Perdic | پیام تلگرافی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	radiotelegram U	پیام تلگرافی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	radiogram U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	radiograms U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
Other Matches

	he sent me a wire U	تلگرافی برای من فرستاد تلگرافی بمن مخابره کرد
	InBox U	خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
	challenge and reply U	ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
	piggybacking U	استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
	InBox U	پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
	quoting U	خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
	authentication U	استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
	prompted U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	prompt U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	prompts U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	receipt notification U	خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
	UA U	نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
	codress U	نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
	anagrams U	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
	anagram U	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
	telegraphy U	تلگرافی
	telegraphic U	تلگرافی
	morse code U	کد تلگرافی
	telegrahic U	تلگرافی
	polynomial code U	سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
	Teletypes U	دورنویس تلگرافی
	Teletype U	دورنویس تلگرافی
	telegraphed U	مخابره تلگرافی
	telegraphic transfer U	انتقال تلگرافی
	telegraphic message U	مخابره تلگرافی
	telegraphic frequency U	فرکانس تلگرافی
	telegraph signal U	علامت تلگرافی
	telegraphic address	آدرس تلگرافی
	telegraphs U	مخابره تلگرافی
	telegrams U	مخابره تلگرافی
	telecommunications U	مخابرات تلگرافی
	telegraphic U	تلگرافی مختصر
	telegram U	مخابره تلگرافی
	telecommunications U	ارتباط تلگرافی
	telegraph U	مخابره تلگرافی
	telegraphing U	مخابره تلگرافی
	ended U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	end U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	ends U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	teleprocessing U	دستگاه تایپ تلگرافی
	teleprinters U	ماشین تحریر تلگرافی
	cable match U	رویارویی تلگرافی شطرنج
	teleprinter U	ماشین تحریر تلگرافی
	morsecode U	علائم رمز تلگرافی مرس
	cable U	پیغام تلگرافی تلگراف زدن
	groups U	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
	cabled U	پیغام تلگرافی تلگراف زدن
	cashed U	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
	cashing U	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
	teletypewriter U	دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
	cash U	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
	group U	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
	cashes U	حواله پستی تلگرافی یا بانکی
	MTA U	نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
	wilco U	پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
	service message U	پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
	cross fire U	تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
	phototelegraphyt U	مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
	way station U	ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
	teleprocessing U	تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
	multiplex telegraphy U	دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
	acknowledging U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	acknowledge U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	acknowledges U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	teleprinter U	تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
	teleprinters U	تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
	black concept U	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
	mssg U	پیام
