Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
walden inversion
U
وارونه سازی والدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
upside down
U
وارونه
backward
U
وارونه
right side up
U
وارونه
the wrong side outward
U
وارونه
turned inside out
U
وارونه
conversing
U
وارونه
reverses
U
وارونه
reversing
U
وارونه
inverted
U
وارونه
conversed
U
وارونه
inverse
U
وارونه
converse
U
وارونه
converses
U
وارونه
reversed
U
وارونه
resupinate
U
وارونه
jackknife
U
وارونه
heels over head
U
وارونه
topsyturvy
U
وارونه
reverse
U
وارونه
outside in
U
وارونه
head over heels
U
وارونه
inversion
U
وارونه
topsy turvy
U
وارونه
inversions
U
وارونه
topsy-turvy
U
وارونه
de-
U
وارونه کردن
to turn upside down
U
وارونه کردن
palingraphia
U
وارونه نویسی
reaction formation
U
واکنش وارونه
inverts
U
وارونه کردن
inverting
U
وارونه کردن
invert
U
وارونه کردن
opposites
U
وارونه از روبرو
obcordate
U
بشکل دل وارونه
opposite meaning
U
معنی وارونه
cant
U
وارونه کردن
reversely
U
وارونه بعکس
reverse dive
U
شیرجه وارونه
turn out
U
وارونه کردن
resupination
U
وارونه بودن
opposite
U
وارونه از روبرو
mirror writing
U
وارونه نویسی
palinlexia
U
وارونه خوانی
keel
U
وارونه شدن
irony
U
وارونه گویی
invcersely
U
بطور وارونه
ironies
U
وارونه گویی
inverse segregation
U
تجزیه وارونه
invert arch
U
طاق وارونه
anastrophe
U
سخن وارونه
inverted arch
U
قوس وارونه
inverted arch
U
طاق وارونه
backwards
U
ازپشت وارونه
inverted file
U
فایل وارونه
keels
U
وارونه شدن
it is the other way round
U
وارونه است
to keel over
U
وارونه کردن
turns
U
وارونه کردن
turn
U
وارونه کردن
reverse image
U
تصویر وارونه
converse
U
واژگون وارونه
conversing
U
واژگون وارونه
backset
U
معکوس وارونه
back azimuth method
U
گرای وارونه
backward association
U
تداعی وارونه
mirror reading
U
وارونه خوانی
conversed
U
واژگون وارونه
converses
U
واژگون وارونه
turbinate
U
وارونه مخروط
reverse
U
شکست وارونه کردن
to tutn end for end
U
وارونه کردن برگرداندن
backward conditioning
U
شرطی کردن وارونه
inverted siphon
U
شتر گلوی وارونه
instead of the reverse
U
بجای وارونه این
converts
U
برگرداندن وارونه کردن
full gainer
U
شیرجه وارونه با پشتک
converting
U
برگرداندن وارونه کردن
turn over
U
وارونه کردن برگرداندن
converted
U
برگرداندن وارونه کردن
reciprocal wavelength
U
طول موج وارونه
convert
U
برگرداندن وارونه کردن
contrariwise
U
بطور وارونه ومعکوس
reversing
U
شکست وارونه کردن
backward chaining
U
زنجیرهای کردن وارونه
reverses
U
شکست وارونه کردن
uratzuk
U
ضربه مشت وارونه
reversed
U
شکست وارونه کردن
negatively
U
منفی وار وارونه
inverted vault
U
طاق قوسی وارونه
backward notion
U
حرکت قهقرایی یا وارونه
in cavetto
U
[نقش برجسته کاری وارونه]
invertible
U
وارونه شدنی قابل قلب
double ressaunt
U
[ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
inductive feedback
U
پیوست برگشت وارونه القائی
obovate
U
بشکل تخم مرغ وارونه
to invert a tumbler
U
پیاله یا استکانی را وارونه کردن
obversely
U
بشکل تخم مرغ وارونه
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
turbinate
U
فرفرهای مانند مخروط وارونه مارپیچ
topsy-turvy world
[upside-down world]
U
جهان سروته
[درهم وبرهم ]
[وارونه ]
keel
U
حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keels
U
حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
to turn down
U
وارونه یاپشت رو گذاشتن تاه زدن برگرداندن
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
reversion
U
برعکس کردن وارونه کردن
pavements
U
کف سازی
pavement
U
کف سازی
bridge building
U
پل سازی
individualising
U
تک سازی
padding
U
له سازی
deflexion
U
خم سازی
flection
U
خم سازی
truncation
U
بی سر سازی
bridgework
U
پل سازی
local anasthesia
U
سر سازی
individuation
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
individualises
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
repk lection
U
پر سازی
individualized
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
idolization
U
بت سازی
stylization
U
مد سازی
individualizing
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
individualization
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
retortion
U
کج سازی
equality gate
U
برابر سازی
rejuvenation
U
جوان سازی
eversion
U
واژگون سازی
enthralment
U
بنده سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
emulation
U
نمونه سازی
smoothing
U
صاف سازی
enrichment
U
غنی سازی
nationalization
U
ملی سازی
arching
U
طاق سازی
humanization
U
مردمی سازی
fumigation
U
ضد عفونی سازی
gaingiving
U
مشتبه سازی
emulsification
U
امولسیون سازی
foundation materials
U
مصالح پی سازی
formularization
U
فرمول سازی
form work
U
کاذب سازی
forging signatures
U
امضا سازی
glasswork
U
شیشه سازی
assimilation
U
درون سازی
assimilation
U
همگون سازی
glycogenesis
U
گلیکوژن سازی
milling
U
ارد سازی
foliation
U
برگ سازی
flatting
U
تنکه سازی
gemination
U
جفت سازی
packing
U
فشرده سازی
feminization
U
مونث سازی
displacement
U
جانشین سازی
depletion
U
تهی سازی
evisceration
U
تهی سازی
gelatination
U
دلمه سازی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
replacement
U
جانشین سازی
forgery
U
صورت سازی
intensification
U
پر قوت سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
implementation
U
پیاده سازی
roofing
U
سقف سازی
reduction
U
ساده سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com