Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cosmetic
U
وسیله ارایش
cosmetics
U
وسیله ارایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
U
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
communication
U
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake
U
سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable
U
قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycles
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
mustered
U
ارایش صف
coiffures
U
ارایش مو
atactic
U
بی ارایش
parergon
U
ارایش
coiffure
U
ارایش مو
grooming
U
ارایش
syndiotactic
U
هم ارایش
attack pattern
U
ارایش تک
ornamentation
U
ارایش
arramgement
U
ارایش
toilets
U
ارایش
arrangment
U
ارایش
dressings
U
ارایش
toilet
U
ارایش
layout
U
ارایش
toilette
U
ارایش
make up
U
ارایش
toiletry
U
ارایش
mounting
U
ارایش
isotatic
U
تک ارایش
head-dresses
U
ارایش سر
compositions
U
ارایش
dressing
U
ارایش
headdress
U
ارایش سر
mountings
U
ارایش
headdresses
U
ارایش سر
layouts
U
ارایش
garnishment
U
ارایش
scissoring
U
ارایش
composition
U
ارایش
muster
U
ارایش صف
arrangements
U
ارایش
mustering
U
ارایش صف
embellishments
U
ارایش
embellishment
U
ارایش
musters
U
ارایش صف
hairdressing
U
ارایش مو
attire
U
ارایش
flower piece
U
ارایش گل
arrangement
U
ارایش
habiliment
U
ارایش
fleuron
U
ارایش گل
inornate
U
بی ارایش
inflorescence
U
ارایش
head tire
U
ارایش مو
head piece
U
ارایش
finery
U
ارایش
formation
U
ارایش
decor
U
ارایش
adorning
U
ارایش
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship
U
نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
clipboards
U
تخته ارایش
figs
U
ارایش صف ارایی
atactic polymer
U
بسپار بی ارایش
deploy
U
ارایش گرفتن
deploying
U
ارایش گرفتن
decorations
U
ارایش تزیین
decorations
U
ارایش کردن
deploys
U
ارایش گرفتن
fig
U
ارایش صف ارایی
rearrangment
U
باز ارایش
preparation
U
تهیه و ارایش
anthotaxy
U
گفتار در ارایش گل
tactical formation
U
ارایش تاکتیکی
deployment
U
ارایش قشون
panicle
U
ارایش افشان
purfle
U
ارایش دادن
polychasium
U
ارایش خوشهای
preparations
U
تهیه و ارایش
syndiotactic polymer
U
بسپار هم ارایش
phyllotaxy
U
ارایش برگی
embellish
U
ارایش کردن
ornamentally
U
برای ارایش
embellished
U
ارایش کردن
arborization
U
ارایش درختی
spadix
U
ارایش غلاقی
embellishing
U
ارایش کردن
to set off
U
ارایش دادن
stack the defence
U
ارایش دفاعی
embellishes
U
ارایش کردن
randomization
U
ارایش تصادفی
configurations
U
ارایش فضایی
configuration
U
ارایش فضایی
ament
U
ارایش نگینی
phyllotaxis
U
ارایش برگی
atomic configuration
U
ارایش اتمی
electron configuration
U
ارایش الکترونی
pin money
U
هزینه ارایش زن
head dress
U
لچک ارایش سر یا مو
cosmetology
U
ارایش زنانه
dresser
U
میز ارایش
dressers
U
میز ارایش
dressing table
U
میز ارایش
dressing tables
U
میز ارایش
beautifying
U
ارایش دادن
beautify
U
ارایش دادن
beautifies
U
ارایش دادن
garnishes
U
ارایش دادن
garnished
U
ارایش دادن
panicle
U
ارایش خوشهای
formation
U
ارایش جنگی
decker
U
ارایش دهنده
decorate
U
ارایش دادن
decorates
U
ارایش دادن
decorating
U
ارایش دادن
cosmetics
U
فن ارایش وتزئین
ornament
U
اراستن ارایش
floridly
U
با ارایش زیاد
fluting
U
ارایش شیاری
disembellish
U
بی ارایش کردن
clipboard
U
تخته ارایش
fronton
U
ارایش سنتوری
diamond formation
U
ارایش لوزی
attire
U
ارایش کردن
cosmetic
U
فن ارایش وتزئین
deeorative
U
ارایش بخش
garnish
U
ارایش دادن
plumes
U
ارایش دادن
clip art
U
هنر ارایش
cinqfoil
U
ارایش پنجهای
manicuring
U
ارایش کردن
basketlike arrangemment
U
ارایش سبدی
mass formation
U
ارایش توده
wedge formation
U
ارایش مثلث
array
U
ارایش ارایه
arrays
U
ارایش ارایه
verticillation
U
ارایش حلقوی
umbel
U
ارایش چتری
manicures
U
ارایش کردن
manicured
U
ارایش کردن
military posture
U
ارایش نظامی
combat formation
U
ارایش رزمی
plume
U
ارایش دادن
isotactic polymer
U
بسپار تک ارایش
head-dresses
U
پوشاک سر ارایش مو
decoration
U
ارایش کردن
beautified
U
ارایش دادن
headdress
U
پوشاک سر ارایش مو
lard vt
U
ارایش دادن
manicure
U
ارایش کردن
decoration
U
ارایش تزیین
headdresses
U
پوشاک سر ارایش مو
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
devices
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com