Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tranalpine
U
واقع در انسوی کوه الپ ماورای الپی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transpontine
U
واقع در انسوی پل
ultramarine
U
واقع در انسوی دریا
transmarine
U
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
transalpine
U
واقع درانسوی الپ ساکن ماورای الپ
alpine
U
الپی
dogtooth violet
U
لاله الپی
oer
U
بر انسوی
beyond
U
انسوی
on the opposite side
U
در انسوی دیگر
lee
U
انسوی کشتی که از باد در پناه است بادپناه
intercostal
U
واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
trans-
U
ماورای
extralegal
U
ماورای قانون
oversea
U
ماورای بحار
ultra
U
ماورای افراطی
extra scientific
U
ماورای علم
trancscendent
U
ماورای مقررات
superphysical
U
ماورای جسم
past
U
گذشته از ماورای
metagalaxy
U
ماورای کهکشان
it transcends human reason
U
ماورای عقل ........
metempiric
U
ماورای مشهودات
metaphsics
U
دانش ماورای طبیعت
metempirics
U
حکمت ماورای مشهودات
superphysical
U
ماورای عالم مادی
supramundane
U
ماورای مراتب دنیوی
paranormal
U
ماورای پدیدههای علمی مکشوف
extraterrestrial
U
بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
extraterrestrials
U
بیرون از محیط زمین ماورای عالم خاکی
ultraviolet light
U
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
metaphysically
U
از روی علم ماورای طبیعت بطور معنوی یا مبهم
to lie east and west
U
واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
extrasensory
U
ماورای احساس معمولی خارج از احساس عادی
indeed
U
در واقع
substantially
U
در واقع
situate
U
واقع در
situates
U
واقع در
situated or situate
U
واقع
situating
U
واقع در
bestead
U
واقع
postmortem
U
پس از واقع
in reality
U
در واقع
As it were
U
در واقع
post mortem
U
پس از واقع
intralogical
U
واقع در حدودمنطق
intradermic
U
واقع در زیرپوست
intradermal
U
واقع در زیرپوست
intervascular
U
واقع در میان رگ ها
it lies on the east of
U
در خاور واقع
initialed
U
واقع در اغاز
osculant
U
واقع شونده
lumbar
U
واقع در کمر
initiatory
U
واقع در اول
superjacent
U
واقع درفوق
realistic
U
واقع بین
located inside
U
تو واقع شده
intramontane
U
واقع در کوهستان
initialing
U
واقع در اغاز
initialled
U
واقع در اغاز
initialling
U
واقع در اغاز
initials
U
واقع در اغاز
life like
U
واقع نما
situated
U
واقع شده در
situated
U
واقع در جایگزین
limitrophe
U
واقع در مرز
realist
U
واقع گرا
realists
U
واقع بین
realists
U
واقع گرا
realistic
U
واقع گرایانه
realistically
U
واقع بین
alpha lyrae
U
نسر واقع
axile
U
واقع درمحور
situated or situate
U
واقع شده
dichasial
U
واقع در دو طرف
sinisteral
U
واقع درسمت چپ
sincipital
U
واقع در جلوی سر
dereism
U
واقع گریزی
simultaneous with each other
U
با هم واقع شونده
procephalic
U
واقع در جلو سر
shipside
U
واقع در کنارکشتی
capsulate
U
واقع درکپسول
subjacent
U
واقع در زیر
sublunar
U
واقع در زیرقمر
trumped-up
U
خلاف واقع
realistically
U
واقع گرایانه
hypodermal
U
واقع در زیرپوست
haemal
U
واقع درسوی دل
postern
U
واقع درعقب
flight from reality
U
واقع گریزی
extreme position
U
واقع درمنتهاالیه
extraception
U
واقع نگری
realist
U
واقع بین
precordial
U
واقع در پیش دل
trumped up
U
خلاف واقع
centric
U
واقع درمرکز
down-to-earth
U
واقع بین
vanward
