English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to be hot [for] U واقعا مشتاق بودن [به]
to be dead keen [on] U واقعا مشتاق بودن [به]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yearn U اشتیاق داشتن مشتاق بودن
yearns U اشتیاق داشتن مشتاق بودن
yearned U اشتیاق داشتن مشتاق بودن
of a verity U واقعا
simply U واقعا
really U واقعا
actually U واقعا
veritably U واقعا
realy U واقعا
I Really need for u U من واقعا
virtually U واقعا"
essentially U واقعا"
solicitous U مشتاق
breathless U مشتاق
pick-up artist U مشتاق زن
hungriest U مشتاق
hungrier U مشتاق
thirsty U مشتاق
keen set U مشتاق
athirst U مشتاق
lickerish U مشتاق
breathlessness U مشتاق
pickup artist U مشتاق زن
fervid U مشتاق
player [American E] U مشتاق زن
solicitously U مشتاق
enthusiasts U مشتاق
enthusiast U مشتاق
enthusiastic U مشتاق
raring U مشتاق
wistful U مشتاق
aspirer U مشتاق
appetent U مشتاق
womanizers U مشتاق زن
gung-ho U مشتاق
on edge U مشتاق
on fire U مشتاق
willful U مشتاق
keenest U مشتاق
keen U مشتاق
hungry U مشتاق
womanizer U مشتاق زن
wishful U مشتاق
snell U مشتاق
womanisers U مشتاق زن
eager U مشتاق
agog U مشتاق
long haired U مشتاق
longhair U مشتاق
agag U مشتاق
really sick U واقعا جالب
really wicked U واقعا جالب
quite U سراسر واقعا
really wicked U واقعا عالی
in point of fact <idiom> U براستی ،واقعا
indeed U واقعا هر اینه
really sick U واقعا عالی
verily U حقیقتا واقعا
bodily U واقعا جسمانی
avid U مشتاق ارزومند
battailous U مشتاق جنگ
earnest U باحرارت مشتاق
desirous U ارزومند مشتاق
eager beaver U بیش از حد مشتاق
studious U مشتاق خواهان
perfervid U مشتاق حریص
fondest U مایل مشتاق
fond U مایل مشتاق
anxious U مشتاق اندیشناک
iama for it U به ان مشتاق یا مایلم
solicitous to go U مشتاق رفتن
wilful U مشتاق مایل
fonder U مایل مشتاق
Thank you very much indeed. U واقعا خیلی ممنون.
What impudence!what never !what cheek! U واقعا" که خیلی رو می خواهد !
torrid U محترق بسیار مشتاق
sharp set U گرسنه بسیار مشتاق
keen set for doing anything U مشتاق کردن کاری
This is a red rag for me. U این من را واقعا عصبانی میکند.
I'm really not responsible for it. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
I'm really not responsible for it. <idiom> U واقعا کاری از دست من برنمی آد.
matter of fact <idiom> U چیزی واقعا درست باشه
That's just [really] outragous! U این که واقعا مضخرف است!
You really are cheeky! U واقعا" عجب رویی داری !
I'm not too keen on it. <idiom> U من خیلی بهش مشتاق نیستم.
fall over oneself <idiom> U کاملا مشتاق انجام کاری
You're driving me mad! U تو من را واقعا دیوانه می کنی! [اصطلاح روزمره]
That's just ridiculous! U این که واقعا مسخره است! [طنز]
I was devastated. <idiom> U من را واقعا پریشان کرد. [اصطلاح روزمره]
That is all we needed!That caps ( beats ) all ! U واقعا" همین یکی دیگه مانده بود !
to look like a million dollars [bucks] [American E] <idiom> U واقعا محشر به نظر آمدن [اصطلاح روزمره]
You really look like a million bucks in that dress. U در این لباس واقعا محشر به نظر می آیی.
