Perdic | پردازش تصویر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 218 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	image processing U	پردازش تصویر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	exception U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	exceptions U	ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر
	image	[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
	images U	سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
	regenerate U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	regenerated U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	regenerates U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	regenerating U	1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
	tracing U	تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
	tracings U	تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
	selection U	نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
	selections U	نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
	flatbed U	ماشین چاپ یا اسکن که کاغذ یا تصویر را در یک سطح صاف در حین پردازش قرار میدهد
	grabber U	مدار دیجیتالی سریع که یک تصویر تلویزیونی را در حافظه نگه می دارد تا بعدا توسط کامپیوتر پردازش شود
	multimedia U	پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
	processor U	سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
Other Matches

	postprocessor U	برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
	tweening U	محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
	crops U	کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
	crop U	کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
	cropped U	کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
	picturing U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	picture U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	pictured U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	pictures U	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
	acrobats U	که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
	videos U	متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
	videoing U	متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
	videoed U	متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
	video U	متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
	acrobat U	که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
	photocomposition U	کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
	image	[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
	images U	تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
	interactive processing U	پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
	flickered U	تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
	flickers U	تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
	flicker U	تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
	backing U	رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
	spherization U	جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
	lossless compression U	روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
	batch U	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
	batches U	1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
	gpr U	ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
	edp U	پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
	refresh U	بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
	refreshed U	بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
	auto U	الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
	autos U	الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
	refreshes U	بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
	pipeline U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	pipelines U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	persistence U	مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
	hypertext U	روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
	pen drawing U	تصویر خطی تصویر مدادی
	orthographic U	تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
	centralized data processing U	پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
	distributed processing system U	سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
	backgrounds U	تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
	background U	تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
	image dissector tube U	لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
	raster scan U	ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
	images U	نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
	image formation U	تولید تصویر تصویر
	in line processing U	پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
	scan U	درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
	scanned U	درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