U
واقع درجلو
occur
U
واقع شدن
occurred
U
واقع شدن
occurring
U
واقع شدن
occurs
U
واقع شدن
hinder
U
واقع درعقب
hindered
U
واقع درعقب
vega
U
نسر واقع
yonder
U
واقع درانجا
onshore
U
واقع در ساحل
realism
U
واقع گرایی
nether
U
واقع در پایین
nether
U
واقع در زیر
realism
U
واقع بینی
realism
U
واقع گرائی
covenant
U
واقع شود
objectivity
U
واقع بینی
hindering
U
واقع درعقب
mean
U
واقع دروسط
lie
U
واقع شدن
take place
U
واقع شدن
untrue
U
خلاف واقع
setting up
U
واقع شده
meanest
U
واقع دروسط
meaner
U
واقع دروسط
vertical
U
واقع در نوک
down to earth
U
واقع بین
lied
U
واقع شدن
initial
U
واقع در اغاز
to take place
U
واقع شدن
set
U
واقع شده
hinders
U
واقع درعقب
lies
U
واقع شدن
sets
U
واقع شده
covenants
U
واقع شود
to come to pass
U
واقع شدن
first world
U
واقع دراروپای غربی
intercellular
U
واقع در میان یاخته ها
intercensal
U
واقع در میان دو سرشماری
pragmatics
U
فعال واقع بین
interamnian
U
واقع در میان دو رودخانه
interaxial
U
واقع در میان دو کوه
interaxal
U
واقع در میان دو کوه
terminal
U
واقع در نوک پایان
postcardinal
U
واقع در پشت قلب
hypogastric
U
واقع در زیر شکم
hypogeal
U
واقع در شکم خاک
hypogeous
U
واقع در شکم خاک
hypogynous
U
واقع در زیر تخمدان
haemal
U
واقع درسوی چپ سینه
critical
U
واقع درمرحله انتقال
terminals
U
واقع در نوک پایان
pantropic
U
واقع در مناطق حاره
pantropical
U
واقع در مناطق حاره
intercililary
U
واقع در میان ابروها
intercolumnar
U
واقع در میان دو ستون
middlemost
U
واقع در عین وسط
intertribal
U
واقع در میان قبیله ها
mid most
U
واقع در عین وسط
interurban
U
واقع در میان شهرها
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
واقع بین ماندن
intervertebral
U
واقع در میان مهره ها
left-hand
U
واقع در سمت چپی
intra uterine
U
واقع در درون زهدان
intracellular
U
واقع در درون سلول
lobar
U
واقع در قسمتهای ریه
left handed
U
واقع در سمت چپ ناشی
intratelluric
U
واقع در درون زمین
laterad
U
واقع درخط افقی
it never occurred again
U
دیگر واقع نشد
midmost
U
واقع در عین وسط
midship
U
واقع درمیان کشتی
interseptal
U
واقع در میان پره ها
interdental
U
واقع در میان دو دندان
interdigital
U
واقع در میان انگشتان
interdigitate
U
واقع در میان انگشتان
interfacial
U
واقع در میان دورو
interjacent
U
در میان واقع شونده
intermaxillary
U
واقع در میان ارواره ها
intermontane
U
واقع در میان دو کوه
intermundane
U
واقع در میان دو جهان
intermural
U
واقع در میان دیوارها
interplanetary
U
واقع در بین سیارات
right-hand
U
واقع در دست راست
nodal
U
واقع درنزدیک گره
interscapular
U
واقع در میان دو کتف
moral realism
U
واقع نگری اخلاقی
interseptal
U
واقع در میان جدارها
half way
U
واقع در نیمه راه
murals
U
واقع برروی دیوار
sublunary
U
واقع در زیر ماه
sublingual
U
واقع درزیر زبان
subsolar
U
واقع در نواحی گرمسیر
intermediate
U
در میان واقع شونده
subcartilaginous
U
واقع در زیر غضروف
superlunary
U
واقع بر بالای ماه
acceptableness
U
مقبول واقع شدن
southwestern
U
واقع در جنوب غربی
southwest
U
واقع در جنوب غربی
situated to the right
U
واقع دردست راست
ventral
U
واقع بر روی شکم
become entitled to
U
مصداق ..... واقع شدن
downstairs
U
واقع در طبقه زیر
to come in useful
U
سودمند واقع شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com