English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
consecutive U پیاپی متوالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
continuously set vector U عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
succession U پیاپی
serials U پیاپی
successive U پیاپی
consecutive U پیاپی
successions U پیاپی
serial U پیاپی
serial access U دستیابی پیاپی
serial correlation U همبستگی پیاپی
biotic succession U پیاپی زیستی
vomiturition U استفراغ پیاپی
continuous reinforcement U تقویت پیاپی
serial numbers U شماره پیاپی
serializer U پیاپی ساز
serial feeding U خورش پیاپی
serial number U شماره پیاپی
successively U پیاپی پشت سر هم
uninterrupted U متوالی
successive <adj.> U متوالی
sequential U متوالی
succedaneous U متوالی
consecutive U متوالی
sequential <adj.> U متوالی
hand running U متوالی
series U متوالی
consecutive <adj.> U متوالی
successive U متوالی
continuous U متوالی
sequential U پی در پی متوالی
serial access memory U حافظه با دستیابی پیاپی
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
consecutive number of the chart U شماره پیاپی نقشه
bursts U گروهی از خطاهای پیاپی .
burst U گروهی از خطاهای پیاپی .
reel U متوالی پشت سر هم
reeled U متوالی پشت سر هم
reeling U متوالی پشت سر هم
reels U متوالی پشت سر هم
sequence control U کنترل متوالی
double U دواسترایک متوالی
thud U ضربههای متوالی
thudded U ضربههای متوالی
thudding U ضربههای متوالی
thuds U ضربههای متوالی
sequence checking U کنترل متوالی
doubled up U دواسترایک متوالی
doubled U دواسترایک متوالی
Successive Approximation U تقریب متوالی
successive intervals U فاصلههای متوالی
succedent U متاخر متوالی
continuous error U خطای متوالی
continuous data U دادههای متوالی
successive objective U هدفهای متوالی
bit stream U بیتهای متوالی
successive U متوالی مسلسل
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
meteoric shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
meteor shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
quick firer U تفنگی که پیاپی میتواندتیراندازی کند
serialized U نوبتی کردن پیاپی ساختن
pepper U فلفلی باضربات پیاپی زدن
peppering U فلفلی باضربات پیاپی زدن
peppers U فلفلی باضربات پیاپی زدن
serialising U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialises U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialize U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serialised U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializing U نوبتی کردن پیاپی ساختن
serializes U نوبتی کردن پیاپی ساختن
garlands U نیم پیچهای متوالی
successive reproductions method U روش بازسازیهای متوالی
days on end U چند روز متوالی
series resonant circuit U مدار رزنانس متوالی
fusillade U شلیک متوالی تیرباران
successive approximations method U روش تقریبهای متوالی
pitapat U با ضربههای تند و متوالی
garland U نیم پیچهای متوالی
subalternate U افسر جزء متوالی
method of successive approximations U روش تقریبهای متوالی
sample size U مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
continuous U سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند
Seven solid years. U هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
rat a tat tat U ضربات متوالی و تند زدن
the difference between the consecutive terms U اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
coherent U مرتب و دارای نظم متوالی
state succession U تعویض دولتهابه طور متوالی
rat a tat U ضربات متوالی و تند زدن
rat-a-tat U ضربات متوالی و تند زدن
downpour U فرو ریزی بارش متوالی
downpours U فرو ریزی بارش متوالی
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
KO's U با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
continous U متصل متوالی بدون وقفه
KO U با ضربات متوالی از میدان بدرکردن
rat a tat tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
rat-a-tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
pit a pat U با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
rat a tat U صدای ناشی ازضربات تند و متوالی
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
surface interval U فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
splice U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
spliced U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splices U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splicing U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
alliteration U اغاز چند کلمه پیاپی با یک حرف متشابه الصورت
tamp U بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
sprocket U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket wheel U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
defragmentation U سازماندهی مجدد فایل ها روی شیاری دیسک سخت به صورت پیاپی
data logging U ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
bytes U ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
byte U ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
jabber U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbered U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbering U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbers U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
optical U شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
perforations U خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
soaks U اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soak U اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
sequential U حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
lockout U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockouts U مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
permanent U تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
word U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
worded U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
wraparound U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
word wrap U سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com