English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clevis pin U پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turnbuckle U مهره رزوه دار
locknut U قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
phillips nut U مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
axis U مهره دوم گردن مهره محوری
wrist pin U پینی که در موتور رادیال دسته پیستون را به شاتون اصلی متصل میکند
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
wound U رزوه شده .
wounding U رزوه شده .
wounds U رزوه شده .
batteries U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery U قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
die U با حدیده وقلاویز رزوه کردن
thread U رزوه شیارداخل پیچ ومهره
threads U رزوه شیارداخل پیچ ومهره
rivnut U نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
grip length U طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
one may say U میتوان گفت
as much as possible U هرچه میتوان
presumedly U بجرات میتوان گفت
it is safe to say U بخوبی میتوان گفت
sure enough U میتوان یقین کردکه
may U ممکن است میتوان
penny bank U بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
the best thatone can do U بهترین کاری که میتوان کرد
can one pass it with safety? U ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
it can safely be said that... U بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
he is something of a musician U تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
penny worth U انچه برابر یک پنی میتوان خرید
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
extensiontable U میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
reversible propeller U ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
that fruit packs easily U ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
it is safe to say U بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
dowsing rod U چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
variable sweep U ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
intuitionalism U عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
free float U مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
thermoplastics U پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
we must see what can be done U به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
hot press U مهره
vertebra U مهره
invertebral U بی مهره
nut مهره
vertebrae U مهره ها
screw nut U مهره
burnishing stone U مهره
beading U مهره مهره
beadings U مهره مهره
burnisher U مهره
spineless U بی مهره
bead U مهره
die U مهره
weld bead U مهره جوش
vertebrate U مهره
beads U مهره
to take eggs for money U خر مهره
jetton U مهره
invertebrate U بی مهره
screw bolt U مهره
vertebrates U مهره
spondyl U مهره
field bolt U پیچ و مهره
spinescent U مهره دار
driving sleeve U مهره ماسوره
nuts and bolts U پیچ و مهره
conduit coupling U مهره ماسوره
crown of arch U مهره طاق
vertebral U استخوانهای مهره
diamond knurled nut U مهره اج دار
knurled nut U مهره اج دار
diesinking U مهره ساز
slotted round nut U مهره شیاردار
spinose U مهره مانند
invertebrata U جانوران بی مهره
nut thread U پیچ مهره
vertebral column U ستون مهره
vertebration U مهره بندی
vertebral U مهره فقره
lock nut U مهره قفلی
thimblerigger U مهره باز
hot press U مهره کشیدن
nut and union U مهره ماسوره
vertebrata U مهره داران
taw U مهره بازی
spina bifida U مهره ترک
polishing stone U سنگ مهره
fly nut U مهره خروسکی
spanner U مهره پیچ
bead U مهره ساختن
burnishing U مهره زدن
lumbar U در مهره پشت
lumbar U مهره کمر
glazes U مهره برق
chessman U مهره شطرنج
man U مهره شطرنج
chessmen U مهره شطرنج
vertebra U استخوانهای مهره
gloss U مهره کشیدن
joint U مهره اتصال
beady U مهره دار
bead U مهره فتیله
spiny U مهره مانند
unions U مهره ماسوره
union U مهره ماسوره
vertebrate U استخوانهای مهره
beads U مهره ساختن
vertebrate U مهره دار
vertebrates U استخوانهای مهره
vertebrates U مهره دار
beads U مهره فتیله
nut U اجیل مهره
sleeves U مهره ماسوره
sleeve U مهره ماسوره
spanners U مهره پیچ
piece U مهره پارچه
centrum U جسم مهره
spanners U مهره گشا
mans U مهره شطرنج
check nut U مهره چاکدار
castle nut U مهره چاکدار
pieces U مهره پارچه
piece U مهره شطرنج
spanner U مهره گشا
castellated nut U مهره ریخته گی
spinal column U ستون مهره ها
acantha U مهره پشت
bead maker U مهره ساز
spinal columns U ستون مهره ها
blind nut U مهره کور
bolt and nut U پیچ و مهره
bolts and nuts U پیچ و مهره
calender U مهره کشیدن
glaze U مهره برق
pieces U مهره شطرنج
chess man U مهره شطرنج
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
radiator union U پیچ و مهره رادیاتور
ringbolt U مهره حلقه دار
satined paper U گاغذ مهره کشیده
thumb nut U مهره بال دار
spanner U مهره گشا بست
wing nut U مهره گوشه دار
wheel nut spanner U اچار مهره چرخ
spanners U مهره گشا بست
touch move U لمس مهره شطرنج
to play marbles U مهره بازی کردن
thumb nut U مهره گوشی دار
beads U دانه تسبیحی مهره
cap nut U مهره کلاهک دار
eye bolt U مهره چشمی دار
over worked man U مهره شطرنج پر مسئولیت
intervertebral U واقع در میان مهره ها
bead U دانه تسبیحی مهره
locknut U مهره پشت بند
block counting test U ازمون مهره شماری
lock nut U مهره پشت گیر
joint bolt U پیچ و مهره اتصالی
english thread U پیچ و مهره انگلیسی
intervertebral U بین مهره داران
check lock U مهره پشت گیر
condyloid U مانند مهره استخوان
check nut U مهره پشت گیر
countersink nut U مهره خزینه دار
slotted round nut U مهره چاک دار
cross hole nut U مهره با سوراخ عرضی
centrum U مرکز بدن مهره داران
crown U ستیغ نیمرخ مهره طاق
crowns U ستیغ نیمرخ مهره طاق
desperado U مهره از بین رفتنی شطرنج
axis U محور تقارن مهره اسه
spinal columns U تیره پشت ستون مهره
spinal column U تیره پشت ستون مهره
jam nut U نوعی مهره قفلی نازک
wing nut U پیچ و مهره دارای جاانگشتی
rhachitis U اماس یا ورم مهره پشت
ringbolt U سوراخ حلقه دار مهره
ballot U مهره رای وقرعه کشی
rachitis U اماس یا ورم مهره پشت
balloted U مهره رای وقرعه کشی
ballots U مهره رای وقرعه کشی
naris U سوراخ بینی مهره داران
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
toe U انگشت پای مهره داران جای پا
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
to make a move U پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
toes U انگشت پای مهره داران جای پا
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
mutton chop U دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com