Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beige
U
پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
unregenerated
U
دوباره ساخته نشده
unregenerate
U
دوباره ساخته نشده
half bound
U
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
toft
U
محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
physiographic
U
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
list slippers
U
کفش پارچهای
hardback
U
جلد پارچهای
hardbacks
U
جلد پارچهای
cloths
U
روکش پارچهای
haversack
U
کیسه پارچهای
haversacks
U
کیسه پارچهای
cloth
U
روکش پارچهای
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
to hem a cloth
U
لبه پارچهای راتوگذاشتن
naturalism
U
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
aparejo
U
نوعی پالان چرمی یا پارچهای
corporale
U
پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
intervale
U
پارچهای از زمین پست درمیان تپههای یا در کناررودها
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
gaiter
U
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
gaiters
U
پارچه سفیدی که روی کفش بسته میشودگتر پارچهای
cleanest
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
cleans
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
cleaned
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
pullicate
U
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
clean
U
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
trampolines
U
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampoline
U
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
gremial
U
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
saris
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari
U
ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
gobo
U
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
wet bulb termometere
U
ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
tie
U
بند پارچهای جلیقه نجات بند
ties
U
بند پارچهای جلیقه نجات بند
velure
U
پارچه مخملی ماهوت پاک کن پارچهای باماهوت پاک کن پاک کردن
wrought
U
ساخته
framed
U
ساخته
pukka
U
ساخته شده
self made
U
خود ساخته
simulated
U
شبیه ساخته
bamboos
U
ساخته شده از نی
bamboo
U
ساخته شده از نی
prefabs
U
پیش ساخته
fecit
U
ساخته است
paved ford
U
گدار ساخته
manufactured head
U
سر ساخته شده
self formed
U
خود ساخته
self constituted
U
خود ساخته
officinal
U
ساخته واماده
pucka
U
ساخته شده
artificalism
U
ساخته پنداری
immature
U
نیم ساخته
prefabricate
U
پیش ساخته
self-made
U
خود ساخته
ruled surface
U
سطح خط ساخته
irowork
U
اهن ساخته
soi disant
U
خود ساخته
makable
U
ساخته شدنی
hand made
U
ساخته دست
precast
U
پیش ساخته
it is made
U
ساخته میشود
haniwork
U
دست ساخته
made
U
ساخته شده
prefab
U
پیش ساخته
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
prefabricated
U
پیش ساخته
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
tubular
U
ساخته شده ازلوله
it is made
U
ساخته شده است
man made
U
ساخته دست انسان
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
blueprint
U
نقشه پیش ساخته
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
man-made
U
ساخته دست انسان
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
modular design
U
مدل پیش ساخته
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
built up beam
U
تیر ساخته شده
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
build up beam
U
تیر ساخته شده
high wrought
U
با استادی ساخته شده
stanchion
U
ستون پیش ساخته
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
synthetic tar
U
قطران باز ساخته
teacher made test
U
ازمون معلم ساخته
alligator
U
ساخته شده ازپوست تمساح
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
wooden
U
از چوب ساخته شده خشن
rebuild
U
چیز دوباره ساخته شده
rebuilds
U
چیز دوباره ساخته شده
reed
U
قصب ساخته شده ازنی
Who has composed this tune?
U
این آهنگ راکی ساخته ؟
herbal
U
ساخته شده از علف وگیاه
slatted
U
ساخته شده از تکههای باریک
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
pinwale
U
ساخته شده ازالیاف باریک
piragua
U
ساخته شده ازتنه درخت
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
plate girder
U
تیر ساخته شده از تسمه
alligators
U
ساخته شده ازپوست تمساح
boxes are made of wood
U
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
broadloom
U
ساخته شده درکارگاه وسیع
ice crete
U
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
gimmal
U
ساخته شده از حلقههای تودرتو
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
whole wheat
U
ساخته شده از گندم ساییده
home-made
<adj.>
U
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
hand made brick
U
اجر ساخته شده با قالب دستی
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
paisley
U
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
alpaca
U
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
gyle
U
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
He is cut out for it ( this job ).
U
برای اینکار ساخته شده است
Is there anything I can do to help?
U
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
waxen
U
ساخته شده از موم مومی شکل
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
technologies
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
shack
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shacks
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
fibre ribbon
U
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
duett
U
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
Golden House
U
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
durn
U
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
nitrosulphuric
U
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
widdy
U
طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
hydro
U
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
viaduct
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
custom-built
U
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
viaducts
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
corniche
U
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
greek fire
U
ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
manchet
U
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
fulham
U
طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
products
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
guard rail
U
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
yacht rope
U
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
glyptal
U
رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com