Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gaze
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gazed
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gazes
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gazing
U
چشم دوختن زل زل نگاه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
to unstitch something
[sewing]
U
کوکی
[بخیه ای]
را باز کردن
[دوختن پارچه]
[فناوری بافندگی]
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
sew up
U
دوختن
escallop
U
دوختن
sew
U
دوختن
sewed
U
دوختن
sews
U
دوختن
steek
U
دوختن
pourpoint
U
لحاف دوختن
to look fixedly
U
چشم دوختن
skirted
U
دامن دوختن
skirts
U
دامن دوختن
To anticipate a huge raki - off out something.
U
کیسه دوختن
skirt
U
دامن دوختن
suture
U
چاک دوختن
transfixion
U
بهم دوختن
frill
U
حاشیه دوختن بر
frills
U
حاشیه دوختن بر
to crib
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to plagiarize
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
to copy
U
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
it puckered up in sewing
U
هنگام دوختن جمع شد
To fix ones eyes on something.
U
به چیزی چشم دوختن
fix
U
جادادن چشم دوختن به
to darn socks
U
جوراب
[پاره]
را دوختن
smocks
U
روپوش زنانه دوختن
smock
U
روپوش زنانه دوختن
quilts
U
مثل لحاف دوختن
fixes
U
جادادن چشم دوختن به
quilt
U
مثل لحاف دوختن
fur
U
خز دوختن به باردار شدن
furbelow
U
چین دوختن روی
fashioner
U
لباس دوختن برای
ninth part of a man
U
لباس دوختن برای
furs
U
خز دوختن به باردار شدن
knight of the shears
U
لباس دوختن برای
sewing
U
دوختن پارچه لباسی
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
to dwell on
U
نگاه کردن
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
to set eyes on
U
نگاه کردن
see
U
نگاه کردن
to look on with
U
نگاه کردن
regards
U
نگاه کردن
sees
U
نگاه کردن
squint
U
چپ نگاه کردن
squinted
U
چپ نگاه کردن
squints
U
چپ نگاه کردن
regard
U
نگاه کردن
stared
U
رک نگاه کردن
to watch
U
نگاه کردن
regarded
U
نگاه کردن
eyes
U
نگاه کردن
leer
U
نگاه کج کردن
stares
U
رک نگاه کردن
stare
U
رک نگاه کردن
squinny
U
کج کج نگاه کردن
eye
U
نگاه کردن
eying
U
نگاه کردن
leering
U
نگاه کج کردن
leered
U
نگاه کج کردن
eyeing
U
نگاه کردن
leers
U
نگاه کج کردن
ogle
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
reline
U
پارچه کتانی تازه دوختن
To move heaven and earth.
U
زمین وزمان رابهم دوختن
it puckered up in sewing
U
درضمن دوختن چین خورد
gawking
U
بی خیال نگاه کردن
keek
U
نگاه دزدانه کردن
peering
U
با دقت نگاه کردن
glim
U
نگاه اجمالی کردن
gazed
U
بادقت نگاه کردن
gazed
U
خیره نگاه کردن
peer
U
با دقت نگاه کردن
gaze
U
بادقت نگاه کردن
stares
U
خیره نگاه کردن
gorgonize
U
خیره نگاه کردن
gazes
U
خیره نگاه کردن
stare
U
خیره نگاه کردن
gazes
U
بادقت نگاه کردن
gazing
U
خیره نگاه کردن
gazing
U
بادقت نگاه کردن
stared
U
خیره نگاه کردن
to look at each other
U
به یکدیگر نگاه کردن
peeks
U
زیرچشمی نگاه کردن
peeking
U
زیرچشمی نگاه کردن
pried
U
فضولانه نگاه کردن
pried
U
بادقت نگاه کردن
to look through ones fingers
U
نگاه دزدانه کردن
to look at somebody askance
U
به کسی چپ چپ نگاه کردن
to look forward
U
نگاه کردن انتظارداشتن
to look down
U
با نگاه مطیع کردن
to look behind
U
پشت سر را نگاه کردن
to look a bout
U
بهر سو نگاه کردن
to have a look at something
U
بچیزی نگاه کردن
look up
U
نگاه کردن مراجعهای
gloating
U
خیره نگاه کردن
glowers
U
خیره نگاه کردن
glower
U
خیره نگاه کردن
pries
U
بادقت نگاه کردن
pries
U
فضولانه نگاه کردن
