English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mirror writing U وارونه نویسی
palingraphia U وارونه نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
right side up U وارونه
inversion U وارونه
reversed U وارونه
reverses U وارونه
reverse U وارونه
topsy-turvy U وارونه
the wrong side outward U وارونه
inverse U وارونه
outside in U وارونه
resupinate U وارونه
conversing U وارونه
converses U وارونه
conversed U وارونه
converse U وارونه
topsy turvy U وارونه
topsyturvy U وارونه
heels over head U وارونه
upside down U وارونه
inverted U وارونه
inversions U وارونه
backward U وارونه
jackknife U وارونه
reversing U وارونه
head over heels U وارونه
turned inside out U وارونه
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
back azimuth method U گرای وارونه
backset U معکوس وارونه
converses U واژگون وارونه
keel U وارونه شدن
keels U وارونه شدن
ironies U وارونه گویی
irony U وارونه گویی
converse U واژگون وارونه
conversing U واژگون وارونه
conversed U واژگون وارونه
anastrophe U سخن وارونه
backward association U تداعی وارونه
opposite meaning U معنی وارونه
obcordate U بشکل دل وارونه
inverted file U فایل وارونه
inverted arch U طاق وارونه
invert arch U طاق وارونه
inverted arch U قوس وارونه
inverse segregation U تجزیه وارونه
invcersely U بطور وارونه
mirror reading U وارونه خوانی
palinlexia U وارونه خوانی
invert U وارونه کردن
opposites U وارونه از روبرو
inverting U وارونه کردن
opposite U وارونه از روبرو
inverts U وارونه کردن
cant U وارونه کردن
it is the other way round U وارونه است
turns U وارونه کردن
to turn upside down U وارونه کردن
reverse image U تصویر وارونه
turn out U وارونه کردن
backwards U ازپشت وارونه
reaction formation U واکنش وارونه
turn U وارونه کردن
turbinate U وارونه مخروط
to keel over U وارونه کردن
de- U وارونه کردن
reverse dive U شیرجه وارونه
reversely U وارونه بعکس
resupination U وارونه بودن
backward chaining U زنجیرهای کردن وارونه
reverse U شکست وارونه کردن
reciprocal wavelength U طول موج وارونه
full gainer U شیرجه وارونه با پشتک
negatively U منفی وار وارونه
reverses U شکست وارونه کردن
reversed U شکست وارونه کردن
instead of the reverse U بجای وارونه این
uratzuk U ضربه مشت وارونه
inverted siphon U شتر گلوی وارونه
inverted vault U طاق قوسی وارونه
walden inversion U وارونه سازی والدن
contrariwise U بطور وارونه ومعکوس
convert U برگرداندن وارونه کردن
converted U برگرداندن وارونه کردن
converting U برگرداندن وارونه کردن
converts U برگرداندن وارونه کردن
backward conditioning U شرطی کردن وارونه
turn over U وارونه کردن برگرداندن
backward notion U حرکت قهقرایی یا وارونه
reversing U شکست وارونه کردن
to tutn end for end U وارونه کردن برگرداندن
double ressaunt U [ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
obversely U بشکل تخم مرغ وارونه
obovate U بشکل تخم مرغ وارونه
invertible U وارونه شدنی قابل قلب
inductive feedback U پیوست برگشت وارونه القائی
to invert a tumbler U پیاله یا استکانی را وارونه کردن
in cavetto U [نقش برجسته کاری وارونه]
turbinate U فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
topsy-turvy world [upside-down world] U جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
keel U حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
to turn down U وارونه یاپشت رو گذاشتن تاه زدن برگرداندن
keels U حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
chirography U خط نویسی
rewrote U دوباره نویسی
commentation U تقریظ نویسی
rewritten U دوباره نویسی
rewriting U دوباره نویسی
codification U قانون نویسی
enlistment U نام نویسی
rewrites U دوباره نویسی
dramaturgy U فن درام نویسی
enrollment U اسم نویسی
graphorrhea U بی ربط نویسی
grandiloquence U قلنبه نویسی
indorsement U فهر نویسی
dactyliography U نگین نویسی
cryptography U رمز نویسی
rewrite U دوباره نویسی
enlistments U نام نویسی
callings U خوش نویسی
subscriptions U پذیره نویسی
subscription U پذیره نویسی
coding U برنامه نویسی
typing U ماشین نویسی
allegorization U تمثیل نویسی
endorsement U فهر نویسی
endorsement U پشت نویسی
calligraphy U خوش نویسی
acceeptance U قبولی نویسی
endorsements U پشت نویسی
endorsements U فهر نویسی
lexicography U فرهنگ نویسی
lexicography U لغت نویسی
countersigns U فهر نویسی
annotations U حاشیه نویسی
annotation U فهر نویسی
annotation U حاشیه نویسی
listings U اسم نویسی
countersigning U فهر نویسی
countersigned U فهر نویسی
countersign U فهر نویسی
shorthand U مختصر نویسی
shorthand U تند نویسی
brachygraphy U مختصر نویسی
brachygraphy U تند نویسی
automatic writing U ناهشیار نویسی
annotations U فهر نویسی
microcoding U ریزبرنامه نویسی
microprogramming U ریزبرنامه نویسی
synonymy U مترادف نویسی
orthography U درست نویسی
leetter writing U کاغذ نویسی
prescriptions U نسخه نویسی
prescription U نسخه نویسی
letter paper U کاغذ نویسی
registration U نام نویسی
precipitousness work U خلاصه نویسی
pindaric U مغلق نویسی
enter U نام نویسی
macrography U درشت نویسی
programming U برنامه نویسی
enters U نام نویسی
entered U نام نویسی
tachygraphy U تند نویسی
conveyancing U قباله نویسی
note paper U کاغذ نویسی
laconism U کوته نویسی
prosaism U نثر نویسی
prosaism U مبتذل نویسی
mythography U افسانه نویسی
prolixity U دراز نویسی
laconicism U کوته نویسی
listing U اسم نویسی
duplication U دونسخه نویسی
listing U فهرست نویسی
report writer U گزارش نویسی
stenography U تند نویسی
listings U فهرست نویسی
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
automatic coing U برنامه نویسی خودکار
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
optimum coding U برنامه نویسی بهینه
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
number system U سیستم عدد نویسی
numeric coding U برنامه نویسی عددی
one for one U زبان برنامه نویسی
application programming U برنامه نویسی کاربردی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com