English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electrophilic reagent U واکنشگر الکترون دوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nucleophilic reagent U واکنشگر هسته دوست
electrophile U الکترون دوست
reagent U واکنشگر
spray reagent U واکنشگر افشانهای
shift reagent U واکنشگر جابجایی
grignard reagent U واکنشگر گرینیارد
A friend in need is a friend indeed.. <proverb> U دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
I like to be friends with you. U من دوست دارم با تو دوست باشم.
I am [have] finished with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
trace U رد الکترون
electron U الکترون
traces U رد الکترون
isoelectronic U هم الکترون
traced U رد الکترون
electron donor U الکترون ده
electrons U الکترون
coelectron U هم الکترون
negatron U الکترون
charge of the electron U بار الکترون
electron beam U شعاع الکترون
electron beam U پرتو الکترون
electron beam U اشعه الکترون
electron orbit U مسیرگردش الکترون
electron multiplier U افزاینده الکترون
electron mass U جرم الکترون
bound electron U الکترون بسته
electron jump U پرش الکترون
electron avalanche U بهمن الکترون
electron acceptor U پذیرنده الکترون
conduction electron U الکترون رسانش
conduction electron U الکترون رسانایی
density of electron U چگالی الکترون
concentration of electron U چگالی الکترون
electron acceptor U الکترون پذیر
electron affinity U الکترون خواهی
electron diffraction U خمیدگی الکترون
electron beam U باریکه الکترون
electron injector U الکترون افکن
electron capture U الکترون گیراندازی
antibonding electron U الکترون ضد پیوندی
electron drift U رانش الکترون
electron concentration U غلظت الکترون
electron donor U دهنده الکترون
electron distribution U پخش الکترون
electronic concentration U غلظت الکترون
electron deceleration U دیرکرد الکترون
electron decay U اضمحلال الکترون
electron decay U تجزیه الکترون
electron emission U صدور الکترون
electron emitter U منبع الکترون
electron acceleration U شتاب الکترون
electron focusing U تمرکز الکترون
electron flow U سیلان الکترون ها
electron flow U فلوی الکترون
electron exchange U تبادل الکترون
electron energy U انرژی الکترون
electron energy U کارمایه ی الکترون
electron charge U بار الکترون
electron emmission U انتشار الکترون
electron conduction U هدایت الکترون
valence electron U الکترون فرفیت
emission U صدور الکترون
emissions U صدور الکترون
lone electron U الکترون تنها
isoelectronic ions U یونهای هم الکترون
inner shell electron U الکترون درونی
initiating electron U الکترون اغازگر
high energy electron U الکترون پر انرژی
free electron U الکترون غیرپیوندی
mass of the electron U جرم الکترون
nonbonding electron U الکترون ناپیوندی
nuclear electron U الکترون هسته
valence electron U الکترون رسانایی
valence electron U الکترون والانس
secondary electron U الکترون ثانوی
primary electron U الکترون اولیه
photo electron U فوتو الکترون
photo electron U الکترون نوری
outer shell electron U الکترون رسانایی
outer shell electron U الکترون بیرونی
odd electron U الکترون منفرد
free electron U الکترون ازاد
electron spin U اسپین الکترون
electron transition U انتقال الکترون
electron tube U لوله الکترون
electron recoil U بازگشت الکترون
electron volt U الکترون ولت
electron transition U عبور الکترون
electron trajectory U مسیر الکترون
electron shell U پوسته الکترون
electroneutrality U الکترون خنثایی
electron spin U تنیدگی الکترون
electron pair U زوج الکترون
rest mass of the electron U جرم ساکن الکترون
electron paramagnetic resonance U رزونانس پارامغناطیسی الکترون
outer shell electron U الکترون لایه بیرونی
secondary electron emission U پیل ثانویه الکترون
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
unpaired electron U الکترون جفت نشده
electron pairing U زوج شدن الکترون
electron pair bond U پیوند زوج الکترون
supressor grid U شبکه الکترون بند
elementary charge U بار الکترون [فیزیک]
electron accelerator U شتاب دهنده الکترون
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
electron spin resonance U رزونانس اسپین الکترون
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
electroosmotic effect U اثر الکترون اسمزی
free electron gas U گاز الکترون ازاد
electron multiplier U فزون ساز الکترون
electron orbit U مدار گردش الکترون
linear accelerator U شتابده خطی الکترون
electron pair U زوج الکترون حفره
lone pair electron U زوج الکترون تنها
lone pair electron U زوج الکترون ناپیوندی
electron deficient molecules U مولکولهای با کمبود الکترون
electron deceleration U کندی حرکت الکترون
electron transit time U زمان عبور الکترون
transmission electron micrograph U ریزنگار انتقال الکترون
electrophilic attack U حمله الکترون دوستی
electron transfer mechanism U مکانیسم انتقال الکترون
free electron model U الگوی الکترون ازاد
electron charge mass ratio U چگالی بار الکترون
electron gun U لوله پرتاب الکترون
bonding electron pair U زوج الکترون پیوندی
delocalized electron U الکترون غیر مستقر
picture U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron releasing substituent U گروه استخلافی الکترون دهنده
pictured U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictures U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
quasi free electron theory U نظریه الکترون شبه ازاد
electrophilic aromatic substitution U استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
photon U تنها یک الکترون تابش شود
electrosensitive U چاپ با کاغذ حساس به الکترون
picturing U حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron withdrawing substituent U گروه استخلافی الکترون کشنده
electron spin resonance [ESR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
Electron paramagnetic resonance [EPR] U تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
left hand rule for electron flow U قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beams U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beam U مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
right hand rule for electron flow U قاعده راست گرد برای جریان الکترون
electron beam U رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
electrostatic unit of charge [esu] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
statcoulomb [statC] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr] U استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
hall effect U شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
beam U حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beams U حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
klystron U لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
inelastic U spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
flyback U اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
phosphor U اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
i.e.t.s U tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
EBR U ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
phototude U لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
friend U دوست
buddy U دوست
friends U دوست
buddies U دوست
philoginous U زن دوست
friendless U بی دوست
leal U دوست
hydrophilic compound U اب دوست
hydrophilic U اب دوست
unfriended U بی دوست
schoolmates U دوست
schoolmate U دوست
philogynist U زن دوست
formalist U دوست
heart-to-hearts U دوست
amicable U دوست
ally U دوست
chums U دوست
bozo U دوست
allying U دوست
chum U دوست
heart to heart U دوست
dienophile U دی ان دوست
heart-to-heart U دوست
cobber U دوست صمیمی
I need my e U من دوست دارم
patriotic U میهن دوست
lovely U دوست داشتنی
loveliest U دوست داشتنی
fraternises U دوست بودن
his friend's murder U قتل دوست او
pornerastic U جنده دوست
philotechnic U صناعت دوست
phiadelphian U نوع دوست
patiot U میهن دوست
oxyphile U اسید دوست
oxyphil U اسید دوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com