Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
batting
U
پنبه حلاجی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
willy
U
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
Other Matches
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
carding
U
حلاجی
fleece
U
پشم حلاجی نشده
asbestos
U
پنبه نسوز پنبه کوهی
The ball is in your court.
<idiom>
U
حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
carding brush
U
شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
collodion
U
پنبه
carder
U
پنبه زن
cotton
U
پنبه
cotton yarn
U
نخ پنبه
cottons
U
پنبه
cotton wool
U
پنبه لایی
abiston
U
پنبه نسوز
abiston
U
پنبه کوهی
cotton plant
U
درخت پنبه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
bobber
U
چوب پنبه
asbestus
U
سنگ پنبه
asbestus
U
پنبه کوهی
asbestus
U
پنبه نسوز
cotton waste
U
ضایعات پنبه
asbeston
U
پنبه نسوز
absorbent cotton
U
پنبه هیدروفیل
floers of zinc
U
پنبه روی
cotton plant
U
بوته پنبه
cotton plantation
U
پنبه زار
guncotton
U
باروت پنبه
nitro cotton
U
باروت پنبه
floss
U
پنبه ابریشمی
miuntain flax
U
پنبه کوهی
miuntain flax
U
سنگ پنبه
Egyptian cotton
U
پنبه مصری
phellem
U
چوب پنبه
pyrocellulose
U
پنبه باروتی
pyrocotton
U
پنبه باروتی
To cut ones head with cotton .
<proverb>
U
با پنبه سر بریدن .
oxide zine
U
پنبه روی
cotton plantation
U
پنبه کاری
cotton seed
U
پنبه دانه
cotton seed
U
تخم پنبه
paper tiger
U
پهلوان پنبه
cottonseed
U
تخم پنبه
cottonseed
U
پنبه دانه
earth flax
U
پنبه کوهی
rock cork
U
پنبه کوهی
feeding cloth
U
پنبه رسان
paper tigers
U
پهلوان پنبه
stopper
U
چوب پنبه
cork
U
چوب پنبه
pods
U
قوزه پنبه
pod
U
قوزه پنبه
bullying
U
پهلوان پنبه
bully
U
پهلوان پنبه
asbestos
U
پنبه نسوز
stoppers
U
چوب پنبه
cash crops
U
پنبه وتنباکو
asbestos
U
پنبه کوهی
bullied
U
پهلوان پنبه
bullies
U
پهلوان پنبه
cotton wool
U
لایی پنبه
lint
U
ضایعات پنبه
bravado
U
پهلوان پنبه
floats
U
چوب پنبه
floated
U
چوب پنبه
float
U
چوب پنبه
cards
U
پنبه زنی
card
U
پنبه زنی
corks
U
چوب پنبه
cotton-waste
U
آشغال و ضایعات پنبه
maco
U
پنبه درجه یک مصری
cotton-mills
U
کارخانه ریسندگی پنبه ای
tampons
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
mountain cork
U
یکجور پنبه کوهی
loggerhead
U
نوعی افت پنبه
pourpoint
U
لحاف پنبه دار
mallow
U
پنیرک پنبه ایرانی
ginning
U
پنبه پاک کنی
comber
U
ماشین پنبه زنی
basic crops
U
پنبه تنباکو و برنج
asbestos cement
U
سیمان پنبه نسوز
asbestos cement
U
سیمان پنبه کوهی
asbestine
U
مانند پنبه نسوز
tampon
U
پنبه یا کهنه قاعدگی
bungs
U
چوب پنبه بشکه
bunging
U
چوب پنبه بشکه
bunged
U
چوب پنبه بشکه
bung
U
چوب پنبه بشکه
cork borer
U
چوب پنبه سوراخ کن
cork oak
U
درخت چوب پنبه کش
stopper
U
باچوب پنبه بستن
stoppers
U
باچوب پنبه بستن
kapok
U
چوب پنبه سبک
cottonseed oil
U
روغن پنبه دانه
gin
U
پنبه را پاک کردن
gins
U
پنبه را پاک کردن
cotton gin
U
ماشین پنبه پاک کن
cotton cake
U
کنجاره پنبه دانه
corked
U
چوب پنبه دار
bundle
U
بقچه کلاف پشم یا پنبه
angola yarn
U
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
cotton grade
U
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
the cork went off with apop
U
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
gin
U
ماشین پنبه پاک کنی
quilting
U
پنبه دار پارچه لحافی
phellogen
U
لایه چوب پنبه ساز
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
asbestos mica
U
عایق پنبه نسوز و میکا
subereous
U
از چوب پنبه گرفته شده
peasecod
U
جلونیم تنه پنبه دار
gins
U
ماشین پنبه پاک کنی
vegetable fiber
U
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
mildew
U
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
pourpoint
U
لباس لایه داریا پنبه دار
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
cork
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
absorption
U
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
suberin
U
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
To pay no heed . To be inattentive .
U
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
cloop
U
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
to bung up
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
corks
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
to bung
U
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
natural fiber
U
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
gossypol
U
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncorking
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
waxing cork
U
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
uncorks
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit
U
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
willow
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
willows
U
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok
U
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
uncork
U
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
cotton-wool yarn
U
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
Milco
U
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swab
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
peascod
U
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swabs
U
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
distaff
U
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
kamptulicon
U
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
drafting
U
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
steeve
U
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
staple
U
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank
U
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
corkscrew rule
U
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
scutch
U
پنبه زنی کردن پهن کردن
corks
U
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork
U
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot
U
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure
U
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber
U
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com