English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
regulators U تنظیم کننده
regulator U تنظیم کننده
line regulator U تنظیم کننده
corrector U تنظیم کننده
framer U تنظیم کننده
regularizer U تنظیم کننده
control member U عضو تنظیم کننده
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ
control wheel U صفحه تنظیم کننده
speed regulator U تنظیم کننده سرعت
pressure gaverner U تنظیم کننده فشار
automatic timing advance U تنظیم کننده خودکار
speed governor U تنظیم کننده سرعت
setting ring U حلقه تنظیم کننده
turbine governor U تنظیم کننده توربین
thermostats U تنظیم کننده حرارت
slip regulator U تنظیم کننده لغزش
zero adjuster U تنظیم کننده صفر
field regulator U تنظیم کننده میدان
field rheostat U تنظیم کننده میدان
thermostat U تنظیم کننده حرارت
rotary type regulator U تنظیم کننده گردان
elevation adjustment تنظیم کننده بالابر
regulating resistance U مقاومت تنظیم کننده
induction regulator U تنظیم کننده ولتاژ القائی
gavernor valve U سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
tangent screw U پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
thermostat U تنظیم کننده هوای سرد
line drop compensator U تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
carbon pile voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ زغالی
voltage regulator U تنظیم کننده اختلاف سطح
thermostats U تنظیم کننده هوای سرد
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
torque regulator U تنظیم کننده گشتاور پیچشی
pacemaker U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
delimits U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimit U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimited U تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
load regulator U رگولاتور بار تنظیم کننده بار
voltage regulator U تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
false <adj.> U قلابی
adulterated U قلابی
quacked U قلابی
pasteboard U قلابی
shams U قلابی
sham U قلابی
quack U قلابی
quacking U قلابی
adulterating U قلابی
adulterates U قلابی
adulterate U قلابی
false U قلابی
quackish U قلابی
hamate U قلابی
hamous U قلابی
quacks U قلابی
bogus U قلابی
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
rip-offs U کالای قلابی
rip-off U کالای قلابی
a fake doctor U پزشک قلابی
pale [poor] imitation U بدل قلابی
False coin . U سکه قلابی
kake uke U دفاع قلابی
A bogus professor . U پروفسور قلابی
Rigged elections . U انتخابات قلابی
spurious U قلابی الکی
shamateur U اماتور قلابی
cheap copy U بدل قلابی
fulham U طاس قلابی
simular U قلابی صوری
uncinus U زائده قلابی
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
forges U تهیه جنس قلابی
forge U تهیه جنس قلابی
unciform U سرکج قلابی چنگکی
crooking U ادم قلابی کلاه بردار
setline U رسن چند قلابی ماهیگیری
crooks U ادم قلابی کلاه بردار
crook U ادم قلابی کلاه بردار
weedless U قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
quacking U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
ringthe bull U بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
medical regulator U تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. U این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor U تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
mare's nest U چیز خوش فاهر وبد باطن چیز قلابی
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com