تنظیم تیر
checked
U
دریچه تنظیم
check
U
دریچه تنظیم
vertical justification
U
تنظیم عمودی
hand regulation
U
تنظیم با دست
adjusting point
U
نقطه تنظیم
lay down
U
تنظیم کردن
levelling screw
U
پیچ تنظیم
regulation
U
پهنه تنظیم
line regulator
U
تنظیم کننده
body alinement
U
تنظیم بدن
timing
U
تنظیم وقت
pressure adjustment
U
تنظیم فشار
adjustments
U
تنظیم کردن
arrangements
U
ترتیب تنظیم
variability
U
قابلیت تنظیم
initial adjustment
U
تنظیم صفر
indictment
U
تنظیم ادعانامه
pressure regulator
U
شیر تنظیم
indictment
U
تنظیم کیفرخواست
arrangement
U
ترتیب تنظیم
adjustments
U
تنظیم تطبیق
adjusability
U
قابلیت تنظیم
expanded contrast
U
تنظیم کنتراست
regularizer
U
تنظیم کننده
will adjust
U
تنظیم می کنم
preset
U
پیش تنظیم
indicement
U
تنظیم ادعانامه
regulable
U
تنظیم پذیر
inductive tuning
U
تنظیم القائی
inductive tuning
U
تنظیم پرمئابیلیته
adjustment
U
تنظیم کردن
indictments
U
تنظیم ادعانامه
indictments
U
تنظیم کیفرخواست
to draw out
U
تنظیم کردن
regulated
U
تنظیم کردن
regulate
U
تنظیم کردن
frame
U
تنظیم کردن
rocker gear
U
تنظیم جاروبک
precision adjustment
U
تنظیم دقیق
regulates
U
تنظیم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com