Total search result: 201 (50 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
control lock U |
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
gust lock U |
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند |
 |
 |
actuating horns U |
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند |
 |
 |
canards U |
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند |
 |
 |
canard U |
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند |
 |
 |
anti servo tab U |
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد |
 |
 |
auxiliary control surfaces U |
سطوح فرامین کمکی |
 |
 |
ailavator U |
سطوح فرامین روی بال |
 |
 |
balanced control surfaces U |
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا |
 |
 |
wire locking U |
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها |
 |
 |
radiation shield U |
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند |
 |
 |
penetrometer U |
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف |
 |
 |
carbon seal U |
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود |
 |
 |
stabilizer U |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
 |
 |
stabilisers U |
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند |
 |
 |
dispatching priority U |
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها |
 |
 |
in order to prevent U |
برای جلوگیری کردن |
 |
 |
aerodynamic blockage thrust reverser U |
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر |
 |
 |
expansion unit U |
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند |
 |
 |
degausser U |
وسیلهای برای پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار یا نوک ضبط کردن |
 |
 |
infibulation U |
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع |
 |
 |
degausser U |
وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی |
 |
 |
spill wind U |
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت |
 |
 |
palnut U |
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود |
 |
 |
to take action to prevent [stop] such practices U |
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود |
 |
 |
hobbled U |
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی |
 |
 |
hobble U |
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی |
 |
 |
hobbling U |
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی |
 |
 |
hobbles U |
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی |
 |
 |
hopple U |
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی |
 |
 |
master clear U |
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند |
 |
 |
bottoming reamer U |
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها |
 |
 |
devices U |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
 |
 |
device U |
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص |
 |
 |
stroboscope U |
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب |
 |
 |
cleco fastener U |
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری |
 |
 |
baud rate U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
baud U |
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند |
 |
 |
straight line coding U |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
 |
 |
bacteriolysis U |
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه |
 |
 |
pooler U |
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد |
 |
 |
it is a pity of them U |
دل ادم برای انها میسوزد |
 |
 |
offensive weapon U |
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند |
 |
 |
semaphore U |
مشخصات دو کار و تصدیق مناسب برای جلوگیری از قفل کردن یا سایر مشکلات وقتی که هر دو نیاز به وسیله جانبی یا تابعی دارند |
 |
 |
backtell U |
رله کردن دستورات تکرار فرامین |
 |
 |
troop space U |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
 |
 |
differential spoilers U |
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند |
 |
 |
computer literacy U |
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل |
 |
 |
check flight U |
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها |
 |
 |
bead roll U |
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند |
 |
 |
notobranchiate U |
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است |
 |
 |
blasting machine U |
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها |
 |
 |
beadroll U |
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند |
 |
 |
armstrong U |
سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها |
 |
 |
failed U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
fail U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
fails U |
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد |
 |
 |
obstructionist U |
کسیکه برای جلوگیری |
 |
 |
deep stall U |
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد |
 |
 |
boomerang U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
enclosure U |
پوشش محافظ برای وسیلهای |
 |
 |
compensator U |
وسیلهای برای کاستن لگداسلحه |
 |
 |
boomerangs U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
boomeranging U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
enclosures U |
پوشش محافظ برای وسیلهای |
 |
 |
boomeranged U |
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا |
 |
 |
peers of scotland U |
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود |
 |
 |
homing device U |
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها |
 |
 |
peers of iveland U |
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند |
 |
 |
viscosimeter U |
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته |
 |
 |
luring U |
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب |
 |
 |
telescope U |
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک |
 |
 |
lures U |
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب |
 |
 |
lured U |
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب |
 |
 |
telescopes U |
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک |
 |
 |
lure U |
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب |
 |
 |
inscribed U |
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن |
 |
 |
inscribes U |
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن |
 |
 |
inscribe U |
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن |
 |
 |
inscribing U |
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن |
 |
 |
To come to a halt(standstI'll). U |
ازحرکت ایستادن. |
 |
 |
dykes U |
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند |
 |
 |
kyanize U |
باداراشکنه اندودن برای جلوگیری ازپوسیدگی |
 |
 |
dyke U |
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند |
 |
 |
to avoid distortion of the results [produced] by ... U |
برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ... |
 |
 |
copy protect U |
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک |
 |
 |
dikes U |
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند |
 |
 |
bottoming tap U |
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور |
 |
 |
burner U |
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا |
 |
 |
burners U |
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا |
 |
 |
densitometer U |
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی |
 |
 |
kinetic energy U |
نیروی ناشی ازحرکت |
 |
 |
fogging U |
مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها |
 |
 |
sunscreen U |
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی |
 |
 |
sunscreens U |
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی |
 |
 |
buffer U |
امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات |
 |
 |
bailout U |
کمک مالی [برای جلوگیری از ورشکستگی] [اقتصاد] |
 |
 |
punch down block U |
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP |
 |
 |
aircraft arresting U |
