English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
top spin U چرخش فرفره مانند توپ بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peg in the ring U بازی فرفره چرخابی در توی دایره معین
mallet U چوب چکش مانند بازی کروکه
something collapses like a card of house U متلاشی شدن چیزی مانند ساختمان از ورقهای بازی
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
golden rain یک جور آتش بازی که مانند است به باران آتش
gig U فرفره
spins U فرفره
gigs U فرفره
spin U فرفره
pinwheel U فرفره
whirligig U فرفره
fives U هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
spherical top U فرفره کروی
waggly U فرفره وار
lacrosse U بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
whiz U مثل فرفره چرخیدن
spin U فرفره خوردن روی یک پا یا دو پا
purls U مثل فرفره چرخیدن
purled U مثل فرفره چرخیدن
peg top U فرفره میخ دار
purl U مثل فرفره چرخیدن
spins U فرفره خوردن روی یک پا یا دو پا
purling U مثل فرفره چرخیدن
full spinner U حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
gyration U چرخش
head rolling U سر چرخش
rotation U چرخش
gyrations U چرخش
troll U چرخش
twirls U چرخش
twirling U چرخش
twirled U چرخش
twirl U چرخش
rotational U چرخش
spins U چرخش
swirls U چرخش
revolution U چرخش
whirl U چرخش
whirled U چرخش
trolls U چرخش
levorotation U چرخش به چپ
whirling U چرخش
spin U چرخش
whirls U چرخش
turns U چرخش
revolutions U چرخش
volte-face U چرخش
turn U چرخش
swirled U چرخش
volte face U چرخش
wheels U چرخش
circulation U چرخش
whirlpool U چرخش اب
whirlpools U چرخش اب
wheel U چرخش
wheeling U چرخش
swirl U چرخش
swirling U چرخش
wrench U چرخش
wrenched U چرخش
wrenches U چرخش
circulations U چرخش
axis of rotation U محور چرخش
optical rotation U چرخش نوری
spin U چرخش توپ
topspin U چرخش توپ
body english U چرخش بی اختیار
conrotatory motion U چرخش همسو
universal U با چرخش ازاد
turnabouts U چرخش به یک طرف
cyclostat U دستگاه چرخش
specific rotation U چرخش ویژه
helicopter U چرخش در هوا
angle of rotation U زاویه چرخش
roll U چرخش گردش
turnabout U چرخش به یک طرف
kick turn U نیم چرخش
rolled U چرخش گردش
molecular rotation U چرخش مولکولی
pick and roll U ایجاد سد و چرخش
oblique rotation U چرخش مایل
helicopters U چرخش در هوا
pivoting U قابل چرخش
turning points U نقطه چرخش
turning point U نقطه چرخش
rolls U چرخش گردش
concentricity U دقت چرخش
compass swing U چرخش خط محوری
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
revolutions U چرخش دوران
pivot point U مرکز چرخش
pivot ship U ناو چرخش
rotational post U شغل در چرخش
rotatable U چرخش پذیر
proper rotation U چرخش متعارف
chasing U پایه چرخش
chases U پایه چرخش
chased U پایه چرخش
chase U پایه چرخش
quartimax rotation U چرخش کوارتیماکس
turn-offs U محل چرخش
turn-off U محل چرخش
turn off U محل چرخش
rotational speed U چرخش بر دقیقه
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
revolution U چرخش دوران
spins U چرخش توپ
spins U چرخش به سرعت
orthogonal rotation U چرخش عمودی
sidespin U چرخش توپ
tumbles U چرخش اشفتگی
tumbled U چرخش اشفتگی
williamson turn U چرخش ویلیامسون
tumble U چرخش اشفتگی
sidespin U چرخش انحرافی
sidespin U چرخش بیک سو
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
revs per minute U چرخش بر دقیقه
rpm U چرخش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
radius of giration U شعاع چرخش
rotation U چرخش دوران
gyoradius U شعاع چرخش
wresting U چرخش پیچش
upward rotation U چرخش رو به بالا
magnetic ritation U چرخش مغناطیسی
wrests U چرخش پیچش
turn table U میز چرخش
stuff U چرخش توپ
upright spin U چرخش ایستاده
rotational speed U سرعت چرخش
stuffed U چرخش توپ
stuffs U چرخش توپ
wrest U چرخش پیچش
upturn U چرخش ببالا
rotation U مقدار چرخش یک شی
varimax rotation U چرخش واریماکس
disrotatory motion U چرخش ناهمسو
twists U چرخش بدن
fractional turn U چرخش کسری
high spin U چرخش زیاد
improper rotation U چرخش نامتعارف
free rotation U چرخش ازاد
twist U چرخش بدن
spin U چرخش به سرعت
radius of gyration U شعاع چرخش
twisting U چرخش بدن
vertical scrolling U چرخش عمودی
wrested U چرخش پیچش
trepan U چرخش انحراف
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
dorro yoop chagi U ضربه پا به بغل با چرخش
type face U نوع چرخش یکان
jet turn U چرخش موازی اسکی ها
pinwheel U چرخش از پهلو بدوربارفیکس
pivot point U نقطه چرخش ناو
caracole U نیم چرخش اسب
pivoted U چرخش حول یک محور
mutarotation U تغییر چرخش نوری
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
pivot U چرخش حول یک محور
hindered rotation U چرخش ممانعت شده
pivots U چرخش حول یک محور
period of roll U زمان تناوب چرخش
turning circle U دایره چرخش ناو
roll U چرخش توپ والیبال
counter rotate U چرخش بالاتنه در پیچ
hindered rotation U چرخش غیر ازاد
fullest U چرخش با پشتک کامل
turning points U نقطه لولای چرخش
turning point U نقطه لولای چرخش
spindling U چرخش دیسک دستی
spinning U چرخش [گردش] [دوران ]
full U چرخش با پشتک کامل
vertigo U دوار سر چرخش بدور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com