You really ought to take better care of yourself. U شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
I'm still not quite sure how good you are. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
specious U بطورسطحی درست فاهرامنطقی ودرست ولی واقعا عکس ان
... however sometimes it just can't be helped. U ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
show one's (true) colors <idiom> U نشان دادن چیزی که شخص واقعا دوست دارد
My sister says she's looking forward to meeting you. U خواهر من می گوید که مشتاق است با شما آشنا شود.
ancillary equipment U وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
fiend U دارای احساسات شدید [دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
quantum meruit U هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
All of which doesn't really help us very much in our day-to-day lives. U تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to have short views U د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
outnumbered U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to be in one's right mind U دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
correspond U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
up to it/the job <idiom> U مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
outnumber U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbers U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbering U از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
corresponds U بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
fit U شایسته بودن برای مناسب بودن
belongs U مال کسی بودن وابسته بودن
belonged U مال کسی بودن وابسته بودن
lurk U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
belong U مال کسی بودن وابسته بودن
To be on top of ones job . U بر کار سوار بودن ( مسلط بودن )
fits U شایسته بودن برای مناسب بودن
lurked U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
lurking U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
reasonableness U موجه بودن عادلانه یا مناسب بودن
look out U منتظر بودن گوش به زنگ بودن
to be in a habit U دارای خویاعادتی بودن دچارخویاعادتی بودن
to be hard put to it U درسختی وتنگی بودن درزحمت بودن
validity of the credit U معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
to look out U اماده بودن گوش بزنگ بودن
lurks U در تکاپو بودن درکمین شکار بودن
fittest U شایسته بودن برای مناسب بودن
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
appertain U مربوط بودن متعلق بودن
moon U سرگردان بودن اواره بودن
moons U سرگردان بودن اواره بودن
slouching U خمیده بودن اویخته بودن
having U مالک بودن ناگزیر بودن
inhere U جبلی بودن ماندگار بودن
have U مالک بودن ناگزیر بودن
appertains U مربوط بودن متعلق بودن
appertaining U مربوط بودن متعلق بودن
appertained U مربوط بودن متعلق بودن
precedes U جلوتر بودن از اسبق بودن بر
governed U نافذ بودن نافر بودن بر
to be due U مقرر بودن [موعد بودن]
reside U ساکن بودن مقیم بودن
conditionality U شرطی بودن مشروط بودن
resides U ساکن بودن مقیم بودن
agrees U متفق بودن همرای بودن
agreeing U متفق بودن همرای بودن
discord U ناجور بودن ناسازگار بودن
consists U شامل بودن عبارت بودن از
agree U متفق بودن همرای بودن
resided U ساکن بودن مقیم بودن
consisting U شامل بودن عبارت بودن از
includes U شامل بودن متضمن بودن
include U شامل بودن متضمن بودن
ablest U لایق بودن مناسب بودن
govern U نافذ بودن نافر بودن بر
depends U مربوط بودن منوط بودن
stravage U سرگردان بودن بی هدف بودن
depended U مربوط بودن منوط بودن
depend U مربوط بودن منوط بودن
consisted U شامل بودن عبارت بودن از
precede U جلوتر بودن از اسبق بودن بر
owe U مدیون بودن مرهون بودن
owed U مدیون بودن مرهون بودن
owes U مدیون بودن مرهون بودن
abler U لایق بودن مناسب بودن
consist U شامل بودن عبارت بودن از
slouched U خمیده بودن اویخته بودن
abutted U مماس بودن مجاور بودن
slouch U خمیده بودن اویخته بودن
abuts U مماس بودن مجاور بودن
slouches U خمیده بودن اویخته بودن
pertain U مربوط بودن متعلق بودن
pend U معوق بودن بی تکلیف بودن
want U فاقد بودن محتاج بودن
pertained U مربوط بودن متعلق بودن
pertains U مربوط بودن متعلق بودن
on guard U مراقب بودن نگهبان بودن
wanted U فاقد بودن محتاج بودن
abut U مماس بودن مجاور بودن
disagrees U مخالف بودن ناسازگار بودن
stravaig U سرگردان بودن بی هدف بودن
haze U گرفته بودن مغموم بودن
urgency U فوتی بودن اضطراری بودن
to stand for U نامزد بودن هواخواه بودن
governs U نافذ بودن نافر بودن بر
disagreeing U مخالف بودن ناسازگار بودن
disagreed U مخالف بودن ناسازگار بودن
look for U منتظر بودن درجستجو بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com