English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arrears U پرداختهای معوق
annuity U پرداختهای سالانه
coupon payments U پرداختهای کوپنی
transfer payments U پرداختهای انتقالی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
cash plans U طرح پرداختهای نقدی
progress payments U پرداختهای پیشرفت کار
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
deferred payment credit U اعتبار برای پرداختهای معوق
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
net tax revenue U مالیات منهای پرداختهای انتقالی
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
step restart U شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
normative economics U اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
single step U تک مرحلهای
phasic U مرحلهای
multi stage U چند مرحلهای
multistage U چند مرحلهای
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
step reaction polymerization U بسپارش مرحلهای
phases U مرحلهای کردن
PM U تلفیق مرحلهای
stepwise regression U رگرسیون مرحلهای
phase U مرحلهای کردن
step growth polymerization U بسپارش مرحلهای
step polymerization U بسپارش مرحلهای
phased U مرحلهای کردن
stepwise polymerization U بسپارش مرحلهای
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
phasic stretch reflex U بازتاب کشش مرحلهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
stepwise formation constant U ثابت تشکیل مرحلهای
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
sequence curcuit U مدار چند مرحلهای
multilevel addressing U ادرس دهی چند مرحلهای
one pass assambler U همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
polyphase sort U جور کردن چند مرحلهای
dash U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashes U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
phaseout U توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
lunt U کبریتی که بکندی اتش میگیرد
the freak takes him U وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
candlelit U اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
homing phase U مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
quantity allowance U تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
binding time U زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
it is ridiculously small U بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
one for one U مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
cross to bear/carry <idiom> U رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
geomancer U کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
perfect infinitive U مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
solariums U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroke U مرحله
stroking U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
step U مرحله
process U مرحله
phase U مرحله
grade U مرحله
grades U مرحله
instar U مرحله
scenes U مرحله
scene U مرحله
stage U مرحله
rung U مرحله
processes U مرحله
stages U مرحله
stepping U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
phases U مرحله
phased U مرحله
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
nth U در مرحله چند
propagation sequence U مرحله انتشار
phallic stage U مرحله التی
execute phase U مرحله اجرا
imprimis U در مرحله نخست
in the egg U در مرحله نخستین
solidifying process U مرحله انجماد
in the first instance U در مرحله اول
staping U مرحله بندی
milestone U مرحله برجسته
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
output stage U مرحله خروجی
differential stage U مرحله تفاضلی
power stroke U مرحله قدرت
developmental stage U مرحله تکوینی
developmental stage U مرحله پیشرفت
primordium U مرحله نخست
induction stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
genital phase U مرحله تناسلی
latency U مرحله پنهانی
larval stage U مرحله کرمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com