English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swab U پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs U پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
waxing cork U چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
swob U چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
To open somebodys eyes to something. U چشم وگوش کسی را باز کردن
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
drylot U محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
distaff U فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
To glean information . To nose around . U سر وگوش آب دادن
tallow U پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
catgut U روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
marquetry U تزئین باچوب وگوش ماهی
marqueterie U تزئین باچوب وگوش ماهی
bay U یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
asbestos U پنبه نسوز پنبه کوهی
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
joggled U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
gin U پنبه را پاک کردن
gins U پنبه را پاک کردن
scutch U پنبه زنی کردن پهن کردن
uncork U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked U چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
stow away U مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
taxidermist U ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
twiddles U باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddle U باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddling U باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled U باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
To turn on the light(radio, T. V). U چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
To turn off the lights. (T. V. ,radio). U چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
to listen with rapt attention U با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
lotions U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
steeve U خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
willy U ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
shingle U توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
cotton yarn U نخ پنبه
collodion U پنبه
carder U پنبه زن
cottons U پنبه
cotton U پنبه
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
crunch U صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches U صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched U صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
bullies U پهلوان پنبه
absorbent cotton U پنبه هیدروفیل
cotton plant U بوته پنبه
asbestos U پنبه نسوز
cotton plant U درخت پنبه
asbestos U پنبه کوهی
asbestus U پنبه نسوز
asbestus U پنبه کوهی
asbestus U سنگ پنبه
cork U چوب پنبه
abiston U پنبه نسوز
bully U پهلوان پنبه
bullied U پهلوان پنبه
cotton wool U لایی پنبه
oxide zine U پنبه روی
corks U چوب پنبه
stopper U چوب پنبه
cotton wool U پنبه لایی
bravado U پهلوان پنبه
stoppers U چوب پنبه
bullying U پهلوان پنبه
floers of zinc U پنبه روی
abiston U پنبه کوهی
cash crops U پنبه وتنباکو
To cut ones head with cotton . <proverb> U با پنبه سر بریدن .
floss U پنبه ابریشمی
miuntain flax U سنگ پنبه
paper tiger U پهلوان پنبه
cotton waste U ضایعات پنبه
cotton seed U تخم پنبه
nitro cotton U باروت پنبه
miuntain flax U پنبه کوهی
guncotton U باروت پنبه
feeding cloth U پنبه رسان
phellem U چوب پنبه
Egyptian cotton U پنبه مصری
pyrocotton U پنبه باروتی
lint U ضایعات پنبه
pyrocellulose U پنبه باروتی
cards U پنبه زنی
paper tigers U پهلوان پنبه
cottonseed U پنبه دانه
cottonseed U تخم پنبه
pod U قوزه پنبه
pods U قوزه پنبه
cotton seed U پنبه دانه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
floated U چوب پنبه
cotton plantation U پنبه زار
floats U چوب پنبه
asbeston U پنبه نسوز
bobber U چوب پنبه
cotton plantation U پنبه کاری
card U پنبه زنی
float U چوب پنبه
earth flax U پنبه کوهی
rock cork U پنبه کوهی
bunged U چوب پنبه بشکه
bunging U چوب پنبه بشکه
stopper U باچوب پنبه بستن
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
loggerhead U نوعی افت پنبه
kapok U چوب پنبه سبک
stoppers U باچوب پنبه بستن
bungs U چوب پنبه بشکه
cotton cake U کنجاره پنبه دانه
corked U چوب پنبه دار
bung U چوب پنبه بشکه
batting U پنبه حلاجی شده
comber U ماشین پنبه زنی
tampon U پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestos cement U سیمان پنبه نسوز
maco U پنبه درجه یک مصری
asbestine U مانند پنبه نسوز
cork oak U درخت چوب پنبه کش
cotton-mills U کارخانه ریسندگی پنبه ای
cork borer U چوب پنبه سوراخ کن
tampons U پنبه یا کهنه قاعدگی
pourpoint U لحاف پنبه دار
mallow U پنیرک پنبه ایرانی
cotton gin U ماشین پنبه پاک کن
cottonseed oil U روغن پنبه دانه
ginning U پنبه پاک کنی
cotton-waste U آشغال و ضایعات پنبه
asbestos cement U سیمان پنبه کوهی
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
to send round the hat U برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
gin U ماشین پنبه پاک کنی
bundle U بقچه کلاف پشم یا پنبه
angola yarn U نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
quilting U پنبه دار پارچه لحافی
gins U ماشین پنبه پاک کنی
seed wool U پنبه خام یاپاک نکرده
phellogen U لایه چوب پنبه ساز
the cork went off with apop U چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
peasecod U جلونیم تنه پنبه دار
subereous U از چوب پنبه گرفته شده
vegetable fiber U الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
cellulose U الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
absorption U میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
corks U بافت چوب پنبه درخت بلوط
pyroxilin U یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
to bung up U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cloop U صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
suberin U ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
pourpoint U لباس لایه داریا پنبه دار
he undid what i had done U انچه من رشته بودم او پنبه کرد
To pay no heed . To be inattentive . U پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
to bung U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cork U بافت چوب پنبه درخت بلوط
et cetera U وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . U وغیره وغیره
etcaetera U وغیره
B register U 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
natural fiber U الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
willows U درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol U رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
snowsuit U لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
willow U درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com