	scans U	درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
	post processing U	پس پردازش
	massaged U	پردازش داده
	word processing U	پردازش کلمه
	text processing U	پردازش متن
	processing unit U	واحد پردازش
	massage U	پردازش داده
	random probing U	پردازش تصادفی
	random processing U	پردازش تصادفی
	real time processing U	پردازش بلادرنگ
	massaging U	پردازش داده
	distrubuted processing U	پردازش توزیعی
	parallel processing U	پردازش موازی
	document processing U	پردازش مدرک
	processing symbol U	علامت پردازش
	running in parallel U	پردازش موازی
	serial processing U	پردازش سری
	serial processing U	پردازش نوبتی
	direct processing U	پردازش مستقیم
	transaction oriented processing U	پردازش تغییرگرا
	stacked job processing U	پردازش پشته یی
	sequential processing U	پردازش ترتیبی
	file processing U	پردازش فایل
	picture processing U	پردازش تصویری
	preprocessing U	پیش پردازش
	massages U	پردازش داده
	priority processing U	پردازش اولیه
	teleprocessing U	پردازش از دور
	processing program U	برنامه پردازش
	simultaneous processing U	پردازش همزمان
	continuous processing U	پردازش پیوسته
	processes U	پردازش کردن
	batch processing U	پردازش دستهای
	preprocessor U	پیش پردازش
	concurrent processing U	پردازش همزمان
	data processing U	پردازش داده ها
	process U	پردازش کردن
	information processing U	پردازش اطلاعات
	list processing U	پردازش لیست
	background processing U	پردازش زمینهای
	command processing U	پردازش دستورالعمل
	imagery U	تصویر
	afterimage U	رد تصویر
	picture U	تصویر
	projections U	تصویر
	grating U	در تصویر
	likenesses U	تصویر
	likeness U	تصویر
	gratings U	در تصویر
	projection U	تصویر
	portraits U	تصویر
	pictures U	تصویر
	illustrations U	تصویر
	illustration U	تصویر
	pictured U	تصویر
	scenography U	تصویر
	portrait U	تصویر
	picturing U	تصویر
	portrayal U	تصویر
	vignettes U	تصویر
	images U	تصویر
	skew U	تصویر کج
	shapes U	تصویر
	skews U	تصویر کج
	shape U	تصویر
	portrayals U	تصویر
	icon U	تصویر
	icons U	تصویر
	ikons U	تصویر
	vignette U	تصویر
	skewing U	تصویر کج
	image U	تصویر
	image line U	خط تصویر
	delineation U	تصویر
	multiprocessing U	پردازش چند گانه
	idp U	پردازش داده مجتمع
	natural language processing U	پردازش زبان طبیعی
	lisped U	لیسپ پردازش لیست
	electronic data processing U	پردازش الکترونیکی داده
	multiple job processing U	پردازش چند کاره
	list processing langauge U	زبانهای پردازش لیست
	data processing manager U	مدیر پردازش داده
	lisps U	لیسپ پردازش لیست
	mechanical data processing U	پردازش داده مکانیکی
	information processing center U	مرکز پردازش اطلاعات
	information processing carriculum U	دوره پردازش اطلاعات
	foreground processing U	پردازش پیش صحنی
	integrated data processing U	پردازش داده مجتمع
	unit central processing U	واحد پردازش مرکزی
	decentralized data processing U	پردازش داده نامتمرکز
	demand processing U	پردازش بر اساس نیاز
	digital signal processing U	پردازش دیجیتالی سیگنال
	ddp U	پردازش داده توزیعی
	computer processing cycle U	چرخه پردازش کامپیوتر
	scientific data processing U	پردازش داده علمی
	word processing center U	مرکز پردازش کلمه
	lisping U	لیسپ پردازش لیست
	word processing operator U	متصدی پردازش کلمه
	tp U	پردازش از راه دور
	sort merge program U	پردازش تعمیم یافته
	teleprocessing U	پردازش از راه دور
	data processing system U	سیستم پردازش داده
	administrative data processing U	پردازش دادههای اداری
	data processing management U	مدیریت پردازش داده
	data processing cycle U	چرخه پردازش داده
	string processing languages U	زبانهای پردازش رشته
	data processing center U	مرکز پردازش داده
	data processing technology U	تکنولوژی پردازش داده
	adp U	پردازش داده اتوماتیک
	adp U	پردازش داده خودکار
	word processing program U	برنامه پردازش کلمه
	data file processing U	پردازش فایل داده
	automatic data processing U	پردازش خودکار داده ها
	word processing system U	سیستم پردازش کلمه
	remote processing U	پردازش از راه دور
	wps U	انجمن پردازش کلمه
	central processing unit U	واحد پردازش مرکزی
	lisp U	لیسپ پردازش لیست
	word processing society U	انجمن پردازش کلمه
	word processing supervisor U	نافر پردازش کلمه
	image element U	نقطه تصویر
	clear picture U	تصویر واضح
	image cintraction U	شکستگی تصویر
	composite video U	تصویر ترکیبی
	image cintraction U	انقباض تصویر
	sharp picture U	تصویر واضح
	mental image U	تصویر ذهنی
	illustration U	تصویر عکس
	double U	تصویر قرینه
	image formation U	تصویر سازی
	clear picture U	تصویر شفاف
	card image U	تصویر کارت
	tearing U	پارگی تصویر
	sharp picture U	تصویر شفاف
	sharp image U	تصویر شفاف
	screens U	صفحه تصویر
	image contrast U	کنتراست تصویر
	image distortion U	اعوجاج تصویر
	image distortion U	شکستگی تصویر
	image distance U	عرض تصویر
	hue U	تصویر فاهر
	image U	تصویر کردن
	body image U	تصویر بدن
	image detail U	جزء تصویر
	image deflection U	انحراف تصویر
	hues U	تصویر فاهر
	macrograph U	خط و تصویر درشت
	image drift U	رانش تصویر
	memory image U	تصویر یاد