	signalled U	پیام
	i signal U	پیام ای
	signal U	پیام
	signaled U	پیام
	messages U	پیام
	message U	پیام
	som U	اغاز پیام
	communicator U	پیام دهنده
	transmission U	ارسال پیام
	signal center U	مرکز پیام
	routine message U	پیام عادی
	telephone message U	پیام تلفنی
	general message U	پیام عمومی
	body U	متن پیام
	signal generator U	پیام ساز
	code message U	پیام رمز
	start of message U	اغاز پیام
	encode U	کد کردن پیام
	signal tracing U	ردگیری پیام
	encodes U	کد کردن پیام
	clear text U	پیام کشف
	senders U	فرستنده پیام
	transmissions U	ارسال پیام
	heading U	سرلوحه پیام
	headings U	سرلوحه پیام
	maydays U	پیام اضطراری
	mayday U	پیام اضطراری
	wilco U	پیام را فهمیدم
	brightness signal U	پیام روشنایی
	beginning of message U	شروع پیام
	to send a message U	پیام فرستادن
	basegram U	پیام از ساحل
	sender U	فرستنده پیام
	blanking signal U	پیام خاموشی
	burst pedestal U	پایه پیام
	color burst pedestal U	پایه پیام
	video signal U	پیام ویدئو
	plain text U	پیام کشف
	bury U	کد کردن پیام
	message heading U	عنوان پیام
	message feedback U	بازخورد پیام
	message center U	مرکز پیام
	message book U	دفتر پیام
	buries U	کد کردن پیام
	intelligence signal U	پیام خبری
	procedure message U	پیام معمولی
	ending U	خاتمه پیام
	immediate message U	پیام فوری
	endings U	خاتمه پیام
	message queuing U	صف بندی پیام
	message retrieval U	استخراج پیام
	plaindress U	پیام کشف
	privacy U	استقلال پیام
	procedure message U	پیام عادی
	monochrome signal U	پیام تکرنگ
	meteorological message U	پیام هواسنجی
	burying U	کد کردن پیام
	message switching U	پیام گزینی
	message source U	منشاء پیام
	message source U	منبع پیام
	message retrieval U	بازیابی پیام
	heliogram U	پیام افتابی
	bodies U	متن پیام
	q signal U	پیام کیو
	cryptogram U	پیام پنهانی
	diagnostic massage U	پیام تشخیصی
	ems dispatch U	پیام امس
	drafter U	نویسنده پیام
	drafter U	منشی پیام
	dummy message U	پیام فریبنده
	dummy message U	پیام دروغی
	end of massage U	انتهای پیام
	end of message U	انتهای پیام
	flash message U	پیام انی
	fox message U	پیام دوباره
	error message U	پیام خطانما
	decoded U	کشف کردن پیام
	decode U	کشف کردن پیام
	radios U	پیام رادیویی فرستادن
	decipher U	ماشین کشف پیام
	originators U	اقدام کننده پیام
	radio U	پیام رادیویی فرستادن
	wrong U	پیام صحیح نیست
	addresses U	نشانی گیرنده پیام
	classification U	طبقه بندی پیام
	radioed U	پیام رادیویی فرستادن
	decodes U	کشف کردن پیام
	radioing U	پیام رادیویی فرستادن
	encode U	رمز کردن پیام
	classifications U	طبقه بندی پیام
	encodes U	رمز کردن پیام
	addressed U	نشانی گیرنده پیام
	address U	نشانی گیرنده پیام
	wrong U	پیام غلط است
	multiple address message U	پیام چند ادرسه
	eom U	انتهای پیام essage
	enciphere U	رمز کردن پیام
	drafter U	انشا کننده پیام
	delivery groups U	گروه معروف پیام
	composite television signal U	پیام مرکب تلویزیونی
	composite color signal U	پیام رنگی مرکب
	roger U	مفهوم شد پیام را گرفتم
	color gate U	دریچه پیام رنگی
	flash message U	پیام برق اسا
	radiographic U	پیام رادیوتلگرافی فرستادن
	r y signal U	پیام روشنایی ار ایگرگ
	minus color signal U	پیام رنگی منفی
	message switching center U	مرکز گزینش پیام
	message precedence U	ارجحیت ارسال پیام
	message book U	دفتر یادداشت پیام
	massage accounting U	ثبت اطلاعات پیام ها
	proforma U	پیام پیش نویس
	psychogram U	پیام نوشته روح
	helio U	ایینه مخابره پیام
	color difference signal U	پیام اختلاف رنگ
	signal to noise ratio U	نسبت پیام به همهمه
	g y signal U	پیام روشنایی جی ایگرگ
	time of origin U	زمان ارسال پیام
	transmission security U	تامین ارسال پیام
	signal electrode U	الکترد پیام ساز
	radiograms U	مخابره پیام با بی سیم
	radiogram U	مخابره پیام با بی سیم
	wrongs U	پیام غلط است
	wrongs U	پیام صحیح نیست
	wronging U	پیام غلط است
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	b y signal b y U	پیام روشنایی ب- ایگرگ
	burst gate U	لامپ پیام گذار
	som U	شروع پیام essage
	synchronizing signal U	پیام همزمان ساز
	cipher text U	متن پیام رمز
	chrominance signal U	پیام رنگ تابی