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت |
 |
 |
maintenance U |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
 |
 |
gaiting strap U |
تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب |
 |
 |
boundaries U |
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه |
 |
 |
boundary U |
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه |
 |
 |
fly net U |
پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس |
 |
 |
bulk head U |
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود |
 |
 |
record U |
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند |
 |
 |
starter U |
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت |
 |
 |
starters U |
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت |
 |
 |
flopped U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
flops U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
flop U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
flopping U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
pits U |
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه |
 |
 |
pit U |
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه |
 |
 |
capacitor U |
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند |
 |
 |
tack weld U |
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی |
 |
 |
configured in U |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است |
 |
 |
configured off U |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است |
 |
 |
configured out U |
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است |
 |
 |
brouter U |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
 |
 |
dtr U |
سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند |
 |
 |
windbreaks U |
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند |
 |
 |
retraction lock U |
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود |
 |
 |
windbreak U |
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند |
 |
 |
capacitor U |
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار |
 |
 |
shoot U |
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن |
 |
 |
shoots U |
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن |
 |
 |
driver U |
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند |
 |
 |
drivers U |
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند |
 |
 |
to rough a horse's shoes U |
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود |
 |
 |
encoding U |
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه |
 |
 |
sealsking U |
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب |
 |
 |
fail safe system U |
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم |
 |
 |
weather bound U |
ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب |
 |
 |
power down U |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
 |
 |
spooling device U |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
 |
 |
convertor U |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
 |
 |
cartridge actuated device U |
وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان |
 |
 |
converter U |
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
 |
 |
spooler U |
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند |
 |
 |
when U |
وقتیکه |
 |
 |
normal U |
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره |
 |
 |
revenue cutter U |
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود |
 |
 |
inhibiting U |
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان |
 |
 |
invites U |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
 |
 |
invite U |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
 |
 |
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
 |
 |
cards U |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
card U |
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
invited U |
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است |
 |
 |
anti spin U |
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد |
 |
 |
buffer U |
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست |
 |
 |
styli U |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
 |
 |
stylus U |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
 |
 |
styluses U |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
 |
 |
anti balance tab U |
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد |
 |
 |
ciphers U |
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست |
 |
 |
cyphers U |
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست |
 |
 |
cipher U |
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست |
 |
 |
bulls U |
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها |
 |
 |
bull U |
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها |
 |
 |
recorder U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
 |
 |
recorders U |
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی |
 |
 |
I happened to be there when …. U |
اتفاقا" من آنجا بودم وقتیکه … |
 |
 |
I was sound asleep when he knocked. U |
وقتیکه در زد غرق خواب بودم |
 |
 |
compressor bleed air U |
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود |
 |
 |
It is quite easy when you get ( have ) the knack of it . U |
وقتیکه فن کار را بدانی آسان می شود |
 |
 |
load call U |
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد |
 |
 |
immediate mode commands U |
فرامین مد صریح |
 |
 |
fire commands U |
فرامین اتش |
 |
 |
system commands U |
فرامین سیستم |
 |
 |
conceptual tool U |
وسیلهای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء |
 |
 |
preventive justice U |
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد |
 |
 |
locknut U |
قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول |
 |
 |
plotters U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
 |
 |
delay line storage U |
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد |
 |
 |
plotter U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
 |
 |
joggling U |
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره |
 |
 |
joggles U |
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره |
 |
 |
joggled U |
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره |
 |
 |
joggle U |
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره |
 |
 |
trackball U |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
 |
 |
annunciator U |
اعلام کننده فرامین |
 |
 |
sequence of command U |
ترتیب توالی فرامین |
 |
 |
control flag U |
پرچم کنترل فرامین |
 |
 |
Many people were hurt when the boiler exploded. U |
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند |
 |
 |
diachrony U |
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها |
 |
 |
cunclude U |
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها |
 |
 |
marshall plan U |
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید |
 |
 |
anti blush tinner U |
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود |
 |
 |
command issuing office U |
دفتر توزیع فرامین یکان |
 |
 |
documenting U |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
document U |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
documented U |
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند |
 |
 |
spacer U |
امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست |
 |
 |
regenerator U |
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند |
 |
 |
robot U |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
 |
 |
robots U |
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود |
 |
 |
chips U |
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند |
 |
 |
chip U |
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند |
 |
 |
paintress U |
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است |
 |