Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (28 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
simulate
U
وانمود سازی کردن
simulates
U
وانمود سازی کردن
simulating
U
وانمود سازی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shams
U
وانمود کردن
simulates
U
وانمود کردن
sham
U
وانمود کردن
dissemble
U
وانمود کردن
play-acted
U
وانمود کردن
sham
U
وانمود کردن
play-act
U
وانمود کردن
let on
<idiom>
U
وانمود کردن
possum
U
وانمود کردن
possums
U
وانمود کردن
lead on
U
وانمود کردن
feigns
U
وانمود کردن
feign
U
وانمود کردن
make believe
<idiom>
U
وانمود کردن
simulafe
U
وانمود کردن
simulate
U
وانمود کردن
play-acting
U
وانمود کردن
feign
U
وانمود کردن
pretends
U
وانمود کردن
to make believe
U
وانمود کردن
simulating
U
وانمود کردن
play at
U
وانمود کردن
pretend
U
وانمود کردن
pretend
U
وانمود کردن
pretending
U
وانمود کردن
play-acts
U
وانمود کردن
to set up for......
U
خود را..........وانمود کردن
put on
U
وانمود کردن بکارانداختن
assumes
U
بخود بستن وانمود کردن
assume
U
بخود بستن وانمود کردن
simulates
U
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulate
U
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating
U
تقلید نشان دادن وانمود کردن
heroize
U
خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
represents
U
نمایندگی کردن وانمود کردن
represented
U
نمایندگی کردن وانمود کردن
represent
U
نمایندگی کردن وانمود کردن
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
pretension
U
وانمود
poseurs
U
وانمود کن
pretender
U
وانمود گر
feigning
U
وانمود
feint
U
وانمود
make believe
U
وانمود
pretence
U
وانمود
make-believe
U
وانمود
dissimulation
U
وانمود
pretenders
U
وانمود گر
pretensions
U
وانمود
fakery
U
وانمود
affectations
U
وانمود
affectation
U
وانمود
feinted
U
وانمود
feinting
U
وانمود
feints
U
وانمود
pretences
U
وانمود
posers
U
وانمود کن
poser
U
وانمود کن
poseur
U
وانمود کن
pretenses
U
وانمود
faking
U
وانمود
affecter
U
وانمود کننده
simulation
U
وانمود تظاهر
simular
U
وانمود کننده
factitious
U
وانمود کننده
seems
U
وانمود شدن
seemed
U
وانمود شدن
simulations
U
وانمود تظاهر
seem
U
وانمود شدن
simulators
U
دستگاه وانمود ساز
simulator
U
دستگاه وانمود ساز
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
he pretended to be asleep
U
چنین وانمود کرد که خواب است
Dont sidetrack the issue.
U
خودت را به کوچه علی چپ نزن ( وانمود به ندانستن )
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
snake in the grass
<idiom>
U
دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
simulating
U
شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates
U
شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulate
U
شبیه سازی کردن تشبیه کردن
floors
U
کف سازی کردن
floor
U
کف سازی کردن
floored
U
کف سازی کردن
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
copies
U
بدل سازی کردن
jerry build
U
بنا سازی کردن
copying
U
بدل سازی کردن
insculp
U
مجسمه سازی کردن
copy
U
بدل سازی کردن
copied
U
بدل سازی کردن
calker
U
زیرپوش سازی کردن
subvert
U
درون واژگون سازی کردن
compaction
U
فشرده سازی متراکم کردن
subverting
U
درون واژگون سازی کردن
To forge a document (documents).
U
سند ومدرک سازی کردن
subverted
U
درون واژگون سازی کردن
imagery
U
شبیه سازی عکاسی کردن
bastardization
U
بدل سازی حرامزاده کردن
subverts
U
درون واژگون سازی کردن
simulate
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
photoengrave
U
بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
simulating
U
شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
clearance
U
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
deleted
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
delete
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleting
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
pave
U
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
compacts
U
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted
U
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact
U
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
media
U
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
compacting
U
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
maintenance
U
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
desert
U
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
address
U
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed
U
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses
U
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
To cook the books.
U
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
refreshes
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
documenting
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refresh
U
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
doubled up
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
conditioning
U
شرطی کردن شرطی سازی
densities
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
list
U
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
bridge building
U
پل سازی
individualized
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
bridgework
U
پل سازی
padding
U
له سازی
compaction
U
تو پر سازی
local anasthesia
U
سر سازی
idolization
U
بت سازی
flection
U
خم سازی
individualised
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
pavement
U
کف سازی
stylization
U
مد سازی
individualization
U
تک سازی
individuation
U
تک سازی
deflexion
U
خم سازی
pavements
U
کف سازی
retortion
U
کج سازی
truncation
U
بی سر سازی
modelled
U
مدل سازی
individualization
U
فرد سازی
scenery
U
صحنه سازی
brazier
U
برنج سازی
histrionics
U
صحنه سازی
shipbuilding
U
کشتی سازی
individualization
U
منفرد سازی
regionalism
U
منطقه سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
standardization
U
استاندارد سازی
braziers
U
برنج سازی
inceration
U
موم سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com