peeked
U
زیرچشمی نگاه کردن
peek
U
زیرچشمی نگاه کردن
glow
U
نگاه سوزان کردن
glowed
U
نگاه سوزان کردن
glows
U
نگاه سوزان کردن
skew
U
منحرف کج نگاه کردن
skewing
U
منحرف کج نگاه کردن
skews
U
منحرف کج نگاه کردن
glowering
U
خیره نگاه کردن
to make eyes at
U
عاشقانه نگاه کردن
pry
U
فضولانه نگاه کردن
pry
U
بادقت نگاه کردن
peered
U
با دقت نگاه کردن
glowered
U
خیره نگاه کردن
thumb one's nose
<idiom>
U
با تنفر نگاه کردن
look about
U
بهر سو نگاه کردن
gawking
U
احمقانه نگاه کردن
gloat
U
خیره نگاه کردن
gawked
U
احمقانه نگاه کردن
gaping
U
باشگفتی نگاه کردن
gawked
U
بی خیال نگاه کردن
gawk
U
احمقانه نگاه کردن
gawk
U
بی خیال نگاه کردن
squinny
U
زیرچشمی نگاه کردن
gloats
U
خیره نگاه کردن
goggling
U
چپ نگاه کردن گشتن
goggled
U
چپ نگاه کردن گشتن
to run through
U
نگاه اجمالی کردن در
goggle
U
چپ نگاه کردن گشتن
gawks
U
بی خیال نگاه کردن
look
U
نگاه کردن نگریستن
looked
U
نگاه کردن نگریستن
gapes
U
خیره نگاه کردن
gaze
U
خیره نگاه کردن
to stael a look
U
دزدانه نگاه کردن
gapes
U
باشگفتی نگاه کردن
gaped
U
خیره نگاه کردن
gaped
U
باشگفتی نگاه کردن
gape
U
خیره نگاه کردن
gape
U
باشگفتی نگاه کردن
gaping
U
خیره نگاه کردن
gloated
U
خیره نگاه کردن
looks
U
نگاه کردن نگریستن
gawks
U
احمقانه نگاه کردن
glares
U
خیره نگاه کردن
glared
U
خیره نگاه کردن
glare
U
خیره نگاه کردن
peeped
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
U
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
languished
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
oeillade
U
با کرشمه نگاه کردن غمزه
leer
U
از گوشه چشم نگاه کردن
to drink in with ones eyes
U
بچشم خریداری نگاه کردن
retained
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
give someone a black look
U
با خشم به کسی نگاه کردن
gawp
U
مات و احمقانه نگاه کردن
to d. into a book
U
نگاه مختصر بکتابی کردن
gawped
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawping
U
مات و احمقانه نگاه کردن
languishing
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
snooping
U
نگاه تجسس امیز کردن
leers
U
از گوشه چشم نگاه کردن
to look one up and down
U
بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
retaining
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
glowering
U
اخم کردن نگاه خیره
glowered
U
اخم کردن نگاه خیره
glower
U
اخم کردن نگاه خیره
leered
U
از گوشه چشم نگاه کردن
glowers
U
اخم کردن نگاه خیره
keep tabs on
<idiom>
U
نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
leering
U
از گوشه چشم نگاه کردن
languishes
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languish
U
باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
teleview
U
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
gawps
U
مات و احمقانه نگاه کردن
to look forward expectantly to the future
U
با انتظار به آینده نگاه کردن
retains
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
celebrate
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
snooped
U
نگاه تجسس امیز کردن
celebrates
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrating
U
نگاه داشتن تقدیس کردن
retain
U
ابقاء کردن نگاه داشتن
snoops
U
نگاه تجسس امیز کردن
snoop
U
نگاه تجسس امیز کردن
glanced
U
نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
To look fondly at someone .
U
با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
to look at
U
نگاه کردن به
[نگریستن به]
[به نظر آمدن]
gange
U
باسیم نازک نگاه داری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com