English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
client U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
clients U یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
r method U روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد
communicating word processor U پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
accomodation train راه آهنی که در ایستگاه های مختلف توقف میکند
combines U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combining U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combine U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
primary U تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
stand U ایستگاه
stationed U ایستگاه
sited U ایستگاه
stations U ایستگاه
site U ایستگاه
sites U ایستگاه
station U ایستگاه
terminuses U ایستگاه نهایی
broadcast station U ایستگاه فرستنده
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
space platform U ایستگاه فضایی
railway station U ایستگاه قطار
relay station U ایستگاه رله
police station U ایستگاه پلیس
coast station U ایستگاه ساحلی
stops U ایستگاه نقطه
clients U ایستگاه پردازشگر
client U ایستگاه پردازشگر
forward station U ایستگاه جلو
police stations U ایستگاه پلیس
power stations U ایستگاه مولدنیرو
air way station U ایستگاه کنترل
power station U ایستگاه مولدنیرو
workstations U ایستگاه کاری
height of site U ارتفاع ایستگاه
tracking station U ایستگاه ردیابی
ambulance station U ایستگاه امبولانس
substation U خرده ایستگاه
tracking stations U ایستگاه ردیابی
orienting station U ایستگاه توجیه
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
remote station U ایستگاه دوردست
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
ground position U ایستگاه زمینی
bus stops U ایستگاه اتوبوس
bus stop U ایستگاه اتوبوس
workstation U ایستگاه کاری
terminus U ایستگاه نهایی
reading station U ایستگاه خواندن
slave station U ایستگاه فرعی
broadcasting station U ایستگاه رادیو
tide station U ایستگاه جزر و مد
relay station U ایستگاه واسطه
base end station U ایستگاه عقب
known datum point U ایستگاه معلوم
stationmasters U رئیس ایستگاه
stationmaster U رئیس ایستگاه
control station U ایستگاه کنترل
wayside U ایستگاه فرعی
space station U ایستگاه فضایی
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
station master U رئیس ایستگاه
stop U ایستگاه نقطه
cabstand U ایستگاه درشکه
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
exposure station U ایستگاه هوایی
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
loading station U ایستگاه بارگیری
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
weather station U ایستگاه هواشناسی
bus bay U ایستگاه اتوبوس
weather stations U ایستگاه هواشناسی
climatological station U ایستگاه هواشناسی
traverse station U ایستگاه پیمایش
stopped U ایستگاه نقطه
space stations U ایستگاه فضایی
control cubicle U ایستگاه فرمان
stopping U ایستگاه نقطه
station house U ایستگاه کلانتری
substation U ایستگاه فرعی
stand U بساط ایستگاه
wireless station U ایستگاه بی سیم
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
remote station U ایستگاه راه دور
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
stopping U متوقف کردن ایستگاه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
trig point U ایستگاه مثلث بندی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
remote station U ایستگاه دور دست
stops U متوقف کردن ایستگاه
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
railway station U ایستگاه راه اهن
stop U متوقف کردن ایستگاه
stopped U متوقف کردن ایستگاه
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
weather station U ایستگاه هوا شناسی
net control U ایستگاه کنترل شبکه
alert station U ایستگاه اعلام خطر
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
alert station U ایستگاه اماده باش
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
station house U ایستگاه راه اهن
fire station U ایستگاه اتش نشانی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
overflowed U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflow U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows U وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
relay U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
outstation U ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
stuck beacon U ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
depots U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depot U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
Drop me off in front of the train station! U من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
Take me to the main railway station! U مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
I want to get off at St. Paul's. من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
I want to leave the car in the railway station U من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
radial U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com