Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
signal light
U
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multipoundage syatem
U
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
U
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
contact lights
U
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
weight lifting
U
وزنه برداری
weight program
U
تمرین وزنه برداری
incline bench
U
تخته وزنه برداری
snatch
U
وزنه برداری یکضرب
snatched
U
وزنه برداری یکضرب
snatches
U
وزنه برداری یکضرب
snatching
U
وزنه برداری یکضرب
split
U
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
clean and jerk
U
حرکت دوضرب وزنه برداری
clean and press
U
حرکت پرس وزنه برداری
europian championship
U
وزنه برداری قهرمانی اروپا
platform
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platforms
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
disqualify
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifies
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench by a back injury
U
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
white flag
U
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
light heavyweight
U
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
shot putters
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinker
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
watermarks
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
early warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
alerting service
U
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
battle lights
U
چراغهای جنگی
navigation light
U
چراغهای ناوبری
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
outdoor lighting fixtures
U
چراغهای روشنائی محوطه
breakdown lights
U
چراغهای عدم کنترل
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
Christmas tree
U
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees
U
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
lightest
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
leukon
U
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
white with blue stripes
U
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
course light
U
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
leukocyte
U
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
short weight
U
وزنه کم
where is the kilogramme weight ?
U
وزنه ....
paper weight
U
وزنه
ponderance
U
وزنه
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
shot put
U
پرتاب وزنه
counterweights
U
وزنه برابر
counterweights
U
وزنه تعادل
counterweight
U
وزنه تعادل
bobbing
U
وزنه قپان
counterweights
U
وزنه مقابل
counterbalances
U
وزنه تعادل
lifter
U
وزنه بردار
flyweights
U
وزنه تعادل
flyweight
U
وزنه تعادل
ledger
U
وزنه سربی
ledgers
U
وزنه سربی
counterbalanced
U
وزنه تعادل
counterweight
U
وزنه برابر
counterweight
U
وزنه مقابل
halma
U
پرش با وزنه
weight throw
U
پرتاب وزنه
weight lifter
U
وزنه بردار
counterbalance
U
وزنه تعادل
ballast
U
وزنه تعادل
bobs
U
وزنه قپان
counter weight
U
وزنه مقابل
rammer
U
وزنه شمعکوب
plumb bob
U
وزنه سربی
sinkers
U
وزنه نگهدار
counter balance
U
وزنه تعادلی
sinker
U
وزنه نگهدار
counter weight
U
وزنه تعادل
counterweigh
U
وزنه تعادل
weight
U
سنگ وزنه
bob
U
وزنه قپان
putting
U
پرتاب وزنه
puts
U
پرتاب وزنه
put
U
پرتاب وزنه
counterpoise
U
وزنه متقابل
offset
U
وزنه متعادل
offsetting
U
وزنه متعادل
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
uplifts
U
بالا زدن وزنه
sinker
U
وزنه سربی ماهیگیری
sinkers
U
وزنه سربی ماهیگیری
uplift
U
بالا زدن وزنه
kentledge
U
وزنه اهن ته کشتی
ledgering
U
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
poise
U
اونگ یا وزنه ساعت
castaways
U
پرتاب کردن وزنه
sash balancing weight
U
وزنه متعادل کننده
castaway
U
پرتاب کردن وزنه
governor balance weight
U
وزنه تعادل رگولاتور
ballast
U
وزنه متعادل کننده
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
triathlon
U
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
discobolus
U
وزنه پرت کن حلقه انداز
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
shot
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
poise
U
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
terminal tackle
U
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
presses
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
derrick lift
U
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
terminal rig
U
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
press
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
dipsey sinker
U
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
lifted
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifts
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lift
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifting
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
crosshead
U
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast
U
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
field events
U
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event
U
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
acknowledgments
U
اعلام
notification
U
اعلام
enouncement
U
اعلام
enunciation
U
اعلام
declaration
U
اعلام
promulgation
U
اعلام
declarations
U
اعلام
proclamation
U
اعلام
intimation
U
اعلام
intimations
U
اعلام
acknowledgements
U
اعلام
meld
U
اعلام
predication
U
اعلام
proclamations
U
اعلام
annunciator
U
اعلام گر
indiction
U
اعلام
indigitation
U
اعلام
acknowledgement
U
اعلام
promulgator
U
اعلام
Annunciation
U
اعلام
statement of charge
U
اعلام اتهامات
blazers
U
اعلام کننده
declaration
U
اعلامیه اعلام
pronouncer
U
اعلام کننده
blazer
U
اعلام کننده
promulgation
U
اعلام دارنده
proclaimer
U
اعلام کننده
promulge
U
اعلام کردن
promulgator
U
اعلام دارنده
line call
U
اعلام خط نگهدار
declarations
U
اعلامیه اعلام
disclosed
U
اعلام شده
declaration of interest
U
اعلام بهره
declaredly
U
بطور اعلام
enouce
U
اعلام کردن
enounce
U
اعلام کردن
enunciable
U
اعلام کردنی
enunciator
U
اعلام کننده
alerting
U
اعلام خطرکردن
statement
U
اعلام کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com