Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lateral tell
U
پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
phugoid oscillation
U
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
traversing
U
حرکت عرضی یا مورب
traverses
U
حرکت عرضی یا مورب
traversed
U
حرکت عرضی یا مورب
traverse
U
حرکت عرضی یا مورب
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
barriers
U
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barrier
U
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
to taxi to a standstill
U
حرکت آخر تا به ایست رسیدن
[هواپیما]
heading
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
yaw
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
The aircrafts was flying in a northerly direction.
U
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
yawed
U
پهلو بپهلو حرکت دادن هواپیما
desired leading
U
سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
headings
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
liner
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liners
U
باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
crab angle
U
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
block time
U
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
canards
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard
U
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
crossbars
U
خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar
U
خط عرضی صلیب میله عرضی
control surface angle
U
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
prophylaxis
U
پیشگیری
precaution
U
پیشگیری
preventive medicine
U
طب پیشگیری
precautions
U
پیشگیری
counter-measures
U
پیشگیری
prevention
U
پیشگیری
preemptive attack
U
تک پیشگیری
counter-measure
U
پیشگیری
prophylaxis
U
طب پیشگیری
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
buffer zones
U
منطقه پیشگیری
accident prevention
U
پیشگیری از حوادث
prophylactic
U
پیشگیری کننده
goby
U
طفره پیشگیری
premune
U
پیشگیری کننده
preventive maintenance
U
نگهداری پیشگیری
repercussion
U
دفع یا پیشگیری
lead time
U
زمان پیشگیری
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
An ounce of prevention is worth a pound of cure.
<proverb>
U
پیشگیری بهتر از درمانه.
An ounce of prevention is better than a pound of cure.
<proverb>
U
پیشگیری بهتر از درمانه.
preclusive buying
U
خرید پیشگیری کننده
lead angle
U
زاویه پیشگیری هدف
measure
U
اندازه اقدام پیشگیری
An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[Benjamin Franklin]
<proverb>
U
پیشگیری بهتر از درمانه.
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
chronic dose
U
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
force majeure
U
حادثه غیر قابل پیشگیری
lead
U
سیم واسطه زاویه پیشگیری
leads
U
سیم واسطه زاویه پیشگیری
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
lead pursuit
U
مسیر پیشگیری هواپیمای رهگیر مسیرپیشگیری هدف
windage
U
درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transect
U
بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
board of conciliation
U
هیاتی که برای پیشگیری وایجاد توافق بین کارگر وکارفرما انجام وفیفه میکند
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
cross
U
عرضی
traverse
U
عرضی
traversed
U
عرضی
crossest
U
عرضی
lateral
U
عرضی
crosses
U
عرضی
traverses
U
عرضی
crosser
U
عرضی
traversing
U
عرضی
crossbar
U
خط عرضی
crossbars
U
خط عرضی
transverse
U
عرضی
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
accident
U
صفت عرضی
shape of cross section
U
نیمرخ عرضی
cross roll
U
نورد عرضی
radial play
U
بازی عرضی
sag rod
U
مهار عرضی
cross piece
U
تیر عرضی
square ball
U
پاس عرضی
sides way
U
نوسان عرضی
phenomenally
U
عارضی عرضی
accidents
U
صفت عرضی
northing
U
مختصات عرضی
sagrod
U
مهار عرضی
cross trail
U
جاده عرضی
transverse section
U
مقطع عرضی
deflection sweep
U
درو عرضی
crossed belt
U
تسمه عرضی
cross traverse
U
تراورس عرضی
transverse bracing
U
تقویت عرضی
cross section
U
نیمرخ عرضی
cross section
U
برش عرضی
horizontal plane
U
صفحه عرضی
athwart
U
به طور عرضی
lateral forces
U
نیروهای عرضی
radial load
U
بار عرضی
cross linking
U
اتصال عرضی
baselinesman
U
خط نگهدار خط عرضی
transverse stress
U
تنش عرضی
lateral route
U
جاده عرضی
cross brace
U
گیره عرضی
transverse scale
U
مقیاس عرضی
transverse reinforcement
U
ارماتور عرضی
transverse joint
U
درز عرضی
transverse fault
U
گسل عرضی
timber
U
دنده عرضی
transverse crack
U
ترک عرضی
lateral shifts
U
تغییرات عرضی
transverse bulkhead
U
تیغه عرضی
transverse axis
U
محور عرضی
cross head
U
تیر عرضی
transverse acceleration
U
شتاب عرضی
cross section
U
مقطع عرضی
transversal wave
U
موج عرضی
cross beam
U
تیر عرضی
transverse valley
U
دره عرضی
cross brace
U
مهار عرضی
latitude band
U
نوار عرضی
leak coil
U
بوبین عرضی
cross hole
U
سوراخ عرضی
transverse plane
U
صفحه عرضی
transection
U
برش عرضی
collateral ganglia
U
عقدههای عرضی
lateral stability
U
پایداری عرضی
cross feed
U
تغذیه عرضی
cross fall
U
شیب عرضی
cross cut
U
برش عرضی
trimmed joist
U
تیر عرضی
latitude band
U
کمربند عرضی
transverse wave
U
موج عرضی
cross compartment
U
دهلیز عرضی
lateral tell
U
سبقت عرضی
transversal section
U
برش عرضی
profile
U
مقطع عرضی
accidentalism
U
فلسفه عرضی
abeam
U
جهت عرضی
profiles
U
مقطع عرضی
profiled
U
مقطع عرضی
profiling
U
مقطع عرضی
traversing fire
U
اتش عرضی
phenomenal
U
عارضی عرضی
frame
U
دنده عرضی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com