Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
closed traverse
U
پیمایش بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free form
U
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
mensuration
U
پیمایش
scan
U
پیمایش
scans
U
پیمایش
scale factor
U
پیمایش
scan line
U
خط پیمایش
surveyed
U
پیمایش
traversal
U
پیمایش
scanned
U
پیمایش
scaling
U
پیمایش
survey
U
پیمایش
surveys
U
پیمایش
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
fathomable
U
قابل پیمایش
closing
U
بستن پیمایش
spanless
U
پیمایش ناپذیر
optical scanning
U
پیمایش نوری
immeasurability
U
پیمایش ناپذیری
open travers
U
پیمایش باز
fathomable
U
پیمایش پذیر
directional traverse
U
پیمایش سمتی
scan area
U
ناحیه پیمایش
mensurability
U
پیمایش پذیری
immeusurableness
U
پیمایش ناپذیری
traverse
U
پیمایش کردن
traverses
U
پیمایش کردن
traverse leg
U
ساق پیمایش
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
traversing
U
پیمایش کردن
gaugeable
U
پیمایش پذیر
traverse leg
U
شاخه پیمایش
traversed
U
پیمایش کردن
scan path
U
مسیر پیمایش
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
surveyor's level
U
تراز مساحی یا پیمایش
traverseal
U
عمل طی کردن پیمایش
cursive scanning
U
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
padding
U
پیمایش لایه گذاری
geodetically
U
موافق قاعده پیمایش
immeasurable
U
پیمایش ناپذیر بیکران
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
closing azimuth error
U
اشتباه گرای بستن پیمایش
backtracking
U
عمل پیمایش معکوس یک لیست
immeasurably
U
بطور غیر قابل پیمایش
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
chain survey
U
پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
mensurable
U
قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
thunderscan
U
یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
refresh display cycle
U
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
traingulation
U
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
hypsometry
U
پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
opisometer
U
الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
raster scan
U
ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
trusser
U
بسته
solids
U
بسته
packed
بسته ای
packets
U
بسته
clotted
U
بسته
jellied
U
بسته
packet
U
بسته
datagram
U
یچ بسته
solid
U
بسته
kits
U
بسته
pack box
U
بسته
connected
U
بسته
interdependent
U
به هم بسته
packaged
U
بسته
package
U
بسته
grumous
U
بسته
shook
U
بسته
ice bound
U
یخ بسته
packages
U
بسته
kit
U
بسته
parcels
U
بسته
pent
U
بسته
parcel
U
بسته
fardel
U
بسته
barred
U
بسته
imperforate
U
بسته
bagful
U
یک بسته
clotty
U
بسته
packs
U
بسته
corked
U
بسته
shut
U
بسته
shutting
U
بسته
pinioned
U
کت بسته
bundling
U
بسته
stack
U
بسته
bundles
U
بسته
stacked
U
بسته
stacks
U
بسته
bundle
U
بسته
closed
U
بسته
crossed chaque
U
چک بسته
pack
U
بسته
logical
U
یچ بسته
uncrossed
U
بسته
strikebound
U
بسته
bunged up
U
بسته
crossed cheque
U
چک بسته
fronted
U
صف بسته
curdy
U
بسته
shuts
U
بسته
closed subroutine
U
زیرروال بسته
blocked opening
U
درگاه بسته
case numbers
U
شماره بسته ها
homogamy
U
زناشویی بسته
closed area
U
منطقه بسته
dunnage
U
بسته بندی
packaged
U
بسته بندی
closed mind
U
ذهن بسته
blind fold
U
با چشم بسته
closed routine
U
روال بسته
closed society
U
جامعه بسته
closed network
U
شبکه بسته
flat pack
U
بسته مسطح
closed economy
U
اقتصاد بسته
closed game
U
بازی بسته
closed fist
U
مشت بسته
closed group
U
گروه بسته
packets
U
بسته کوچک
box trail
U
سهم بسته
food packet
U
بسته غذایی
grume
U
خون بسته
package
U
بسته بندی
bound electron
U
الکترون بسته
closed file
U
فایل بسته
bound charge
U
بار بسته
closed loop
U
حلقه بسته
closed file
U
ستون بسته
shook
U
بسته کردن
gelidity
U
بسته شدگی
as the case may be
U
بسته بمورد
blindfold
U
چشم بسته
closed shop
U
سیستم بسته
tongue-tied
U
زبان بسته
closed circuit
U
مدار بسته
cruor
U
خون بسته
dogs
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
congealable
U
بسته شدنی
dog
U
دفاع بسته
blindfolded
U
چشم بسته
blindfolding
U
چشم بسته
blindfolds
U
چشم بسته
closed shops
U
سیستم بسته
coil of rope
U
بسته طناب
coagulum
U
خون بسته
disk pack
U
گرده بسته
disk pack
U
بسته دیسک
close column
U
ستون بسته
disk pack
U
گروه بسته
closed system
U
سیستم بسته
closed system
U
نظام بسته
aleatory
U
بسته به بخت
application package
U
بسته کاربردی
closed variation
U
واریاسیون بسته
kits
U
بسته لوازم
assumed
U
بخود بسته
finite universe
U
جهان بسته
kit
U
بسته لوازم
closed universe
U
جهان بسته
closed system
U
سازگان بسته
van
U
کامیون سر بسته
vans
U
کامیون سر بسته
packages
U
بسته بندی
icebound
U
یخ بند یخ بسته
set in
U
بسته شدن
to shut down
U
بسته شدن
armfuls
U
یک بغل یک بسته
armful
U
یک بغل یک بسته
closures
U
بسته شدن
closure
U
بسته شدن
clogging
U
بسته شدن
young ice
U
یخ تازه بسته
unopened
U
بسته - بازنشده
survival pack
U
بسته نجات
barred
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
locked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
disabled
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
shut down
U
بسته شدن
shut in personality
U
شخصیت بسته
shutt down
U
بسته شدن
packet
U
بسته کوچک
closed
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
blocked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
barricaded
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com