Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
turn
U
چرخیدن تاباندن
turns
U
چرخیدن تاباندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flashes
U
تاباندن
flash
U
تاباندن
flashed
U
تاباندن
flashed
U
تلالو تاباندن
flashes
U
تلالو تاباندن
flash
U
تلالو تاباندن
soft anneal
U
نرم تاباندن
graphitizing
U
تاباندن و گرافیتی کردن
double irradiation technique
U
روش تاباندن مضاعف
hip rool
U
تاباندن حریف از روی باسن
twirls
U
چرخیدن
to turn round
U
چرخیدن
rotate
U
چرخیدن
twirling
U
چرخیدن
spins
U
چرخیدن
revolve
U
چرخیدن
revolved
U
چرخیدن
revolves
U
چرخیدن
twirl
U
چرخیدن
twirled
U
چرخیدن
rotated
U
چرخیدن
to be in a whirl
U
چرخیدن
slue
U
چرخیدن
roll up
U
چرخیدن
wheels
U
چرخیدن
wheeling
U
چرخیدن
wheel
U
چرخیدن
heel
U
چرخیدن
heels
U
چرخیدن
rotates
U
چرخیدن
spin
U
چرخیدن
windmill
U
چرخیدن
windmills
U
چرخیدن
reel
U
چرخیدن
reeled
U
چرخیدن
reeling
U
چرخیدن
reels
U
چرخیدن
turns
U
چرخیدن
turn
U
چرخیدن
swing
U
چرخیدن
swings
U
چرخیدن
full
U
چرخیدن ژیمناست
twist
U
پیچاندن چرخیدن
turn
U
گشتن چرخیدن
turns
U
گشتن چرخیدن
twists
U
پیچاندن چرخیدن
twisting
U
پیچاندن چرخیدن
fullest
U
چرخیدن ژیمناست
trundling
U
گشتن چرخیدن
trundles
U
گشتن چرخیدن
trundle
U
گشتن چرخیدن
trundled
U
گشتن چرخیدن
change spin
U
چرخیدن با تغییر پا
birr
U
صدای چرخیدن
full annealing
U
بازپخت کامل تاباندن کامل
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
whirls
U
چرخ دادن چرخیدن
orbited
U
چرخیدن به دور یک مدار
pivoted
U
روی پاشنه چرخیدن
pivoted
U
روی چیزی چرخیدن
run around in circles
<idiom>
U
دور خود چرخیدن
sit spin
U
چرخیدن روی یک اسکیت
pivot
U
روی پاشنه چرخیدن
whiz
U
مثل فرفره چرخیدن
left turn
U
حرکت به چپ به سمت چپ چرخیدن
shoulder roll
U
چرخیدن روی شانه ها
pivot
U
روی چیزی چرخیدن
trolls
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
whirled
U
چرخ دادن چرخیدن
whirled
U
چرخیدن گردش سریع
whirl
U
چرخ دادن چرخیدن
whirl
U
چرخیدن گردش سریع
pivots
U
روی پاشنه چرخیدن
purl
U
مثل فرفره چرخیدن
orbit
U
چرخیدن به دور یک مدار
purls
U
مثل فرفره چرخیدن
purling
U
مثل فرفره چرخیدن
whirling
U
چرخیدن گردش سریع
whirling
U
چرخ دادن چرخیدن
whirls
U
چرخیدن گردش سریع
troll
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
orbits
U
چرخیدن به دور یک مدار
pivots
U
روی چیزی چرخیدن
wry
U
کنایه امیز چرخیدن
trills
U
چرخیدن روان شدن
wryly
U
کنایه امیز چرخیدن
trilled
U
چرخیدن روان شدن
trill
U
چرخیدن روان شدن
purled
U
مثل فرفره چرخیدن
free spool
U
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
jackson haines spin
U
چرخیدن روی یک پا در حالت نشسته
pivot
U
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivots
U
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivoted
U
روی پاشنه گشتن چرخیدن
swinge
U
تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
swivelled
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivel
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swing
U
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swings
U
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swivels
U
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
pivoted
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
chest roll
U
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
bias
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
pivots
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivot
U
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
biases
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
spinner play
U
حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
to wobble
[rotate unevenly]
U
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
flip
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips
U
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
change of edge
U
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
ease turn
U
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...