Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sack
U
پیراهن گشاد و کوتاه
sacked
U
پیراهن گشاد و کوتاه
sacks
U
پیراهن گشاد و کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blouses
U
پیراهن یاجامه گشاد
blouse
U
پیراهن یاجامه گشاد
bustier
U
پیراهن کوتاه زنانه
skivvy
U
زیر پیراهن وزیر شلواری کوتاه
carronade
U
یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
straddled
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddle
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
To walk with ones feet wide apart.
U
گشاد گشاد راه رفتن
She stared at him with wide eyes.
U
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
sark
U
پیراهن
shirt-tail
U
ته پیراهن
overdress
U
پیراهن رو
shirt
U
پیراهن
shirts
U
پیراهن
shirting
U
پیراهن
shirt-tails
U
ته پیراهن
shirttail
U
دامن پیراهن
shirt
U
پیراهن پوشیدن
shirtmaker
U
پیراهن دوز
t shirt
U
پیراهن بی یقه
shirts
U
پیراهن پوشیدن
jerseys
U
پیراهن ورزشی
tunicate
U
پیراهن پوش
sweatshirt
U
پیراهن ورزش
nightshirts
U
پیراهن خواب
tee shirt
U
پیراهن بی یقه
sweatshirts
U
پیراهن ورزش
tunicated
U
پیراهن پوش
shirt maker
U
پیراهن دوز
dickey
U
یقه پیراهن
jersey
U
پیراهن ورزشی
pull over
U
پیراهن کش ورزش
tunc
U
پیراهن نظامی
dicky
U
یقه پیراهن
shirttail
U
پشت پیراهن
nightshirt
U
پیراهن خواب
cuffs
U
سردست پیراهن مردانه
union suit
U
پیراهن و شلوار یکپارچه
cuffing
U
سردست پیراهن مردانه
cuffed
U
سردست پیراهن مردانه
dress shirt
U
پیراهن سفید مردانه
dress shirt
U
پیراهن عصر مردانه
cento
U
پیراهن چهل تکه
jersey
U
زیر پیراهن کشباف
dress shirt
U
پیراهن لباس رسمی
dress shirts
U
پیراهن سفید مردانه
dress shirts
U
پیراهن عصر مردانه
decolletage
U
پیراهن سینه باز
cuff
U
سردست پیراهن مردانه
raise cain
U
پیراهن عثمان کردن
dress shirts
U
پیراهن لباس رسمی
An open-neck shirt.
U
پیراهن سینه باز
jerseys
U
زیر پیراهن کشباف
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
maxi
U
پیراهن زنانه دامن بلند
midi
U
پیراهن زنانه با دامن متوسط
neck band
U
یخه پیراهن یا جامه دیگر
The shirt doesnt fit me.
U
این پیراهن اندازه ام نیست
to tuck one's shirt in
U
پیراهن را توی شلوار کردن
night shirt
U
پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
alb
U
پیراهن سفید و بلند کشیشان
sport shirt
U
پیراهن یقه باز ورزشی
he sold the shirt off his back
U
پیراهن تنش راهم فروخت
chemise
U
لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
hair shirt
U
پیراهن مویی که برای ریاضت میپوشند
she wears a shirt
U
پیراهن پوشیده است برتن دارد
madras
U
پیراهن درشت باف سفید نخی
broad
U
گشاد
straddle
U
گشاد با زی
broadest
U
گشاد
straddled
U
گشاد با زی
broader
U
گشاد
loose-fitting
U
گشاد
loose fitting
U
گشاد
reamer
U
گشاد کن
loosest
U
گشاد
loose
U
گشاد
wide
U
گشاد
straddles
U
گشاد با زی
widest
U
گشاد
wider
U
گشاد
looser
U
گشاد
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
shirt-tail
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
straddled
U
گشاد نشستن
bigmouthed
U
دهن گشاد
dilatant
U
گشاد شونده
wide mouthed
U
دهن گشاد
bell mouthed
U
دهن گشاد
straddle
U
گشاد نشستن
spacious
U
جامع گشاد
reaming
U
گشاد کردن
straddles
U
گشاد نشستن
slopping
U
شلوار گشاد
pajamas
U
شلوار گشاد
stretchier
U
گشاد شونده
dilating
U
گشاد کردن
dilate
U
گشاد کردن
stretchiest
U
گشاد شونده
stretchy
U
گشاد شونده
ream
U
گشاد کردن
slop
U
شلوار گشاد
slip-ons
U
لباس گشاد
slip on
U
لباس گشاد
slopped
U
شلوار گشاد
dilates
U
گشاد کردن
wide eyed
U
دارای چشم گشاد
clump block
U
قرقره دهان گشاد
capacious
U
گنجایش دار گشاد
carboy
U
تنگ دهن گشاد
mother hubbard
U
لباس گشاد زنانه
mason jar
U
کوزه دهن گشاد
astraddle
U
دارای پای گشاد
dalmatic
U
خرقه استین گشاد
Wellington
U
چکمه دهان گشاد
robe
U
لباس بلند و گشاد
varix variously
U
سیاهرگ گشاد شده
varicosity
U
گشاد شدگی سیاهرگ
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
to let out
U
افشاکردن گشاد کردن
jar
U
کوزه دهن گشاد
jar
U
شیشه دهن گشاد
wide-eyed
U
دارای چشم گشاد
jarred
U
کوزه دهن گشاد
jarred
U
شیشه دهن گشاد
oxford bags
U
شلوار خیلی گشاد
slack
U
کساد کردن گشاد
oxbags
U
شلوار خیلی گشاد
slackest
U
کساد کردن گشاد
robes
U
لباس بلند و گشاد
jars
U
شیشه دهن گشاد
slacks
U
کساد کردن گشاد
jars
U
کوزه دهن گشاد
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
bustier
U
پیراهن زیر تنگ و کرست مانند زنانه که تا کمر میآید
scrawling
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawled
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawl
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawls
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
risked
U
گشاد بازی بخطر انداختن
To spend recklessly ( prodigally ) .
U
گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
To widen a road .
U
جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
risking
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risk
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risks
U
گشاد بازی بخطر انداختن
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
straddle
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddled
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddles
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
These shoes are too big for me .
U
این کفشها برایم گشاد است
rochet
U
جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
raglan
U
پالتو استین گشاد سبک و فراخ
krater
U
کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
She likes loose - fitting dresses .
U
از لباس های گشاد خوشش نمی آید
varicosity
U
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
pajamas
U
جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
bloomer
U
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
chimere
U
خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
slopped
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
camisado
U
شبیخون لباس یا پیراهن علامت داری که هنگام شبیخون می پوشندتاطرفین یکدیگر رابشناسند
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
tunic
U
پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
tunics
U
پیراهن بی استین یا با استین که مردوزن میپوشیده اند
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
The position is over his head . he cannot cope with it .
U
این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
pygmies
U
قد کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
stocky
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
curtal
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
low
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
short
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com